ماهان کوشیار که به دلیل انتشار مستند توقیف شده اش در اینترنت و شبکه های ماهواره ای که با موضوع خشنوت علیه زنان تولید شده از کار اخراج و در عین با همین موضوع در زندگی شخصی و خانوادگی خود در رباطه با همسرش سایه نیز مواجه می شود.
هفتیمن ساخته علیرضا رییسان در اواسط دهه ششم زندگی این کارگردان سینمای ایران درامی اجتماعی و خانوادگی را که یکی از آسیب های مهم فرهنگی و اجتماعی را دستمایه خود قرار داده پس از چهار سال از آخرین ساخته اش دوران عاشقی در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور یافته است. اصولا پرداختن به موضوع خشونت علیه زنان که یکی از دلایلش مسائل و مشکلات ناشی از شرایط روانی ناشی از مسائل اقتصادی، خانوادگی و فرهنگی است همواره از موضوعات جذاب سینماگران به شمار رفته و می رود. علیرضا رییسان نیز اینبار قلمش را با این موضوع به حرکت درآورده تا شاهد دیدگاههای این سینماگر پیرامون این قضیه در قالب فیلم مردی بدون سایه باشیم. قبل از هر چیز باید اشاره کنم یکی از انتخاب های درستی که در تعیین نام فیلم برخلاف بسیاری از آثار به نمایش درآمده در جشنواره سی و هفتم صورت گرفته درباره همین فیلم مردی بدون سایه صدق می کند. این اسم در طول داستان اشارات آشکار و متعددی را از ابعاد مختلف به سوی مخاطب روانه می سازد که همین اشارات چند بعدی بیانگر دقت نظر نویسنده فیلمنامه در انتخاب نام صحیح و اثر گذار برای فیلمش است. رییسان تلاش می کند تا زمینه های تغییر هویت رفتاری ماهان را که مخاطب شناخت خوبی از او دارد در طول داستانش فراهم سازد و زمینه های بروز رفتار ظن آمیز او را که انسانی هنرمند و آرام و منطقی در مواجهه با مسائل مختلف بوده شرح دهد. که البته در حوزه مسائل رفتار شناسی افراد از بعد روانشناسی به مساله ورود نکرده و به همین دلیل آسیب شناسی مناسبی در این زمینه صورت نگرفته و صرفا طرح آن را در سکانس ابتدایی فیلم مستند ماهان که حاصلش کشته شدن زنی به دستش شوهر به دلیل ظن و بدگمانی است می بینیم و بس. رییسیان چنانچه به جای پرداختن به مسائلی همچون پولشویی و رانتخواری و ایجاد داستانکهایی در رابطه با مسائل داماد و برادر همسری که مدیر عامل و رییس هیات مدیره شرکت سایه هستند به سوی عمق دادن به ایده اصلی خود می رفت و قصه را به فضایی ظاهرا معما گونه و جنایی نمی برد اینک و بدون تردید با فیلمنامه بسیار محکم و داری چفت و بستی مواجه می بودیم که می توانست به شکل مطلوبی به یکی از مهم ترین آسیب های فرهنگی و اجتماعی جامعه کنونی ما بپردازد که به هر حال این اتفاق رخ نداده است. و از همین روست که وجود و حضور پلیس برای حل معما و گشودن گره های به وجود آمده در داستان حالتی کاریکاتور گونه و سردستی به خود می گیرد که تلاش بسیار فرهاد اصلانی به نقش بازپرس اداره آگهی نیز تمی تواند از کم رمقی و نچسب بودن این بخشها بکاهد بجز اینکه نویسنده با گنجاندن این بخش صرفا تلاش کرد گره هایی که خود در داستان ایجاد کرده بود و برخی از آنها دارای جذابیت لازم برای پیشبرد داستان بوده و تعداد دیگری نیز اساسا ایجادشان کارکردی نداشت و صرفا بر تعداد گره ها می افزود به شیوه ای بسیار سریع و دم دستی با حضور یک پلیس برای مخاطب گره گشایی کند که در پایان فیلم تقریبا هیچ ابهامی برای مخاطب باقی نمایند. به همین دلیل معتقدم مردی بدون سایه بیش از هر عنصر دیگری از فیلمنامه ضعیف و سردستی شده در آخرش بسیار ضربه خورده و در یک سوم پایانی هم که اصلا موضوع اصلی فیلم به کلی رها شده است.
توجه بی دلیل رییسیان به برخی دیگر از مسائلی که جامعه امروز با آن مواجه است مانند رابطه آزاد و بی محابای نسل حوان با نسل های قبلی، موضوع پارتی های مختلط و مصرف مواد مخدر و مسائلی از این دست در داستان نه تنها پیش برنده نیست که صرفا سبب کند شدن ضرباهنگ و ایجاد لکنت در لحن روایی قصه شده و بس که همه مسائل مورد اشاره مستقیما بر ساختار نیز تاثیر منفی خود را به هر حال گذاشته است. ساختار اما در مقایسه با متن بسیار بهتر و حرفه ای تر است. نورپردازی صحنه های مختلف به ویژه صحنه هایی که در منزل ماهان و سایه می گذرد، پرهیز از ذوق زدگی ناشی از فیلمبرداری اثر در یک کشور خارجی، طراحی صحنه و در نهایت فیلمبرداری خوب از عوامل مثبت در حوزه ساختاری فیلم به شمار می روند. انتخاب زوج علی مصفا و لیلات حاتمی به نظرم یکی از انتخاب های نادرست کارگردان است. تعدد حضور این زوج هنرمند در فیلم های مختلف با ژانر مشابه کارکرد تاثیر گذار خود را از دست داده و به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده تا هر یک به تنهایی و در قالبهای متفاوت و زانرهای دیگر به ایفای نقش بپردازند. امیر آقایی و نادر فلاح هم البته نمی توانند شاهکاری در بازیگری خلق کنند و البته در این میان نسیم ادبی اگرچه لحظات بسیار کوتاهی در فیلم حضور دارد اما همین لحظات کوتاه نیز بسیار اثر بخش و دیدنی از کار درآمده است.
در مجموع به نظر می رسد مردی بدون سایه می توانست چه در محتوا و چه در فرم با توجه به ابیده و پیرنگ اولیه خوب و مناسبش مبدل به یکی از آثار قابل تامل در سینمای ایران شود اما متاسفانه در وضعیت فعلی صرفا می توان از آن به عنوان یکی از فیلم های متوسط جشنواره و کارنامه کاری علیرضا یاد کرد و بس.
شبنم محمودی شرق
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران