نقد و بررسی فیلم سینمایی "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" ویکراماتیدیا موُتوانه؛
جنگی علیه ستاره بودگی
***
پایگاه خبری راستین آنلاین
***
فیلم سینمایی "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور"، محصول سال 2020 سینمای بالیوود، نوشته آویناش سامپات و ویکراماتیدیا موُتوانه و دیالوگ نویسی آنوراگ کاشیاپ براساس داستانی از آویناش سامپات، به کارگردانی ویکراماتیدیا موُتوانه است که در 2
به گزارش راستین آنلاین؛ در صحنه آغازین "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور"، پیش زمینه سازی برای شخصیت ها در حین مصاحبه و پاشیدن آب به صورت آنیل کاپور از سوی آنوراگ کاشیاپ، تمام صحبت های دو شخصیت اصلی راجع به بحث "ستاره بودگی" است؛ آنیل کاپور شصت ساله همچنان در سودای بازی
... دیدن ادامه ››
در نقش اول و قهرمان فیلم های هندی است و آنوراگ کاشیاپ، کارگردانی که هیچ گاه فیلمی پرفروش در گیشه و به اصطلاح رایج در سینمای هندوستان، "هیت" نداشته است بنابراین، یکی هنوز در سودای ستاره بودگی و ستاره ماندن است و در لحظات ابتدایی، پیشنهاد ساخت فیلمی به آنوراگ کاشیاپ با بازی خودش در نقش اول را می دهد و دیگری، می خواهد ستاره شود چنانکه در طول مصاحبه مذکور، جایگاه ستاره بودگی آنیل کاپور را زیر سوال می برد و اعتقاد دارد کارگردان "دانای کل" آثار سینمایی در ژانرهای گوناگون است در صورتی که آنیل کاپور، موضوع "داستان" را پیش می کشد.
گفتنی است؛ "ستاره بودگی" در سینمای بالیوود، نقشی تعیین کننده دارد و حتی با سینمای هالیوود قابل مقایسه نیست زیرا سینمای هالیوود همانند بالیوود، مخاطبان متمرکز یک میلیارد و پانصد میلیون نفری ندارد و بخشی از فرآیند بازاریابی آثار آمریکایی در قاره های دیگر همچون آمریکای جنوبی، آسیا و به ویژه کشور چین، اروپا و استرالیا انجام می شود.
در هندوستان، مخاطبان با عدم استقبال از آثار یک ستاره سینمایی در چند اثر متوالی می توانند پرونده هنری وی را برای همیشه ببندند مثل اتفاقی که در سالهای اخیر، برای شاهرخ خان؛ ستاره مسلمان هندی و بازیگر نقش های به یاد ماندنی "گاهی خوشی و گاهی غم"، "محبت ها" و "من خان هستم" در حال وقوع و رفته رفته از حضورش بر پرده عریض سینماهای بالیوود کاسته شده است و اصحاب رسانه و سینماگران هندی، خبر از افول ستاره بودگی او می دهند به طوری که از سال 2015، آثارش، به موفقیت نسبی در گیشه دست یافتند و سه فیلم "طرفدار"، "وقتی هری سجال را پیدا کرد" و "صفر" به شکست در گیشه رضایت دادند.
اصلی ترین دلیل عدم اقبال قابل توجه مخاطبان به شاهرخ خان و دیگر ستاره های همنسل او در سالهای گذشته را می توان در "پایان دوران جوانی ستاره ها برای ایفای نقش جوان نقش اول" جستجو کرد زیرا گاهی، نقش ها را برای گذشته دور ستاره های پیرشده می نویسند که برای تماشاچیان، باورپذیر نیست بدین صورت، آنها مجبور به قبول شرایط می شوند و "آنیل کاپور" به قول آنوراگ کاشیاپ در مصاحبه آغاز اثر، به جای "آقای هندوستانی"، "عمو آنیل" را بازی می کند و شاهرخ خان، در "چنای اکسپرس"، مجرد چهل ساله می شود تا ستاره بماند.
"آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور"، فیلمی در ژانر دلهره آور و به اصطلاح "تریلر" است که بر مبنای ایجاد "تعلیق" ساخته می شوند هر چند در اینجا، خالی از لحظات کمدی موقعیت نیست؛ البته کمدی موقعیتی که گرایش به کمدی سیاه دارد.
نخستین تعلیقی که در اثر می توان مثال زد، به حضور شخصیت قهرمان (آنیل کاپور) و شخصیت ضدقهرمان (آنوراگ کاشیاپ) در یک ماشین در زمانی بالغ بر 70 دقیقه برای یافتن دختر دزدیده شده آنیل کاپور؛ سونام کاپور برمی گردد.
در "ربوده شده" با بازی لیام نیسن و با مضمون "آدم ربایی" و "تلاش پدر برای نجات دختر"، شخصیت قهرمان بعد از از پا درآوردن افراد مسلح شخصیت ضدقهرمان، در نهایت، با ضدقهرمان روبرو می شود و درصدد انتقامجویی برمی آید.
در اینجا، از لحظه نخست، گروگانگیر، انگیزه گروگانگیر و هویت گروگانگیر مشخص است و حضور آنها در یک محیط در بسته کوچک؛ ماشین سواری تنش زا است و تماشاگران، هر لحظه انتظار وقوع اتفاقی پیش بینی نشده از سوی یکی از دو طرف را می کشند چنانکه ساختارشکنی در فرمول امتحان پس داده "افشای هویت صادرکننده فرمان گروگانگیری در پایان روایت" در "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" در اثر نامبرده، به موفقیت می انجامد و حتی گاهی شخصیت ضدقهرمان، همراه با شخصیت قهرمان، به تماشای فیلم مدار بسته ربوده شدن دختر آنیل کاپور می نشیند.
آنوراگ کاشیاپ تا قبل از شروع پرده سوم در زمان طلوع آفتاب و درک این نکته که برنامه ها طبق فیلمنامه او پیش نرفته است، از خودش، شخصیتی شرور و دیوانه به نمایش می گذارد که حاضر است برای تلافی جویی از تحقیرش در صنعت فیلمسازی بالیوود و بیکار کردنش دست به هر کاری بزند و همچنین، آنیل کاپور را در اثرش داشته باشد هر چند به مرور زمان، درمی یابد که کس دیگری، برای او صحنه سازی کرده و خودش، مهره بازی است و بدین گونه، شخصیت ضدقهرمان در هم می شکند تا در دقایقی دیگر، شخصیت اصلی ضدقهرمان نقاب از چهره بردارد.
شمایل شکنی که تماشاگران ایرانی در بخش جلوه گاه شرق سی و هشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در خردادماه 1400، در فیلم سینمایی "صحنه زنی" به نویسندگی و کارگردانی علیرضا صمدی با بازی بهرام افشاری در نقش "سرکرده باند خلافکاری" و مجید صالحی در نقش "نوچه" مشاهده کردند و دریافتند که واقعیت به نمایش درآمده در اثر، عاری از حقیقت وجودی و صحنه سازی شده است.
آنیل کاپور در نقش "آنیل کاپور"، درخشان ظاهر و نشان می دهد هنوز، دود از کُنده بلند می شود به طوری که در تمام مدت، مسلط بر قاب ها و حاکی از تبحر وی بر قاب شناسی است.
لحظات مواجهه این بازیگر قدیمی سینمای هندوستان با هواداران خودش در هنگام عجز و نیاز در هتل هلال، روبروی عمورحیم و روی سکوی جشن کریسمس، هوش از سر می رباید چنانکه به خوبی نمایانگر رابطه ستاره ها با طرفداران است و هواداران تا زمانیکه نیازهای سرگرم شدگی شان ارضا نشود، به درخواست انسانی ستاره ها توجهی نمی کنند و قدم از قدم برنمی دارند از اینرو، آنیل کاپور در هتل هلال، با لباس بابانوئل عکس می گیرد تا اجازه دسترسی به فیلم های دوربین مداربسته را بیابد؛ روبروی عمورحیم، ساعت تازه هدیه گرفته شده اش را به راننده می بخشد تا سرنخی از جاوید به دست بیاورد و آش و لاش و نگران وضعیت دخترش، روی صحنه برای هواداران می رقصد تا مگر طرفداری، در قبال به وجد آوردنشان، آدرس دقیق خانه جاوید را به دست او برساند بدین شکل، کمدی موقعیت های به وجود آمده، جنبه ای تاریک به خودشان می گیرند و به جای اینکه مخاطبان، قهقهه سر دهند، این رابطه تاریک دوسویه به فکر فرو می بردشان تا کمدی سیاه گفته شده در پاراگراف ششم به بار بنشیند.
آنیل کاپور در فیلم سینمایی "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" مصداق بارز بیت "همیشه می گفتی شاهی، گدایی کن/ ظالم بمون اما مظلوم نمایی کن" با صدای اِبی؛ خواننده مشهور لُس آنجلسی در ترانه "این آخرین باره" از "افشین مقدم" است زیرا چنان نقش "پدری که فرزندش ربوده شده است" را بازی می کند و خودش را بسان مومی در دستان آنوراگ کاشیاپ نشان می دهد که غافلگیری پایانی داستان، غیرقابل حدس می نماید علاوه بر اینکه روایت، بینندگان را با نشانه های اشتباه به بیراهه می کشاند هر چند اثر، خالی از نشانه های توجیه کننده پایان بندی نیست. به طور مثال:
1-در ابتدا، آنیل کاپور رو به دوربین می گوید:" هنوز، داری براش مستند می سازی یا دوست دخترش شدی؟"، دوربین، سکوت می کند و آنوراگ کاشیاپ رو به دوربین پاسخ می دهد:" نوستراداموس شده!" که ارجاع به صحنه قبلی همخوابی دختر مستندساز با کارگردان فیلم سینمایی "پنج" و دسیسه چینی آنها برای انتقام از آنیل کاپور دارد.
و 2- در صحنه تصادف آنیل کاپور با ماشین، او با عجز به دوربین و دختر مستندساز التماس می کند که جای دخترش را به او بگوید و در ازا، خانه و ماشین دریافت کند و حتی، به تهیه کنندگی خودش، کارگردان سینما شود هر چند دخترک، نمی پذیرد.
صحنه دوم که مثال زده شد، مخاطبان را به این فکر سوق می دهد که دختر مستندساز در لحظات پایانی اثر، از همدستی با آنوراگ کاشیاپ دست کشیده و به طرف آنیل کاپور متمایل گشته است غافل از اینکه برخلاف حضور پررنگ آنیل کاپور در همه سکانس ها برای پیدا کردن دخترش، همچنان، "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" با عنوان فرعی "روزی روزگاری در بالیوود" قرار است مستندی باشد که دختر مستندساز از زندگی آنوراگ کاشیاپ؛ فیلمساز مطرح هندی تهیه می کند.
نام "روزی روزگاری در بالیوود"، برای همگان یادآور عنوان فیلم سینمایی "روزی روزگاری در هالیوود" ساخته کوئنتین تارانتینو، محصول سال 2019 سینمای هالیوود است و سازندگان اثر، قصد دارند ادای دینی به این اثر داشته باشند چنانکه در دیالوگی، نامی از کارگردان شهیر آن اثر برده می شود.
"روزی روزگاری در بالیوود" قرار نیست "روزی روزگاری در هالیوود" باشد تا به صورت "تقلید مسخره آمیز" و به اصطلاح سینمایی ها "پارودی"، به یک دوره تاریخی در سینمای آمریکا بپردازد و با تغییر در واقعیت موجود، واقعیتی جدید بیافریند و عمده ترین علت چنین مسئله ای را می توان در "عدم رواج پارودی سازی در سینمای بالیوود" یافت زیرا سینماگران بالیوودی با خودشان، آثار قبلی شان و صنعت سینمایی شان در آثار پَسین خویش شوخی می کنند و آنها، "آقای انگلیسی" با بازی روان آتکینسون بر مبنای مجموعه فیلم سینمایی "جیمز باند" و نمونه ایرانی در تلویزیون، "خنده بازار" و "دست انداز" نمی سازند از آنجا که لازمه ساخت اینگونه آثار، یک گروه فیلمسازی جدید با بازیگرانی غیر از بازیگران نسخه اصلی اثر است برخلاف آنچه که در "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" قابل مشاهده است و آنوراگ کاشیاپ، با شخصیت "لاکان پراتاب سینگ" با بازی آنیل کاپور در فیلم سینمایی "رام لاکان" ساخته شده در سال 1989 مزاح می کند و به آنیل کاپور یادآور می شود که دیگر، جوان نقش اول نیست و در مقابل، آنیل کاپور و دیگر شخصیت ها در این اثر، آنوراگ کاشیاپ را با نداشتن فیلمی پرفروش در گیشه دست می اندازند.
نمونه های مشابه چنین روندی در سینمای هندوستان را می توان در "قطار اکسپرس" و مزاح با آثار سالهای دور شاهرخ خان با نقش آفرینی خودش مشاهده کرد.
تصویربرداری سوآپنیل سوناوانه با دوربین روی دست پیگیر سوژه اصلی همچون مستندهای شخصیت محور، گاهی با قاب بندی های ناقص و مشکل دار به خوبی برای مخاطبان، صحنه سازی های انجام شده در داستان را باورپذیر می سازد و تدوین بانتی بانسالی، طوری تصاویر را کنار هم قرار می دهد که حس "پلان سکانس" را تداعی می کند انگار نه انگار که فیلمبرداری، 21 روز در محلات شهر بمبئی طول کشیده و آنیل کاپور درباره فرآیند فیلمبرداری گفته است:" این سریعترین فیلمی بود که من در تمام طول فعالیتم در آن نقش بازی کردم.".
نکته دیگر که به طور کل، شائبه ارتباط "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" با "روزی روزگاری در هالیوود" را از بین می برد، زمان طرح ایده اصلی از سوی آویناش سامپات است که در سال 2013، برای اولین بار با ویکراماتیدیا موُتوانه؛ کارگردان اثر در میان گذاشته شد و سال 2015، برای ایفای نقش "شاهد کاپور" با شاهد کاپور به توافق رسیدند هر چند به علت تداخل در برنامه ها و عدم رضایت همسر شاهد کاپور؛ سونیتا کاپور برای بازی در نقش "ربوده شده"، به سراغ آنیل کاپور رفتند و فیلمنامه، مورد بازنویسی قرار گرفت تا به شکل فعلی درآید.
لازم به ذکر است؛ "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" با بازیگری شاهد کاپور هرگز نمی توانست به موفقیت حال حاضر دست پیدا کند زیرا با وجود توانایی های بازیگری اثبات شده بازیگر فیلم سینمایی "پادماوات"، "آنوراگ کاشیاپ علیه شاهد کاپور" از فقدان پختگی در شکل و محتوا رنج می برد و بده بستان ها بین شخصیت های قهرمان و ضدقهرمان، به نقطه اوج نمی رسید از آنجا که شاهد کاپور، فاقد سابقه بازیگری طولانی مدت و پرشکوه است از اینرو، ارجاعات به نقش آفرینی های او در اغلب آثار رمانتیک سالهای گذشته، خمیرمایه لازم برای پرداخت مناسب شخصیت قهرمان را فراهم نمی آورد.
باید یادآور شد؛ همانطور که ویکراماتیدیا موُتوانه؛ کارگردان "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" پس از جایگزینی آنیل کاپور به جای شاهد کاپور در یک مصاحبه عنوان می کند:" من همیشه یک ستاره تبلیغاتی می خواستم."، شاهد کاپور هرگز با ستاره خاطره سازی همچون آنیل کاپور قابل مقایسه نیست و حتی استفاده از او، امکان داشت منجر به شکست در گیشه شود.
در صحنه پایانی، آنیل کاپور پس از ملاقات با آنوراگ کاشیاپ در بیمارستان و افشای حقیقت، به چشمان او زُل می زند و می گوید:" آنیل کاپور، چهل سال ستاره بوده است و همچنان، ستاره می ماند."، عبارتی که ارجاع به عنوان اصلی مطلب پیش رو، با نام "جنگی علیه ستاره بودگی" دارد و خاطرنشان می سازد در جنگ علیه ستاره بودگی، ستاره ها پیروز میدان هستند و دسیسه های کوچک و بزرگ، به راحتی، پایگاه اجتماعی آنها را به خطر نخواهد انداخت چنانکه حتی می تواند بر قدرت ستاره بودگی آنها بیافزاید بسان چاهی که آنوراگ کاشیاپ برای آنیل کاپور می کَنَد و خودش، در آن گرفتار می آید.
کنار هم قراردهی "صحنه زنی" علیرضا صمدی از سینمای ایران و "آنوراگ کاشیاپ علیه آنیل کاپور" ویکراماتیدیا موُتوانه از سینمای هندوستان، بار دیگر، متذکر می شود که یک مضمون همانند "صحنه سازی" در زمان بومی سازی و نزدیک سازی با فرهنگ سرزمینی هر کشور، قابلیت آشکارسازی چه مضامین ضمنی را برای مخاطبان خواهد داشت و اینجا، باز به سخن آنیل کاپور در مصاحبه راجع به "داستان" برخواهیم گشت که همزمان نقطه اشتراک مضمونی و نقطه افتراق هر دو اثر در بُعد داستانی و ساختاری بنا بر فرهنگ بومی دو کشور ایران و هندوستان است.
فرزاد جمشید دانایی