فریاد روزگار از سیدحسین احمدی-سامانه معاملات خوراک-جشنواره موسیقایی خوراک vib.ir
مردم،کز کرده به بیابانم
اشکم زناله تر کرده صحرای دلم
ایرانم،آرمانم رهیده از کفم
آه سوزد دلم
آه خسته ام ز فریاد
سعی کرده به آباد کویرم
نگیرد هیچ
ندهد هیچ
چه کنم؟چه رای کنم؟
مردم ز کز
فرسودم ز سعی
مردم،
... دیدن ادامه ››
فریادم کر کرده دلم
ندارد گوش!
نخواهد داد کس نظر
خواهم آب، تا کنم دل را شاد
اما... سرابی بیش نیست
داد، خواهم برپادار داد،کو؟!
دلم مرد... بیا چشم به خیز تو دارم
مردم،صبری دارم که کس ندارد
دادار داد مرا چنین
سنگ صبوری دارم نام دل
تنگ گیرد وجد و شوق و همتم را
پرتو انداخت دلدار به او
تا که گیرد جان نو، چشمش سو
مردم بیتوته ام هست فریاد
آتش زیر خاکستر
نقش مردم، نقش آن که بود کام دل
آن که بود آرزوی هر دل