یکی میگفت زندگی مثل نور خورشیده، بی رنگ، بی بو... باید یه چیزی پیدا شه مثل منشور بشکندش،
تجزیه اش کنه.
حس میکنم عشقِ تو همون منشورس برای زندگیِ من! عشقِ تو نور تکراری و بی رنگِ خورشید زندگی منو شکست و از من کسی ساخت که همیشه باهاش بیگانه بودم... از من چیزی ساخت که باور نمی کردم روزی در خودم ببینم...
و فکر میکنم این عشق، این منشورِ مقابل نور رو همیشه حفظ کنم... چون نمیخوام حتا لحظه ای به آدمی برگردم که قبل از تو بودم...!
۲ نفر
این را
امتیاز دادهاند