نقد تحلیل بر آثار مجتبی سلطان محمدی گرافیست مطرح کشور
منتقد: مریم جعفری حصارلو
عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران جهانA.I.T.C
گرافیک هنری ویژه است و نوعی از شگفتی و ایجاز در آثار گرافیکی نهفته که به صورت المانی خودنمایی می کند. مفاهیمی که قلبت را به وجد می رساند موجز و کوتاه به حد یک اسمان حرف دارد. بحث مفاهیمی در هنرگرافیک محفوظ و ملحوظ می شود؛ بهانه ای است که به بررسی آثار یک گرافیست مطرح کشوری بپردازیم. «مجتبی سلطان محمدی» گرافیست خلاق و مطرح کشور توانسته است بار دیگر جا پای استاد خود، قباد شیوا بگذارد و آثار هنری متنوعی را به منصحه ظهور برساند. در این مطلب تصمیم داریم برخی از آثار مجتبی سلطان محمدی از گرافیست های هنرمند و برجسته کشور را مورد بررسی و دقت نظر قرار دهیم.
با بررسی آثار این هنرمند گرافیست متوجه می شویم که به حق شاگرد قباد شیوا است و رد پای ویژگی آثار گرافیکی قباد شیوا و نحوه بروز مفاهیم را در پروسه آثارش می توان دید. دوم آنکه سیاق بسیاری از آثارش به آثار کازیمیر مالویچ شباهت دارد از این حیث که هر دو به به اشکال هندسی و خطوط مورب و.... توجه دارند و آثارشان با استفاده از این اشکال شکل می گیرد. بنابراین نوعی از مینی مالیسم در آثار این گرافیست برجسته مشاهده می شود.
بنیان تمامی آثار هنری جهان، اشکال هندسی پایه ای است از قبیل مربع، مثلث، دایره و... زمانی که هنرمندی بتواند مفاهیم کلیدی خود را در ساختاری از اشکال هندسی و در عین حال در ساختاری مملوء از نمادها و نشانه ها و با زیبایی شناسی یک اثر هنری خلق کند، بسیار قابل توجه است و شاید بتوان از چنین هنرمندی به عنوان هنرمند هادی و یا «هنرمند رهبر» نام برد. زیرا بسیاری از هنرمندان بر مبنای ساختار آثار هنری چنین هنرمندانی، آثار خود را خلق می کنند بی آنکه از این هنرمندان یاد کنند. در این مجال به صورت موجز برخی از آثار این هنرمند را بررسی می کنیم.
این لوگو مربوط به تولیدات میوه خشک با نام VITMIN C است. هنرمند برای نشان دادن افشره میوه ها؛ یک تصویر دوگانه فانتزی و انیمیشنی را تلفیق می کند. سمت چپ تصویر یک پرتقال که معروف ترین میوه که سراسر از ویتامین C است را نشان می دهد که با دیدگاهی ملهم از دیدگاههای مالویچ همراه است. یعنی استفاده از خطوط و اشکال هندسی که به زیبایی با انتخاب رنگ نارنجی تصویری از پرتقال طبیعی را نیز القا می کند.درحالی که نیمه دوم پرتقال، افشره ای است که مجتبی سلطان محمدی با زیرکی و خبرگی توانسته است با در نظر گرفتن نام محصول یعنی VITMIN C یکبار دیگر افشره حاوی ویتامین سی را نشان دهد. اگرچه اساسا نام را یکبار دیگر به صورت انیمیشنی تصویر می کند؛ اما تو گویی افشره حاوی ویتامین سی را به صورت مشکی نشان می دهد و خارق العاده است که چنین فونتی را برای نشان دادن ویتامین C طراحی نموده است. اما یک نکته کلیدی استفاده از رنگ سبز به مفهوم تازگی میوه است که در عین آنکه رنگ برگ سبز پرتقال تازه است درمفهوم ماهیت بسته خوراکی با نوشتن کلمه میوه خشک شده آنهم با رنگ سبز ؛ هنرمند می خواهد تجلی تازگی میوه های خشک شده را نشان می دهد.
پیش از این گفته شد که مجتبی سلطان محمدی به دلیل استفاده از اشکال هندسی و خطوط شیوه ای مشابه کازیمیر مالویچ دارد. در لوگوی مذکور به خوبی این ویژگی مشاهده می شود. ضمن آنکه استفاده از خطوط مورب در عین ایجاد حرکت سریع برای نشان دادن ویژگی دویدن است با توجه به چهره دونده به صورت یک دایره کوچک و تنها تصویرگری خط منحنی خنده او که درلوگو به صورت سه بعدی به نظر می رسد،ویژگی متفاوتی به این لوگو می دهد. می توان گفت هنرمند به خوبی توانسته است با تلفیق تصاویر دوجهی و سه وجی دارای پرسپکتیو مفهومی؛ دویدن همراه با شادی را تفسیر کند. در عین حال رنگ هایی از شوق و انرژی های منطبق با حیات یعنی سبزبا معنای انرژی رویش و رشد و انرژی صورتی که در قسمت پای دونده استفاده شده برای نشان دادن انرژی هایی که باعث حیات می شود از انرژی های حیاتی تا انرژ هایی که مفاهیم جنسی را نیز حتی در بر می گیرد؛ نوعی از تحرک بالا را در مساله دویدن نشان می دهد. همچنین پا، محفل انواع انرژی ها است. در عین حال مینی مالیسم در بیان مفهوم کلمه Happy Run ابتدای دو کلمه Hو R را نیز در شیوه حرکت دست و پای دونده مشاهده می شود. مجتبی سلطان محمدی به خوبی توانسته است مفاهیم بنیادین را در ساختار شاکله اندام یک دونده نشان دهد.
در لوگوی یاد شده کلمه ماساژ سلطانی چشم نوازی می کند. اما بنیان این لوگو مبتنی بر نصویرگری تازگی و زنده شدن دوباره است. از آنجا که مجتبی سلطان محمدی با استفاده از تصویرگری گل نیلوفر آبی و یا لوتوس مفهوم زندگی دوباره را در روند ماساژ نشان می دهد. چرخه سلامتی و زندگی با خطی مورب در قسمت پایین لوگو ؛ مفهوم دوگانه ای را نشان می دهد. به نوعی هنرمند می خواهد حیات بعد از ماساژ و قبل از ماساژ را یادآوری می کند. هنرمند به سهولت با خطی نامرئی دو بخش از زندگی را تفسیر می کند. پیش از ماساژ در قسمت تهتانی ریشه گل و بعد از خط مورب نامرئی ، رویش گل نیلوفر آبی را مشاهده می کنیم. همچنین گل نیلوفر آبی در بنیان عارفان مفهوم پیچیده ای دارد که جا دارد به مفاهیم آن به صورت خلاصه بپردازیم. در دین زرتشت این گل سمبل اهورا مزداست. سمبل انسانی اهورامزدا؛ نیم تنه مردی است که شاخهای از گل لوتوس را در میان انگشتان خود گرفتهاست. طراحی گل نیلوفر آبی همواره به رنگ سبز ایرانی است. یعنی رنگی که مجتبی سلطان محمدی گرافیست خلاق، آن را برای مفهوم سرزندگی و نشاط و دوباره زنده شدن از طریق ماساژ در نظرگرفته است. اما همانطور که می دانید ظهور نیلوفر از آبهای اولیه که عاری از هر گونه آلودگی بوده، نشانه خلوص، پاکی و نیروی بالقوهاست که از درون آن نیروی مقدس حیات، دانش و معرفت ظهور میکند. بنابراین استفاده از گل نیلوفر آبی بر ای نشان دادن مفهوم حیات دوباره ،خارق العاده است. به خصوص که مبنایی عرفانی، ایرانی نیز در بر دارد.
در تصویر لوگوی روتین بنارسی ما با بازی رنگها و حروف مواجه هستیم. در این تصویر رنگ آبی درمقابل رنگ نارنجی مفهوم رنگ های مکمل را نشان می دهد؛ تا بیننده را به اوج زیبایی شناسی برساند. و رنگ سفید به مراتب وضوح نام لوگو را در فضای آبی سورمه ای بالا می برد که در خواندن نام لوگو موثر است. در عین حال ابتدای دو کلمه ROTINA و BENARSI با یکدیگر تلفیق شده اند و یک RوB متفاوت و تلفیقی خلق کرده اند که در نوع خود بی نظیر است و در عین حال برای نشان دادن شکوه و استیلای این دو حرف که تلفیق شده؛ حروف تلفیقی طوری طراحی شده اندکه به فونت های رومی مشابهت دارد تا نوعی از شکوه پادشاهی و قدرت نمایی Rدر ساختار دو حرف نمادین از قدرتمندی روتین است که در نوع خود بی نظیر است.
با توجه به آثار یاد شده به جهان بینی مجتبی سلطان محمدی پی می بریم. جهانی مملوء از المان، نماد ایرانی و عارفانه و همچنین دارای مفاهیم خاص که در تلفیق مینیمالیسم توانسته است در هنرگرافیک، خودنمایی کند. جادارد تا به تلاش این هنرمند دست مریزاد بگوئیم تا در مسیر هنرمندانه اش موفق تر باشد.