از نظر کامو پوچی وضعیتی نیست که جدای از ما وجود داشته باشد، پوچی وقتی رخ میدهد که حقیقتی عریان و واقعیتی محرز به هم برخورد میکنند. مثل وقتی که در جستجوی معنا به جهانی صامت میرسیم، و دقیقا در صحنه ای که پیرمرد روی ویلچر و اودو(سیزیف) در لحظه ای در قالب حقیقت عریان و واقعیت محرز در جستجوی معنا جهان صامت را هم خلق میکنند هم سیزیف گونه به سخره میگیرند.
خسته نباشید جانانه میگم به کلیه عوامل نمایش تایتان.
نمایش بسیار سخت،خلاق و پر از قابهای ماروِل گونه و پر از حرف و سخن.
متن بسیار جذاب رضا بهکام عزیز
کارگردانی بی نظیر دوست خوبم بابک عزیز
و بازی های درخشانی که پشت تمام عرق ریختناشون روایت قصه ای سورئال و آخر الزمانی را میتوان دید، البته شروع و پایان آفرینش هم در قالب دنیایی موازی در هم تنیده
... دیدن ادامه ››
شده بود.
در نهایت خدایان همانند قدرتهای امروز بشر باقی می مانند و بر سر قدرت با هم میجنگند و بشر تنها موش آزمایشگاهی میشود که گاها زندگی را در آنی می یابد مثل لحظه ای که کوتاه بود ولی پیرمرد روی ویلچر با کام گرفتن،کام دنیا را لحظه ای برای خود شیرین کرد.
در نهایت با هر خَلقی و گردش قدرتی،
سیزیف که بر آمده از حکمت دوران هومری بود، باقی می ماند و فلسفه اگزیستانسیالیسم پابرجا…
“سینا فرجام”