در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم اشباح
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:32:55

خلاصه داستان: تیمسار سلیمانی که درگیر مسایل حاد زندگی است با همسر خود دچار مشکلات عجیبی می شود. سارا در کشاکش زندگی پرتلاطم خود با تیمسار، به فکر رهانیدن خود از زندگی است و در تقابل عشق و عقل که در قاموس مقررات جاری او نمی گنجد. دایی‌بابا وکیل خانواده در تلاش آرام کردن اوضاع است و از سوی دیگر معمار برای اهداف خود شرایط سختی را برای ناجی خانم و دخترش بوجود آورده است. مازیار نیز پس از آمدن به ایران درام‌های تازه ای را رقم می زند و اهالی خانواده چون شبح های سرگردان بدنبال خلوت های زندگی خود می گردند...

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
من واقعا در حدی نیستم که بخوام بگم فیلم استاد این بود و اون بودولی فقط نظرم رو در مورد این فیلم مطرح می کنم:فیلمنامه ی کار خوب بود ولی از لحاظ ریتم، کار رو دچار فراز و نشیب نچسبی کرده بود که تمام ایراد فیلم رو در بستر خودش گنجونده بود.(یک تم سورئال فانتزی که در کارای اخیر شون هم بود و من به شخصه توی این فیلم نمی پسندیدمش که در بر گیرنده جاهایی از بازی اقای دانایی و بویژه معجونی بود و همین بود که با ریتم بازی می کرد.)،طراحی لباس کاملا سلیقه ی جناب مهرجویی بود(بنا بر کارای قدیم ترشون؛یک نمونه ی کوچیکش از نحوه ی روسری سر کردن خانم کرامتی در مقایسه با ...)ولی فکر شده و درست و خوب و حتی خیلی خوب بود.طراحی صحنه خیلی هوشمندانه و (بی سوتی بنا بر فلاش بک فیلم)بود،گریم کار هم از نقاط قوت کار بود همچنین تدوین خوب آقای حسندوست و علاوه بر اون موسیقی وتصویر برداری هم به کار جون داده بودن.البته نمیشه بازی عاااااالی خانم شریفی نیا وبازی خوب و سیمای زیبای خانم حمید زاده و کرامتی رو کتمام کرد.همچنین جناب معجونی دوست داشتنی و جناب دانایی هم خوب بودند.
همه چیزایی که نوشتی رو هم اگه می‌تونستم قبول کنم
بازی خوب جناب!!دانایی رو چی کارش کنم؟

manimoon..
۱۸ تیر ۱۳۹۳
عجب جیزی شد ها!
اشتباه شد به مولا:)))ببخشید...ببخشید...یعنی الان...به اوج بیسوادی خودم پی بردم:))
۱۸ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اشباح . . .

1. شروع فیلم بهم نشون می داد که فیلم نمی تونه اون قدر ها هم که میگن بد باشه! تصاویر و نما های خوب، شروع کاملا قابل قبول و داستانی که . . . بگذریم در مورد داستان بعدا صحبت می کنیم. به هر حال فیلم تا قبل از ورود به دوران جدید و ورود مازیار به فیلم، به نظرم در بد ترین حالت یه فیلم متوسط و با کمی خوش بینی یه فیلم بسیار خوب محسوب میشد. اتفاقات ارتباط منطقی با هم دارند و روند داستان خوب جلو میره.

2. فکر می کنم کمتر کسی به بازی امیر علی دانایی در این فیلم نخندیده باشه. من سواد سینمایی ندارم و در این مورد نظری نمیدم ولی واقعا نمی تونستم جلوی خنده ی خودم رو بگیرم! اما واقعا امیر علی دانایی تنها مشکل این فیلم نیست. یه کلیشه ی خیلی خیلی تکراری در مورد دو خواهر و برادر که بعد از سال ها به هم می رسند و دلباخته ی هم میشن و با فهمیدن حقیقت، در شرایطی ادیپ وار به جنون کشیده میشن، در کنار تم نمایشنامه ی اشباح هنریک ایبسن، که انگار فقط المان هایی از اشباح رو در خودش داره و صحنه ی مرگ پسر، آتش گرفتن یتیم خانه، و نوع شخصیت پردازی ها رو به وام گرفته. در واقع ترکیب عجیب و غریب و نچسبی بین ادیپ شهریار و اشباح! اوج و فرود فیلم خیلی عجیب و غریب بود. به هر حال الان سوال مهم اینجاست: آیا داریوش مهرجویی بزرگ، انسانی که حتی اگه به جز هامون یا ... دیدن ادامه ›› گاو یا پری یا لیلا یا اجاره نشین ها، هیچ فیلم دیگه ای در عمرش نمی ساخت، یعنی اگر فقط یکی از این فیلم ها رو می ساخت، باز هم در تاریخ سینمای ایران ماندگار بود، متوجه این موارد و مسائل نیست؟ یا من اشتباه می کنم و هیچ چیزی از اشباح نفهمیدم؟ آیا اشباح شاهکاریه که هیچ کس درکش نکرده؟ یا استاد مهرجویی تصمیم گرفته دیگه به مخاطبش احترام نذاره؟ واقعیتش اینه که من شک ندارم که استاد مهرجویی تصمیم گرفته به مخاطب احترام نگذاره و این نشونه در فیلم کاملا مشهوده: فیلم در زمان شاه شروع میشه. تمام نشونه ها به مخاطب میگه که فیلم در ابتدای امر در زمان شاه شروع شده. تاجی در همین دوره بارداره و مازیار پسری پنج یا شش ساله است. اگه فرض کنیم زمان زایمان تاجی همون سال پنجاه و هفت یا حتی پنجاه و هشت هم باشه (متاسفانه زمان رو بیش از این نمیشه جلو برد چون وضع حمل نهایتا در نه ماه اتفاق می افته و متاسفانه امکان نگهداری جنین به مدت پنج، شش یا ده سال وجود نداره!) بنابراین هجده سالگی رزا، دختر قصه و مواجهه اش با مازیار باید حوالی سال هفتاد و پنج یا شش باشه. در اون زمان نه این ماشین شاسی بلند شیک وجود داشته و نه این پلاک های شخصی امروزی! یعنی جناب مهرجویی متوجه این امر نشدن؟ به نظرم ایشون تعمدا به مخاطب توهین می کنند و باید ازشون پرسید چرا مخاطب رو لایق این توهین می دونند؟

امیدوارم دیگه چنین فیلمی رو از استاد مهرجویی عزیز نبینیم.
به نظرم نیمه اول فیلمم قابل دفاع نیست
بازیای خیلی بد خصوصاً مهدی سلطانی
دیالوگای بد
و خصوصاً اون نماهایی که از غذاهای ماسیده نشون می‌ده
آخه کدوم آدم عاقلی هم‌چین غذایی می‌ذاره جلوی یه آدم وحشی
که معلومه نتیجه‌ش چی می‌شه.
فیلمو تو جشنواره دیدم و جزئیات بیش‌تری برای نوشتن یادم نمونده.

manimoon..
۲۸ خرداد ۱۳۹۳
شما بی نهایت لطف داری ابرشیر عزیز. منو شرمسار محبت خودت کردی. با شما موافقم. به هر حال استاد مهرجویی اگر به عنوان یک فیلمساز بزرگ در سینمای ما مطرح شده به دلیل همان شاهکار ها و بینش و ذهن بازش بوده. ما مدیون مهرجویی، بیضایی، تقوایی یا دیگر اساتید بزرگ سینمای کشورمون نیستیم. اون عزیزان با هوش و خلاقیت و هنرشون اثری رو خلق کردند، اون رو با ما به اشتراک گذاشتند و ما رو غرق لذت کردند. حالا اثری ساختند که ضعیف محسوب میشه. چرایی این ضعف رو باید بررسی کرد و به استاد یاد آور شد که مخاطب امروز هم به اندازه ی مخاطب دهه ی شصت و هفتاد حق داره یک مهرجویی متفکر، خلاق و هنرمند رو ببینه. از محبت تون بار دیگر بی نهایت سپاسگزارم.

جناب اردلان عزیز البته این نکته رو هم در نظر داشته باشید که دیپلم افتخار جشنواره برای استاد مهرجویی چندان چیزی هم نیست. ضمن این که ... دیدن ادامه ›› جشنواره ها هر کدام دلایل خاص خودشون رو برای اعطای جوایز به فیلم های مختلف دارند که در بسیاری از موارد این دلایل چندان هم هنری نیست. این شرایط مختص ایران هم نیست. انتخاب های اسکار هم معمولا به هزار و یک دلیل سیاسی یا غیر سیاسی صورت می گیره. شاید فقط کن، ونیز و برلین رو بشه به عنوان جشنواره هایی دونست که در اون ها هنر در ارجحیت و اولویت قرار می گیره. به نظرم جشنواره ای که رای داوران خودش در مورد یک فیلم رو با یک دستور و بخشنامه زیر پا می گذاره و سیمرغی رو از یک بازیگر جوان می گیره و به بازیگر دیگه ای میده - کما این که رضا عطاران عزیز هم بازیگری است توانا و دوست داشتنی - چندان ملاک خوبی برای تایید یا رد یک فیلم نیست. از این که در بخشی از نظرات با هم اشتراک داریم بسیار خرسندم. موفق باشید.
۳۰ خرداد ۱۳۹۳
جناب نصیری کاملاً صحیح فرمودید،کسی که برای انتخاب کت حمید هامون یک ماه وقت صرف می کنه نمی تونه در رابطه به پلاک ماشین یا هر مورد دیگه ای بی دقت باشه که بزاریم به پای اشتباهش اگرم بحث خستگی و بی حوصلگی بهتر ایشون یه مدتی به استراحت روحی و روانی بپردازند اینجوری به روح و روان مخاطبشون هم بهتر کمک می کنند!
۳۱ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعا شروع خوب و محکمی داره اما انگار بعد از یک سوم اول، کاملا رها می شه.
حتی دیالوگ ها هم در متن فیلم نامه رها شده
و خلاصه اینکه این فیلم رو نمی شه تا آخر دنبال کرد...
manimoon، کیمیا TAV و اوا.ت این را خواندند
یلدا ملکان، شیوا اکبری و نگاه سهرابی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید