صدا و سکوت
اگرچه غرق سکوتی ولی سخنگویی
صدای توست که میآیدم ز هر سویی
صدات مثل سکوت تو سخت سحرآساست
تو در سکوت و سخنگفتنت چه جادویی
مبُر به سنگدلی رشتهء محبت را
تو را نمیسزد ای دیرخشم! چاقویی
تو مرد کینه نبودی به انتقام
... دیدن ادامه ››
مکوش
به قامت تو برازنده اَست بانویی
به مهربانی خورشیدی ات دلم خوش بود
اگرچه نیست ز خوبان امید خوشخویی
شبیه ماه به راه من خراب بتاب
درست نیست در این شام تیره گیسویی
***
تو از نیاز خودت زار میزنی شاعر!
که ناز او نکند فهمِ آنچه میگویی
#قنبرعلی_رودگر
31 خرداد 1401