«شما فرشته ی خدا هستید» *
آی آدمهای رخشان بنی اعتماد را دیدم، «ستایشی از انسان و عشق به انسان». مستندی درباره فعالیت های موسسه خیریه زنجیره امید.
موسیقی، ریتم احساسی-حماسی، انسان های سوپر از خود گذشته، افتاده و عیار، و در انتها اشک اشک اشک، آه و افسوس و توبه و بعد از 10دقیقه چنبره بر چندین نوع غذا، نوشیدنی، دسر، سالاد و بعضی هایمان حتی به شوخی خدایا ما که سیر شدیم، گرسنگان را....
این اتفاقی است که مکرر برای ما علاقه مندان و دوستداران برنامه ی مجری خوشگل و ژیگولوی ماه رمضان می افتد. زمانی که معتادی، بیمار عجیب و غریبی، انسان روبه زوال و یا برگشته از زوالی در قاب موزیکالو سانتیمانتالیستی این برنامه متاثرمان و متوجهمان می کند. اما عمق این توجه و تاثر سانتیمتری بیش نیست، شاید به اندازه ی عمق دغدغه مجری خوشتیپ برنامه.
هرچ از جان برون آید نشیند لاجرم بر دل؛
رخشان بنی اعتماد بدون روحیه کاسب کارانه و موج سواری احساسی، رسالتش را در موضع یک هنرمند کامل می کند. او نه از سوپر قهرمان ها و ابر مردها و زنهای خاکی و خالص و مخلص سخن می گوید، نه از تکنیک های برانگیزاننده و محرک موزیکال استفاده می کند، (موزیک در سرتاسر مستند بنی اعتماد متاخر از مفهوم
... دیدن ادامه ››
القایی است، نه پیشتر از آن)، نه به مدد لهجه های و صورت های سوخته ی شهرستانی، ترحم برای موضوع مستندش می خرد، نه اشکی در قاب او روان می شود و نه آغوش بازیِ دراماتیکی در کار است. آدم های بنی اعتماد به زبان ساده، آدمند، نه چیزی فراتر از آن.
مریم مرعشی، موسس زنجیره امید از بستگان عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی است. از بیماری فرزندش می گوید که با سفری ساده به فرانسه به راحتی برطرف شده است(و ایده شکل گرفتن موسسه به ذهنش رسیده است). سوار هیوندای خود در شمال خیابان ولیعصر تردد می کند و با وجود چادر مشکیش، آرایش ملیح و سایه ی چشمانش زیباترش می کند. دکتر کیوان مزدا جراح فوق تخصص ارتوپدی ستون فقرات که در آبادان متولد شده، پدرش ایرانی است و مادرش فرانسوی. ابائی ندارد که بگوید فقط 10درصد از زندگیش را در ایران بوده. فارسی را سخت حرف می زند. در سال فقط 2یا3بار به ایران می آید. او می گوید وقتی عمل های موفق دارم و بچه ها را سالم می کنم برایش موضوعی عادی است، اما وقتی کسی در زیر عمل از دست می رود، معلول می شود، که بارها پیش آمده، آنموقع سخت می شود برایش.
اما رسالت ما چیست:
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی-اجتماعی در مقاله ای با عنوان «"آی آدمها!" به موقع بود» اشاره جالبی به رسالت ما انسان ها با توجه به جایگاه و مرتبه شغلیمان دارد. او اشاره دارد به جریانات چریتی که این روزها مد شده است و هنرمندان و به بیانی سلبریتی ها جمع می-شوند و به واسطه محبوبیتشان مردم را ترغیب به کمک های مالی و یا عاطفی به بیماران و موسسات حمایتی می کنند (امثال محک، بهنام دهش پور، زنجیره امید و...). عبدی در این مقاله می گوید: «... هرچند وجاهت و اعتبار جزء مهمی از فعالان یک حرفه مثل هنرمندان است، ولی مهمتر از این، تقید و تعهد به اصول حرفهای است. یک هنرمند میتواند کمک مالی به خیریه کند، و حتی میتواند آن را تأسیس کند، ولی این کار هنرمند نیست کار یک شهروند عادی است، هنرمند کسی است که با استفاده از حرفه خود فعالیتهای دگرخواهانه و خیریه را انرژی بخشد و سوخت موتور آن را تأمین کند.»
در قسمتی از این مستند خانم مریم مرعشی موسس زنجیره توجه ما را به واقعیتی می کشاند، او می گوید: «اولویت اول ما اکنون کمک-های مالی نیست که «پزشکان داوطلب» است، به علت اینکه تعداد بسیار زیادی از بچه ها در لیست انتظار بلند بالای موسسه هستند.» بر اساس این گفته و آن تحلیل جامعه پزشکی رسالت کمک رسانی علمی و تجربی و عملیاتی به موسسه دارد و نه صرفن کمک های نقدی. نیاز اصلی آن است که پزشکان قسمتی از وقت ویزیت خود را برای این دست بیماران اختصاص دهند.
عبدی در انتها می گوید: «نیاز نیست که فعالان حوزههای گوناگون که در آن زمینه تجربهای به دست آوردهاند، حوزه کاری خود را با هدف انجام کار خیر و مشاهده نتایج ملموس تغییر دهند. به طور قطع در همان زمینه حرفهای خود که تخصص دارند، میتوانند خدمات بیشتری نمایند، کافی است قدری نسبت به اطراف خود حساسیت داشته باشند.»
در نهایت به همه دوستان خوبم توصیه می کنم حتمن به تماشای فیلم «آی آدم ها» بنشینند، کمترین خیرش این که تمامی عواید فیلم به زنجیره امید تعلق دارد. امیدوارم هرکدام به سهممان در این امور دخیل باشیم. به قول دکتر مزدا امیدوارم روزی را شاهد باشیم که نیاز به وجود زنجیره امیدی در این کشور نداشته باشیم.
* در قسمتی از فیلم پدر یکی از بیماران ساده و آرام به دکتری می گوید: شما فرشته ی خدا هستید