در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش اسب قاتلین
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:17:40
امکان خرید پایان یافته
سه‌شنبه ۲۵ تا ۲۸ اردیبهشت
۱۹:۰۰ و ۲۱:۰۰  |  ۱ ساعت و ۲۵ دقیقه
بها: ۲۲۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
این نمایش در فضایی اکسپرسیونیستی و با رگه‌هایی از تئاتر وحشت، فضایی وهم‌آلود را در برابر تماشاگران می‌گستراند. در این نمایش ارباب و خانم به همراه نوکر خود به نام «کش» و همسرش «لورا» در عمارتی بزرگ زندگی می‌کنند. داستان از یک شب برفی آغاز می‌شود که در آن شب، نوکر روستای کناری با اسبی که از اربابش دزدیده است به سمت عمارت ارباب و خانم میآید تا خبر رسیدن شورشی‌ها را بدهد و…

- نمایش در سبک وحشت و اوهام با حفظ تعلیق داستانی درباره اتفاقی در عمارت اربابی‌ست. "کش و لورا" خدمتکاران خانه ارباب و همسرش هستند اما برای در امان ماندن از حمله شورشیان، تصمیم دیگری می‌گیرند. از نکات برجسته نمایش، استفاده از تکنیک نورپردازی متحرک و سایه و بهره از افکتهای صوتی، داستانی غیر خطی، گریم سنگین و شبیه‌سازی اسبان و گروه شورشیان است. اسب قاتلین، با قاب‌های متنوع و درخشان، به نوعی اثری تجربه‌گرا با جذابیت‌های بصری‌ست.


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۴ سال خودداری نمایید.

مکان

بلوار شهید صدوقی (جاده تهران)، سه راه کشاورز، ابتدای بلوار هزار
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
Leon S. Kennedy (johnconstantine86)
درباره نمایش اسب قاتلین (برگه وابسته) i
یک شاهکار خیره کننده که سه بار من را روی صندلی ام میخکوب کرد. و اگر اجرایش ادامه داشت باز هم به تماشایش می نشستم...
سلام و عرض ادب
کرمانی های عزیز این نمایش رو از دست ندهید.
خوب بود این نمایش در تهران باز اجرا بشه.
Leon S. Kennedy (johnconstantine86)
درباره نمایش اسب قاتلین (برگه وابسته) i
سورچی: ((پدر، شما از مرده ها می ترسید؟))
پدر: ((این چه سوالیه که می پرسی؟! معلومه که می ترسم. نکنه می خوای بگی که تو نمی ترسی؟))
سورچی: ((آخه این روزها تشخیصِ زنده ها از مرده ها خیلی سخت شده پدر))
اگر بهم‌ میگفتم یه دیالوگ این‌ نمایش بگو همین رو میگفتم .
اگر به من اجازه باز بینی میدادند(ارزو که عیب نیس🙂)

سورچی: پدر میدونستی ممکنه فقط در تصورت زنده باشی؟!!!
پدر: آره میدونم! الان دوره ی این حرفاست دیگه
سورچی: دونستن کافی نیست پدر
پدر: آه اینم از اون حرفاس، نه؟
سورچی: پدر تو خودت چی؟ زنده ای؟
پدر: معلومه که آره!
سورچی:(با قهقه) خوشحالم پدر که زنده ای، پدر تو حتما زنده ای( نهیب میزند به اسب ها)
۲۶ اردیبهشت
بهنام دیناری
اگر بهم‌ میگفتم یه دیالوگ این‌ نمایش بگو همین رو میگفتم . اگر به من اجازه باز بینی میدادند(ارزو که عیب نیس🙂) سورچی: پدر میدونستی ممکنه فقط در تصورت زنده باشی؟!!! پدر: آره میدونم! الان ...
👌👌👌
۲۶ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید