استخوانی از درد توی گلویم گیر کرد، با صدای ضجه های مادرش...!
تونلی روبرویم قرار گرفت، به سیاهیِ روزهای کودکی ام....با صدای جنگ!
ظرفی از خوشی در دلم خالی شد، با صدای باران!
به آقای وحید رهبانی عزیز و همکارانشون تبریک می گم. شما درست فرمودید که "بهترینید".