در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | بهرام عظیمی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:48:41
 

عضو هیئت داوران بیش از ۱۵۰ جشنواره ملی و بین‌المللی انیمیشن، فیلم و کاریکاتور

از جمله معروفترین آثار او «انیمیشن‌های تبلیغاتی راهنمایی و رانندگی» (سیاساکتی و داوودخطر)، انیمیشن‌های «آقای ایمنی» (حسن خطرناکه حسن)، انیمیشن‌های سه بعدی «بابابرقی»، انیمیشن کوتاه «ماسوله» ،انیمیشن کوتاه «بابا» ،انیمیشن کوتاه «سیم ششم» و کارگردانی فیلم بلند انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» است.

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تاریخ تار به روایت بهرام / علی کشاورز
انیمیشن " سیم ششم " به کارگردانی بهرام عظیمی، نگاهی گذرا ولی پخته به زندگی " غلامحسین درویش " ملقب به درویش خان، هنرمند عرصه موسیقی ایران دارد. درویش خان نوازنده چیره دست سه تار و تار، شخصی بود که سیم ششم را به تار اضافه کرد که عنوان این انیمیشن کوتاه سه بعدی هم دقیقا به این موضوع اشاره دارد.
سیم ششم به جهت خلق بهتر فضا و تصویر ذهنی مخاطب از گذشته، انیمیشنی سیاه و سفید است. با هوشمندی دارای ریتمی تند و بی دیالوگ، یادآور فیلم های چاپلین و گاها به سبک و سیاق آن فیلم ها، نوشتاری سفید در صفحه ای مشکی، کل بار دیالوگ را به دوش می کشد.
طراحی و اجرای کاراکتر درویش خان در مقایسه با تصویرهای به جا مانده از او و آن انبوه سیبیل، بسیار هنرمندانه ،جذاب، مهربان ساخته و پرداخته شده است. غم و شادی و عصبانیت و مهر در صورت کاراکتر به دل می نشیند و قابل باور است.
بهرام عظیمی خوب می داند که پرداختن به تمام ابعاد زندگی شخصی ،هنری، اجتماعی یک هنرمند نامی، گاهی درقالب یک فیلم سینمایی، مستند یا تلویزیونی هم نمی گنجد. پس با تجربه چندین ساله ساخت انیمیشن، علاوه بر بیان صریح بخش های مهم زندگی و داستان، سایر ابعاد شخصیتی واجتماعی هنرمند را در چیدمان درست صحنه ها بیان می کند: علاقه درویش خان به گل وگیاه و روحیه لطیفش را با تکرار گلدانها در جای جای اتاق شخصی، بالکن
، نحوه آبیاری و... همینطور نظم و ترتیب ... دیدن ادامه ›› و نوآوریهایش را بدون توضیح اضافه ودرست در همان ابتدا به مخاطب عریان می کند.
توجه انیمیشن به جزییات بافت سنتی خانه ایرانی آن دوران مانند چراغ نفتی ، گرامافون ، قاب عکس قدیمی، ترمه ، قلیان ، علاءالدین ، طاقچه ، آویزهای دیواز تا ورود به ریزه کاری های این وسایل مانند نقش قاجار روی قندان و سرویس چایخوری و... کلیات بافت شهری مانند طراحی المانهای شهری آن دوره، اماکن ،درشکه، دوچرخه، اسب، ماشین و... تا ریزه کاری هایی مثل تنوع پوشش رهگذران خانم (چادر و کلاه) نوع پوشش و مدل مو، کلاه و سیبیل مردان و... همه نشان دهنده تحقیق و بررسی تاریخ، رسیدن به شناخت و سپس شروع به کار طراحان، عوامل و کارگردان فیلم است.
درویش خان ساز هم می سازد این را از چوب، ابزار خراطی، کاسه تار، انواع ساز به آویزان به دیوار و ... می فهمیم اما چیزی در تار کم است چیزی که روزها او را در بالکن خانه و در ساعت مشخصی ناتوان از نواختن قطعه دلخواه می کند. اینجا کارگردان عوامل بیرونی را به شکل درست و در جهت کمک به موضوع و فهم دوره وارد می کند: شهر و مردم. نمایش شهر و میدان از زاویه بالا، بالکن خانه و ماشینی در کنار درشکه و دوچرخه و... داستان تا آنجا می رود که درویش خان، ناتوان، تار را می شکند و سیم ششم در اتفاقی به وجود می آید.
علاوه بر طراحی درست، کاراکتر مادر به لطافت در فیلم گنجانده شده مراقبت های نامحسوس مادر پشت در اتاق، نگرانی، غمگین شدن، خوشحالی و شادی همراه با رقص با پسرش، دستپخت مادر ... تصویر آشنای همه ماست.
بعد دیگر درویش خان " عشق " است. همان طور که در کار قبلی کارگردان با نام"ماسوله " دیدیم، بهرام عظیمی پرداختن هنرمندانه و لطیف به عشق را استاد است. درویش خان در لوکیشن کاملا ایرانی طراحی شده در حیاط خانه ای میان حوض و گلدان های کنار حوض، فواره و پنجرهای بزرگ در میان کسانی که سیم ششم تارش را مسخره می کردند مشغول نواختن تار است ... در میان بهت و شرم اطرافیان از شنیدن تبحر و صدای تار شش سیمی او، دختری در طبقه بالای خانه و مسلط به حیاط، با کندن و رها کردن گلبرگی از گلی آن را به درویش می رساند. این نماد تا پایان زندگی درویش خان درجعبه ای کنارش حفظ می شود .
کارگردان و نویسنده از اجتماع آن دوران نیز غافل نیستند طبق تاریخ، درویش خان موسیقی را از دربار خارج و به میان مردم می برد. مصداق انیمیشنی آن شاید برگزاری کنسرتی در گراند هتل است ولی با یک فرق اساسی ، این بار زیرکی و تیزبینی کارگردان کنسرت را با تماشاگرانی هم عصر و معروف در آن دوره زیست درویش خان برگزار می کند مانند: صادق هدایت، پروین اعتصامی، عارف قزوینی، ایرج میرزا، ملوک ضرابی، نیما یوشیج، قمرالملوک وزیری، میرزاده عشقی، ابوالحسن صبا . .. با همان تصویرآشنایی که از صورت این اشخاص در ذهن داریم و با نیم نگاهی همه را از هم تمیز می دهیم. موسیقی در این انیمیشن رکن اصلی است که کارگردان با کمک فردین خلعتبری و علی قمصری و از پس آن برآمده است. سینک بودن صدای تار و حرکات منظم دست با کاراکتر، همه عینی و ملموسند طوری که فراموش می کنیم انیمیشن می بینیم. در آخر به روایتی درویش خان اولین قربانی حوادث ماشینی در ایران است که انتهای اثر به زیبایی و در شب با نورپردازی مخصوص وتنوع سکانسها به نمایش در می آید. هنگام فوت درویش خان روزنامه ها نوشتند: " تار مُرد " اما بهرام عظیمی، با ساخت و پرداخت این انیمیشن، ساز و هنرمندان این بخش از تاریخ را برای مردم، دوباره زنده می کند. این اثر آخرین بار در باکس فیلمهای کوتاه جشنواره جهانی فیلم فجر گنجانده و به نمایش درآمده است.
مهرناز موسوی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

سینما