سلام
به اندازه بود باید نمود
خجالت نبرد آنکه ننمود و بود(شیخ اجل)
ضمن سپاس و آرزوی بهبود مستمر برای تمامی عوامل کار اینکه در خلاصه نمایش طوری نوشت که تماشاگر منتظر شخصیتی پرمایه و بسیار تاثیرگزار از نقش اول داشته باشد و متوقع تماشای صحنه هایی پر کشش ؛ اما اجرا خالی از آن باشد تقصیر بازیگر کم تجربه ما نیست بلکه نویسنده و کارگردانمان مسوول هستند که از موسسه ای و از کارآموزانش برند نامناسبی در ذهن مخاطبین خلق نکند و با نوشته ای نامنسجم و معمولی زحمت بسیار هنرجویان در حفظ متن نمایشی کشدار را به محاق نبرد. والله اعلم بالصواب.
شخصیت پردازی های این نمایشنامه اندازه و بجاست،در حدی قراره از کاراکتر بدونی که تو اجرا با کاراکتر برخورد داری،نه کمتر که گنگ باشه و نه بیشتر که لازم نباشه.
خط داستانی نمایش به صورت یه تک نیست و تو اجرا، بازگشت به زمان گذشته و حال و آینده،یکی از امتیازات کار حساب میشه. چرا که در حین اجرا دنبال کشف کردن جهان نمایش هستی و درگیرت میکنه و ذهنت رو به فکر کردن وامیداره
موضوعی که برای قصه ی این نمایشنامه انتخاب شده،کپی نیست و از ذهنی که آشنایی با شرایط روز اقتصادی،سیاسی و اجتماعی داره میاد و آرمان شهر نمایش، دور از ادواری که زیست کردیم نبوده.
در مورد متن حرف زیاده که همه رو نمیشه اینجا بازگو کرد،اما خوشحال میشم کسی که کار رو دیده بیاد زیر پیام من در موردش با فکت گپ بزنیم،
اما در مورد بازیگر های نمایش میتونم بگم همونقدری باید توقع داشته باشیم که اعلام شده. این کار حاصل یک کارگاه بوده و بازیگران دفعه شاید اولی باشه که روی صحنه میرند و این موضوع قبل دیدن نمایش،تو اطلاعات نمایش هست. ولی با اینکه دفعه اوله،بازی ها در سطح تجربه شون قابل قبول بود.
کارگردانی از نظر کلرمن یعنی ارتباط بین بازیگر و متن و تماشاچی
به نظر من اینکار ب بهترین نحو انجام شده بود
اینکه یه نمایشی ببینی که بالای ۲ساعت کار باشه، و نه تنها آب توش نبسته باشند،بلکه تمام قسمت های متن چفت و بست داشته باشه وپیش برنده باشه، یعنی کاربلدی