دل و دلدار خدابود
ره ما سمت جفابود
وا! عجبا زین محنت خویشان که سراغی ز دل غمزده ما نجویند و بگویند او ک دلش لاله گزاراست.
روا است که نیست..
رخصت ندهی حکم دهی!
گر خدایی!
بارالها بپریشان دل آن بنده خدایی ک زدل کارندارد و بگوید که زما خارتر برای تو بنده نی و نباشد...
غافل از آنکه بداند تو نزدیکتراز رگ گردن به مایی، کجایی؟!!)
🫀🤍
۱ نفر
این را
امتیاز دادهاست