انسان همیشه مسول است
ضمن تشکر از کارگردان ،بازیگران و دیگر عومل اجرایی ،باید عرض کنم که متاسفانه نمایش را زیاد دوست نداشتم ، جای کار و خلاقیت بیشتری داشت، کم بود برای این نمایشنامه زیبا و پر محتوی
نمایش با حذف برخی صحنه ها و بسیاری از جملات و دیالوگ های مهم از محتوی اصلی تقریبا به دور افتاده ،فقط در آوازی که ٢ یا ٣ بار در نمایش تکرار شد،به اولین مقصود محتوایی مربوط به نکوهش عدم توانایی در نه گفتن، به خوبی پرداخته شد.
در همان ابتدای نمایش متوجه نشدم چرا برای معرفی شخصیت جزایا جیپ از کلمه خارجی و به زعم خودش دورگه استفاده میشد؟
نمایش در بیان مفهوم مسولیت پذیری انسان و مسخ شدگی در فضای حکومت توتالیتر تقریبا ناتوان بود.
به سیر تحول شخصیت گالی گی بصورت صعود از بعد اجتماعی از یک دلال آس و پاس به یک فرمانده نظامی قدرتمند نسبتا بهتر پرداخته شده بود اما سیر سقوط اخلاقی،گم
... دیدن ادامه ››
بود
تکنیک فاصله گذاری جاهایی توی ذوق میزد آنچه نمود زیادی در بکار گیری این تکنیک داشت استفاده از فضای ایستگاه قطار یا مترو بود که انتخابی خوب میشد به شرطیکه با ظرافت بیشتری به خصوص در ورود و خروج بازیگرها از صحنه همراه بود.
انتخاب موسیقی و آوازها خوب بود،اما صدای موسیقی بلند ،بطوریکه جاهایی صدای خواننده کاملا نامفهوم بود،در اولین صحنه معبد ،چند نکته خوب وجود داشت که اثری از آن دیده نمیشد پرده دوم و سوم معبد مربوط به برگشت سه سرباز برای برگرداندن جیپ و پس از آن گفتگوی وانگ با جیپ داخل صندوق همراه با تکنیک فاصله گذاری بصورت مونولوگ جمع و جور شده بود که فرض میکنیم به خاطر برخی مصالح و نیز جلوگیری از طولانی شدن نمایش بوده، صحنه خوبی میشد اگر کمی کار شده بود
در صحنه به توپ بسته شدن دژ سرالدشور توسط گالی گی در مقام فرمانده در صحنه پایانی،تاجاییکه یادم است از فاجعه انسانی که اتفاق افتاد و اظهار نظر گالی گی حرفی به میان نیامد
در نهایت آیا اجرا آنقدر در من تاثیر داشت که پس از پایان از خود در مورد مسولیت و تعهد فردی و اجتماعی بعنوان یک انسان در هر مقامی که هستم و هویت و جایگاه خود سوال کنم؟یا اینکه بپرسم آیا من نیز در اجتماع و سیستم حل شده ام یا خیر؟
در مورد این نمایش و این نمایشنامه سخن بسیار میتوان گفت که مجالش نیست ،امیدوارم اجراهای بعدی بهتر باشد
به هر صورت تلاش کارگردان ،بازیگران پر انرژی و سایر عوامل جای تشکر دارد ،سپاسگزارم