"انجمن ِ بانوان مستقل ، تیغ های آخته بر زنان "
با دیدن نمایش "انجمن مستقل زنان" اولین سوالی که مطرح ست این ست که : اصولا چه ضرورتی برای پرداخت به چنین مباحثی در تاتر وانعکاس آن به جامعه وجود دارد؟
آیا رویکرد آگاهی رسانی و بالابردن سطح فکری جامعه نسبت به مسئله ی زنان که قشری عظیمی از جامعه با آن دست به گریبانند و موجب آزار و سرکوب های حقوقی وحقیقی قرار میگیرندو یکی از مهمترین جریان هایی ست که نیاز به پرداخت در حال ِحاضر را دارد ؟
آیا تئاتر ، برحسب یکی از رسالت های خود ،آئینه ای ست برای نشان دادن واقعیت ها به افراد آن وایجاد تلنگری برای تغییر و رشد؟
یا تبدیل شده ست به صحنه ای که افراد به زعم ِربطی به هنر و تئاتر، هر آنچه را فکروبرداشت میکنند در باره ی یکی از مهمترین مسائل روز دنیا،
... دیدن ادامه ››
بدون آنکه تفهیم درستی از آن داشته باشند ، به مخاطب ارائه دهند؟
متن میخواهد فمنیست حقیقی را معرفی کند؟ با قالب ِ یک انجمن که نماینده ی بخش افراطی و خوانش نادرست از فمنیست ست که معتقد به حذف کامل مردان ست واتفاقا بیشتر شبیه حزب های سیاسی وفاشیستی ست تا یک انجمن ِعدالت خواه ، در برابر ِ(احتمالا) فمنیست حقیقی که نماینده اش کارکتر بانوی پنجم ست؟؟...
نویسنده با این دو وجه میخواهد معنای درستی از برابرخواهی زنان را نشان دهد در صورتیکه نقصان اول در ذهن او اتفاق افتاده ست چرا که حتی نماینده ی حقیقی فمنیست او، نیز بشدت دچار افول و محافظه کاری و حتی مملو از تناقض ست ،زن بودن را با نماد فرزند ،معتبر میداند ،اورا معترض و مخالف نشان میدهد اما عملکردش را بشدت محافظه کارانه و سرگردان به تصویر میکشدانگار خودش هم نمیداند چه میخواهد تاآنجا پیش میرود که حتی با علم به اینکه در انجمن چه دیدگاهی وجود دارد(با وجود اساسنامه و پس از سخنرانی ِبانوی اول در سالگرد اول)همچنان در آن بدنه میماند وتنها به یک سخنرانی در سالهای بعد بسنده میکند
کارکردهای نادرست روابط و عوامل، یکی پس از دیگری آنچنان در کنار یکدیگر پیش میرود که هجمه ای از تفکرات ِمردمدارانه ، ضربه زننده و سیاه نمایی ِفمنیسم را به ذهن مخاطب پرتاب میکند
چطور میشود دنیارا آنقدر مردانه دید که هیچ هویت مستقلی برای زن قائل نشد و از صدای مردانه برای کارکترهای زن استفاده کرد؟ (خلاقیت باید معنا داشته باشد نه ضد معنا)و چنین القاء نمود که همواره صدای زنان ، مردانی هستند که جهان را میچرخانند حتی زمانی که میخواهند در جهت استقلال خود گام بردارند ،و در نهایت این فریاد ها به هیچ کجا نمیرسد وزن همچنان موجود مفلوکی باقی میماند که یا حذف میشود و یا خاموش..
ضعف شدید در متن محصولی را بسته بندی میکند که بیش از آنکه بتواند حتی راه گشای کوچکی برای احقاق حقوق زنان باشد ، تیشه ای شده ست بر ریشه ی هر صدایی که میخواهد زنان را درجایگاه واقعی اشان ببیند و درنتیجه دیواره مقاومت در برابر حصول به عدالت و برابرخواهی جنسیتی را قطور تر میکند و فاجعه بارآنکه در جهت تایید و تحکیم ِساختار مردسالاری پیش میرود
افسوس بسیاری دارد مخاطب زنی که قرار ست نمایشی را ببیند که به آینده ی بهتری برای او و هم جنسانش در جامعه ، منجر شود ، با متنی روبرو میشود که سراسر به بدفهمی های ِ خواست حقوق او در طی قرنها تظلم و سلطه جویی ، کمک میکند
درپایان شاید پاسخ سوال اول روشن باشد تا زمانی که قطع به یقین از ماهیت حرکت وجریان هایی که یکی از مهمترین معضلات روز جامعه وافراد آن ست ، اطلاعی دقیقی وجود ندارد ،پرداخت آن نه تنها سازنده نیست بلکه مخرب و ضربه زننده است
آرزومیکنم آگاهی مان نسبت به برابرخواهی و حضور ِزنان در جایگاه بحق ِخود، آنچنان باشد که هم گروه اجرایی یک نمایش وهم مخاطبان ِآن ،ارائه و دریافت درستی از آن داشته باشند ...
نیلوفرثانی
27 خرداد 95