اینکه آن سوی رودخانه را رفته باشم یا نه
اینکه سال های متوالی چشم های مادرم را ندیده باشم
درست؛
زجر اگر جوانی بی سر و پا بود
اگر حتی یک بار روی بی رنگ و رخسار مرا دیده بود ؛
قطعا میفهمید ،
خود من است او .
قالب میگرفت
... دیدن ادامه ››
و نقش برجسته ی مو های افشان سپید رویم را
به تقلید می آمد و هر دم از ناباوری
چشم های از غرور خشکم را
بهانه ای برای رفتن بازماندگان بود .
حال اگر بیایی غرور چرا
شکل غروب میگیرم
یک دل سیر می گریم
و تماشایت میکنم ؛مادر...
شروین دهقان شرق