در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم چه کسی امیر را کشت؟
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:25:07
امیر کشته می شود و تمام آشنایان و دوستانش به خوبی از او یاد می کنند. اما بعد از مدتی شروع می کنند به بدگویی از او و حتی کمی که می گذرد نزدیک ترین کسانش جسد او را نمی توانند شناسایی کنند. فیلم روایت گری بی طرف از تلاش و پی گیری شخصیت های پیرامون امیر است...
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید

دوست خیالی‌ ای که واقعا دوستت باشه
خیلی بهتر از یه دوست واقعیه که خیال میکنی, دوستته!




مگه هتل کونتینانتاله که یارو دو رو نیموده سر کار؟ فیدمارشال رومن. خوبه راننده اجیر کردیما! یارو مدیر کارتینیگ نیست که جخ ما نتونیم لفظ‌قلم اسمشو صدا بزنیم قهر کرده‌باشن شازده قشم‌شم. ببین. کنار جوق آب‌و ماهی دریا، دیگه نمی‌دونم چی می‌گه، انقدر می‌دونم که می‌گه ناصردیش‌نا. راننده هم واسا ما شده ناصر دیش‌نا. ما هم شدیم کریم شره‌ای لابد. بیبین. اگه امروز تا صلات ظهر اومد سرکارش که هیچی، فقط توبیخش می‌کنی. اگه نه که خلاص. بره لادست باباش. خدافظ. دِکی، مارو باش که فردا انتری‌م سرخاب‌سفیداب می‌ماله ناز می‌کنه واسا ما می‌شه ملری‌مون‌رو؟ ملری‌مون‌رو. نه داداش، واسا هرکی قاطی، واسا ما فقط آبجی فاطی.
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امیرخان که اومدن، ما افتادیم تو سرازیری. البت، آدم باس بگه: ضرر از مایه که نه، ضرر از نفع. من و این اصغر خدابیامرز، شوهر سابق این زیباخانوم، برا خودمون طرح‌و برنامه‌ای داشتیم خبر مرگ‌مون. حساب‌کتاب‌مونم، خداوکیلی، عین آیینه شفاف. یعنی جنس‌و، پشمو، من جور بکنم، اکبر، بافت و ریست‌شم دست اصغر. ماهم شیتیل‌مونو برمی‌داشتیم از رو جنس. تا اینکه اصغر خدابیامرز عمرشو داد به شما. هرچی خاک اونه باقی عمر شما باشه. امیرخان که اومدن ما یه شریک ونک به بالا پیدا کرده بودم. یه شریک ونک به بالا که کسرشأن‌شون بود نشست‌وبرخاست با ما. که دستک و دنبک و قل و منتقلو همه رو جیدیدتر کردن، خریدشونم حکایت شب جمعه و دادن غریبون. حکماً، دست خر کوتاه کرده بودن از اموال بیت‌المردم. اینجا بود که می‌گم افتادیم تو سرازیری.
در روز ممکنه با هزارنفر آدم برخورد بکنی که هیچ بعید نیست یکیشون یک قاتل زنجیره ای فراری باشه که همه ی پلیسا در تمام کشور دارن دنبالش میگردن. یا یک زنی که دو تا از شوهراشو کشته و برای سومی نقشه هایی تو سرشه .ولی همه ی این هزار نفر، یک ویژگی مشترک دارن. همه ی اونها بیمار روانی اند. بله بیمار روانی. وخیم و بی خطر داره ولی هیچ کس مستثنا نیست. حتی خود شما!
تیمارستان غیر انتفاعی بزرگ گرد لعنتی. این اسمی که من روی دنیای امروز گذاشتم.

خیلی وقت پیش دیدم این فیلمو یادمه بازیهای خوبی داشت حتی الناز شاکر دوستشم به نقشش میامد، مرسی از یاداوری شاید دوباره دیدمش
۰۱ آذر ۱۳۹۹
سپهر
حیف این نوشته کامنت باشه جداگانه پستش کنید
چشم سپهر خان
۰۲ آذر ۱۳۹۹
محسن جوانی
چشم سپهر خان
ارادت
۰۲ آذر ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید