در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال عرفان ضرغامی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:51:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
منهای حضور شعرهای شمس لنگرودی
درام عقیم بود و سناریو می لنگید. اگرچه موسیقی و خوانندگی ها عمدتا قابل قبول بود اما نمایش اصلا قدرت همراه کنندگی لااقل برای من نداشت. دانه های تسبیح کار، پراکنده و پرداخت نشده بود چون نخ چفت و بستگری به نام سناریو با اجزای کامل اساسا وجود نداشت. ریتم از ابتدا تا انتها یکنواخت و خوابیده بود. نورپردازی، ضعیف و تاریک و خسته کننده. اکت و حرکت بازیگران هم بی روح و منفعل بود و جان و هیجان نداشت. اثر سرپایی که نبود هیچ حتی روی زانو هم نتوانست نیم خیز شود. کاراکتر سیاهپوش (که اغلب روی صندلی نشسته بود و دو قطعه هم خواند) شعاری و اضافی و سرگردان بود. بعد از نیم ساعت تحمل ساعتم را نگاه میکردم. دوست نداشتم
برای اینکار زحمت زیادی کشیده شده بود. صرف پرداختن به بیمار مبتلا به شیزوفرنی (اسکیزوفرنی) نوید آن را میدهد که با کار دغدغه داری مواجهیم اما پرداخت شخصیت بیمار به قدری ضعیف است که انگار خود روایت مبتلا به اسکیزوفرنی است. بیمار شیزوفرن نمایش، بی هویت است. معلوم نیست از کجا آمده از چه طبقه و چه خانواده ایست و چه کسی او را به آسایشگاه آورده و عزیزان او کیستند. شیزوفرنی به گسیختن کامل از واقعیت منجر نمی شود بلکه تحریف وقایع تاریخی و ... را در پیوند با رخدادهای خانوادگی و زندگی شخصی فرد مبتلا به همراه دارد. کاراکتر اسکیزوفرن پیوند چندانی با واقعیت نداشت و یکسره در توهم بود. خاطرات و کاراکترهای واقعی زندگی او نامعلومند و نمایش از زندگی شخصی و خانوادگی او اطلاعی بدست نمی‌داد و این فقدان پیوند با واقعیت، ارزش کار را به کلی از سکه انداخته بود. خرده روایت رابینسون و مداد و تراش و .‌‌‌‌‌.. لوس و نازل بود همان‌قدر که خرده روایت معلم جالب درآمده بود ... در کل کار همراهم نکرد.
عرفان نازنین
ممنون ک وقت گذاشتید و برایمان نوشتی
شیزوفرنی دارای یازده المان مدون علمی است ک در دراماتیک کردن یک نمایش برای به صحنه نشاندنش ،سعی بر آن بوده مبتنی بر آنها و ساختار گروتسک کاملا مورد توجه قرار گیرند
میتوانید یک سر به پیج حمایت از بیماران شیزوفرنی(اسکیزوفرنی)بزنید تا مصداقهای عینی را بهتر ... دیدن ادامه ›› لمس کنید
در امپرسیون ما با لحظه مواجهیم و بسیاری از مقوله ها مانند آنکه فلانی کیست ؟ چه کاره است ؟ ننه دارد یا ندارد ؟ خانواده دارد یا ندارد ؟ و بسیاری از سوالها بدین شکل ، هیچ محلی از اعراب ندارند
نریشن ابتدا را گوش کردید ؟
ما با همان لحظه ای روبروییم ک در آن هستیم
لطفا نقاشیهای کلودمونه رو ببینید
و اگر هر سوالی دارید ک به نمایش باز میگردد من هرروز ۲ ساعت پیش از اجرا در سالن حضور دارم و در خدمتت هستم
پاینده باشی🙏
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
حامد رحیمی نصر
صد در صد متوجه هستم ادبیات مبتنی بر اندیشه اتان را درک میکنم قرار است با هنر از افتراقها به اشتراک برسیم عزیزید🙏
بسیار عزیزید و محترم
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
عرفان ضرغامی
بسیار عزیزید و محترم
عشق نثارتان
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مدرن، خلاق، خوش ساخت
کوچک اما درخشان



ممنونم از شما
۰۷ دی ۱۴۰۲
ممنونم از شما❤️
۰۸ دی ۱۴۰۲
سیدمحمدصادق سیادت (siyadat)
باسلام و احترام؛
از اینکه مارا تماشا کردید از شما بسیار ممنونیم.
سپاسگزار شما خواهیم شد تا از طریق پنج ستاره بالا، امتیاز خود به این نمایش را ثبت نمایید.
۱۶ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فرقست بین پست مدرنیسم و مزخرفیسم
دومی فقط وقت رو تلف می‌کنه
این کار، دومی بود برای من، از بدترین تجربه های وقت تلف کردنم
شاهنامه خوانی و موسیقی اش دلنشین و بازیها تقریبا قابل توجه اما؛
طراحی صحنه، بسیار ساده و ابتدایی بود هرچند بنظر سیاهه دکور تعمدا سعی داشت در خدمت متن و تداعی گر فضای سوگ داستان باشه ولی باز هم جای کار داشت- ( گرچه طراحی صحنه یاد آور این بیت رستم و سهراب بود در وصف عزاداری تهمینه :
در کاخ ها را سیه کرد، پاک / ز کاخ و ز ایوان بر آورد خاک ...)
گریم رستم و سهراب شبیه قبایل بدوی بود. افسوس خوردم از این...
بازیگر سهراب، اصلا در قد و قامت سهراب نبود.
دخل و تصرفی که سناریو در روایت شاهنامه داشت، برای من اصلا جذاب نبود. اگرچه روایت از زاویه دیدهای مسکوت در اساطیر و تاریخ (خصوصا از زاویه دید زنان شاهنامه) فی نفسه کاری بزرگ و جسورانه است اما اگر این امر به شعاری فمینیستی تنزل یابد که به تخریب قهرمانان مرد ملی و آیینی می انجامد؛ جسارتی کوچک و محقرست. من از تاکید بر دوگانگی و قطبی سازی جنسیتی متن خوشم نیامد. اما نمیتوانم انکار کنم اثر دغدغه ... دیدن ادامه ›› داری بود.

تناقضی که در سناریو آزار دهنده بود: شکستن روایت شاهنامه بود و در عین حال سعی در به وجود آوردن فضای احساسی با خوانش ابیات شاهنامه! یعنی خود روایت نقض شده، بار احساسی نمایش را عهده دار بود!
ترکیب مونولوگ و نقالی و در عین حال رد کردن روایت شاهنامه یجور ناسازگاری فرم و محتوا رو می رسوند. با اینکه برای هر کار مرتبط با شاهنامه، با سر می‌دوم؛ این نمایش دلم را نبرد و همراهم نکرد.


سپاس از شما که نمایش ما را برای تماشا انتخاب کردید.
۰۷ دی ۱۴۰۲
هر داستانی که باورهای سنتی و همیشگی را زیر سوال برد جای تامل دارد، به راستیاگر قصه های کهن ورای تفکر همیشگی روایت شوند چه اتفاقی می افتد؟ اگر حقیقت پنهان آشکار گردد، چه پرده ها مه فرو نمی افتند. چه روان های آزرده که به آرامش نمی رسند، بینهایت لذت بردم از این اجرای درخشان که چقدر فراخور درد امروزمان است. بازی ها درخشان و به حا، نور و موسیقی کاملا در خدمت اجرا و درست و صدای جادویی بانوی سبزپوش. این دست اجراها اندکند و این نمایش کاملا به خاطر و یاد جان و دلم می ماند.
۰۷ دی ۱۴۰۲
پری سا محسنی
هر داستانی که باورهای سنتی و همیشگی را زیر سوال برد جای تامل دارد، به راستیاگر قصه های کهن ورای تفکر همیشگی روایت شوند چه اتفاقی می افتد؟ اگر حقیقت پنهان آشکار گردد، چه پرده ها مه فرو نمی افتند. ...
سرکار خانم محسنی سپاسگزارم که نمایش ما را برای تماشا انتخاب کردید
۰۷ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازیها به ویژه کاراکترهای میزبان روان - بعضی شوخی ها دلچسب اما شخصیت پردازی ها غیر یکدست و درام، عقیم.
مونولوگها با موسیقی یکنواخت، سطحی و کلیشه ای ...
با اینکه تلاش تیم محسوس بود و جای تقدیر داشت؛
اما در نهایت یه کار سانتیمانتال محقر بود با مدت زمان طولانی
عرفان عزیز ممنونیم که به مهمونی ما اومدین🙏🏻 نکاتی که گفتین رو حتما بررسی می‌کنیم و خوشحالیم نظرتون رو بهمون گفتید
تلاش ما این بود که مهمونی خوبی ترتیب بدیم. ایرادات و نکات رو حتما بررسی می‌کنیم و تا جایی که بشه رفع‌شون می‌کنیم❤️
۳۰ آذر ۱۴۰۲
نماینده اثر  
عرفان عزیز ممنونیم که به مهمونی ما اومدین🙏🏻 نکاتی که گفتین رو حتما بررسی می‌کنیم و خوشحالیم نظرتون رو بهمون گفتید تلاش ما این بود که مهمونی خوبی ترتیب بدیم. ایرادات و نکات رو حتما بررسی می‌کنیم ...
از احترامی که به مخاطب می‌گذارید سپاسگزارم
۰۷ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بنظرم نقطه مثبت، بعد از سناریوی امانوئل اشمیت بزرگ، ( والبته ترجمه عالی شهلا حائری) بازی خانم سالاری بود.
گریم و طراحی لباس می‌توانست خیلی بهتر باشد. بازیگر مرد، نقش پیچیده و سنگینی داشت و اکت و زبان بدن و حس بیشتری میطلبید.
هرچند موسیقی عالی بود اما صدای موسیقی در بخشهای زیر دیالوگ، بلند بود و همین باعث میشد دیالوگ‌های روی آن محو شود و دست کم به درستی شنیده نشود. تابلو های نقاشی اگر بر روی دیوار صحنه نصب شده بود، می‌توانست به شخصیت پردازی کمک بیشتری کند.
ممنون از تیم بی ادعا، خودمانی و باشخصیت و پذیرای آوای ققنوس.
به امید اجرای حرفه ای تر در سالنی حرفه ای تر
درود بر شما
ممنون از اینکه نظرتان را با ما به اشتراک گذاشتید. 💚
۲۴ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رنگارنگ، درخشان، حرفه ای، فاخر و لذتبخش
متن و ریتم و اجرا، روان و عالی
موسیقی و گریم و طراحی لباس، خیره کننده
(فردریک در دوراهی شرافت و سازش / عشق به کار تئاتر و پشت کردن به کار عشق/ بازی کردن تا سرحد مردن و مردن برای بازی کردن ...)
اما در عین حال اثری کاملا رو بود و مناسب برای یک بار دیدن ضمن اینکه مونولوگ حمیدرضا نعیمی در پرده های پایانی شعاری بود.

یک نمایش کمدی ایرانیزه شده بی نقص. متنی عمیق با لایه های قابل تأمل ...
شخصیت پردازی درست، اجراهای عالی و کم نظیر و کارگردانی درجه یک.
نمایشنامه به بهترین نحو توسط شهلا حائری ترجمه شده و قطعا ارزش دیدن داره