گفت گویی در شکل چند سوال از دوستانی که نقد جدی به این فیلم داشته اند:
جامعه و فضای اجتماعی که کاهانی در این اثر به تصویر کشیده است چقدر با حقیقت ها و واقعیت های جامعه کنونی ما فاصله دارد؟
آیا صفت "استراحت مطلق" برای توصیف کلی ما که در این جامعه زندگی می کنیم، سخن گزاف و برچسب توهین آمیزی است؟ یا به واقع همان است که کاهانی می بیند. آیا همه ما در استراحت مطلق نیستیم؟ آیا اقتصاد ما، اخلاق ما، روابط اجتماعی ما، دین ما، هنجارهای جامعه ما و ... در استراحت مطلق نیستند؟
آیا وقت آن نرسیده است که با شجاعت خود را نقد کنیم و خود را از استراحت مطلق به در آوریم؟