من هم مثل بسیاری از تماشاگران از اینکه جملات قصار و آموزه ها انسانی زیبای "اگزوپری" را در قالب نمایش و بیشتر در دل دیالوگها مرور کردم لذت بردم اما اگر به جای آن دختر نوجوان دوست داشتنی (باران چراغی پور) از بک بازیگر حرفه ای متناسب با این نقش استفاده میشد اجرا گرمتر و پرشورتر نمیشد؟!
البته به هیچ وجه منکر حضور خوب و دوست داشتنی باران نازنین نمیشوم اما نقشهای جدی در تئاتر به بازیگر حرفه ای نیاز دارند باران عزیز خیلی وقتها برای ادای دیالوگهای چندخطی دچار مشکل میشد و بسیاری از مواقع حضور صحنه ای تمام عیاری نیز نداشت به عنوان یک دختر نوجوان همینکه روی صحنه حاضر شده است کافیست تا او را تحسین کنیم اما کارگردان میتوانست با انتخاب یک بازیگر مناسب و کارکردن روی لحن و حرکات بدنی بازیگر، تصویری ژرفتر و ماندگارتر از شازده کوچولو در ذهن ما بیافریند و به نقش ابعاد بیشتری دهد تماشاگر هم به راحتی آن بازیگر بزرگسال را به شرط داشتن توانایی ایفای نقش میپذیرفت همچنان که در نمایش "اسکلیگ وبچه های پرواز" تماشاگر به راحتی لیلی رشیدی و خسرو پسیانی را به در نقش دختر و پسری نوحوان پدیرفت
جز این مورد، نمایش نکات مثبت جالب توجهی داشت که دیگر دوستان به خوبی به آن اشاره کردند و نیازی به تکرار آنها نمیبینم
به نظر من قصه پردازی عالی بود و نقطه قوت داستان همین بود چون یکجورایی ناپدید شدن اگزوپری رو در قالب داستان شازده کوچولو گنجونده بود.صحنه پردازی هام خوب بود.مرسی
من این نمایش رو هفته ی پیش دیدم . فکر می کنم یه برداشت ضعیف از یه اثر بزرگ بود . کسی که حتی شازده کوچولو را با صدای شاملو شنیده باشه نمیتونه از این کار راضی باشه . در ضمن فکر می کنم بازیگر مرد به خصوص به خاطر نوع صدایی که داشت برای این نقش مناسب نبود .در کل حرفی برای گفتن هم نداشت . خیلی دیالوگ های بهتری می تونست تو این کار باشه مثل اونجا که شازده کوچولو می گه " اگه به آدم بزرگا بگید.. یه خونه ی قشنگ دیدم از آجر قرمز,که جلو پنجره هاش غرق شمعدونی و بامش پر از کبوتر بود... محاله بتونن مجسمش کنن. باید حتما بهشون بگی یه خونه ی چند میلیون تومنی دیدم تا صداشون بلند بشه که : وای !!! چه قشنگ.." :)