در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال H.M.kiani2 | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:49:58
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اولین بار امیر نوروزی تو " تایم لپس " کشفش کردم تو هامون..
ردیف۱ نشسته بودم و به فاصله ۶ متری دقیقاً روبرویم، و چنان جالب و دقیق و بامزه در مورد صندلی لهستانی حرف میزد که نمی تونستم جلوی خنده ام بگیرم..
بعدش هم لانچر۵ مرداد۹۸
بعد لانچر۵ یک گپی زدیم و احساس کردم با سبیل به نظرم شبیه کسی بود ولی یادم نمی آمد شبیه کیست؟!

تا بعد از چند سال دوباره به یکی از علاقه مندی هایم مستندهایی در مورد نیروی هوایی ارتش و خلبانان هست سری زدم، اینبار عکس یک خلبان برایم آشنا آمد انگار شبیه کسی بود که می شناختم!
و الان یکهویی یاد امیر نوروزی افتادم که شبیه بهترین خلبان جنگنده F4 جهان یعنی محمود ... دیدن ادامه ›› اسکندری است...
محمود اسکندری مشهور به شوخ طبعی و داش مشتی بودن است که می دانم امیر نوروزی حداقل شوخ طبع است...

امیدوارم امیر نوروزی در نقش خلبان محمود اسکندری در قاب سینما ببینم که هم ادای دِین به این قهرمان جنگ که از فتح خرمشهر تا بازگرداندن F4 از سوریه بعد از H3 و نیز بمباران نیروگاه هسته ای عراق و جنگنده کناری عباس دوران در بمباران بغداد تو کارنامه اش داره و هم چهره ( با گریم ) و اخلاق اش به امیر نوروزی شبیه هست و هم اینکه " امیر نوروزی " بازیگر توانمندی است که می تواند این نقش را بازی کند..
شاید هم شبیه نباشند ولی امیرنوروزی مرا یاد اسکندری و اسکندی مرا یاد نوروزی انداخت...
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش پس از i
// خام بود//
فقط کامنتها مشمول افشا سازی است..
متن افشا ندارد..
همان طور که قبلاً نیز عرض کردم، برایم قابل درک نیست این همه جایزه؟!! البته ... دیدن ادامه ›› اگر به شایعات وقعی ننهیم و نگوییم به خاطر سفارش کسی این همه جایزه گرفته...
نقش اول مرد اگزجره و به دور از واقعیت...
نقش دوم مرد فوق العاده خوب بود...
نقش زن: کلاً نابازیگر..
معلومه که جناب کوهی یا خوب بازیگر زن را اذیت نکرده یا بازیگر زن اذیت ناپذیره..
نمره ۸ از ۲۰ تقدیم این نمایش...
شما بالاخره بازی اگزجره دوست داربن با ندارین؟
با نظرتون در مورد دو بازبگر دیگه موافقم
جناب محسنی کارگردان اعترافها و دروغها بودن، صداشونو از اونجا شنیده بودیم؛ هنوز صدای خنده هاشون توی گوشمه.
۳۰ فروردین
سحر بهروزیان
اولین مواجه ام با مهران مرادی سیاه پوش تنها ایستاده در صحنه تصور گرجی بود اما مواجه دوم و سوم نشون داد که فقط خود مهران مرادی می تونست با این نقش صحنه رو به آتیش بکشه و چه خوش درخشیده! تمام ...
اولا که بگم رسما عاشقتم خودت میدونى چرا💛
دوما براى من دومین بارى که دیدم گرجى اى دیگه وجود نداشت.
و همینجا اعلام میکنم بک رغیب قدر براى گرجى جون به اسم مهران مرادى پیدا شده. ( اسمش چه قشنگه مهر 💗 داره)
۲ روز پیش، جمعه
مهرنوش نوری
اولا که بگم رسما عاشقتم خودت میدونى چرا💛 دوما براى من دومین بارى که دیدم گرجى اى دیگه وجود نداشت. و همینجا اعلام میکنم بک رغیب قدر براى گرجى جون به اسم مهران مرادى پیدا شده. ( اسمش چه قشنگه ...
فدای شما😍😍😘😘♥️
خودش سراسر مهر 🤍🤍
۲ روز پیش، جمعه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
// قیام تا ۴ راه مولوی تو مولوی وقتی مولوی نبود.. //

در زمان قاجار هنوز خبری از خیابون مولوی نبود و البته از میدان قیام تو منطقه ۱۲ هم خبری نبود..
اون یک تیکه را که خیابان کشی نبود و گذر بود می گفتند اسمعیل بزاز..
راستش اوایل دهه ۷۰ هم میگفتن اسمال بزاز..
یکبار از ابوی پرسیدم؟ اسم اینجا مگه مولوی نیست چرا میگن اسمال بزاز؟
گفت: اسم یک پارچه فروش بوده خیلی متدّین...
بعد هم زمان رضا شاه مولوی را می سازند و بازار را نصف می کنند.. بازم این تیکه را میگن اسمال بزاز..
راستش من فکر میکردم بَرِ خود مولوی ... دیدن ادامه ›› مغازه اش بوده و از تاجرهای معروف بوده و با این داستانی که شنیدم مغازه اش دم امامزاده بوده تو بازار..
قاعدتاً امامزاده سید اسماعیل، ۳۰۰ متر بالاتر از ۴ راه مولوی باشه... این نمایش هم که تو مولوی اجرا رفت شد مولوی تو مولوی...
خلاصه تا اطلاعات بیشتر از خانواده پدری راجع به اسمال آقا بزاز به خودِ تئاتر می پردازیم..

خب با یک مونولوگ روبروییم و بهروز پناهنده، امیدوارم که بر خلاف فامیلی اش به کشور دیگری پناهنده نشه و ایران بمونه و همینجوری سرحال و عرق ریزان اَکتوری کنه...
بعد کریملوژی و مجید خان رحمتی چشم مون به بهروز آقا روشن شد و چندین نقش در یک نقش به عهد قجر به سفر رفتیم...
و همیشه پای یک تاراج در میان است! ایندفعه کَهرام شون...
و باز هم یک شخصّیت از هویت تهرون قدیم...
اینبار سرگذشت اسمال بزاز خان اینا...

نکات منفی:
۱. شلوار ایشون امروزی بود...
۲. لیوان ایرانی " کازا " کافه ای دستشون بود..
۳. بعضی نقش ها، صداها آروم بود یا کمی با تیپ ها نمی خوند..
البته چند تا ایراد طراحی صحنه هم داشت که قابل بخششه..
اما یک ایراد ضربه زننده...
یک ربع اول اضاف هست...
یعنی بهتر بود از بازار شروع میشد، دیگه یک ربع آخر خسته شدیم...
البته که خب از اونجایی که خودم هم به فکاهی متون قجری می نوشتم و استعلام آلام احوالات مستطابان میشدم و حیفم می آمد حذف کنم چون خودم می خواندم و لذّت می بردم و دیگران نالان و گریان بودند پس درک می کنم که حیف مان میاد حذف کنیم ولی خب به کار ضربه میزنه بهرحال...
و اما جای خوب ماجرا..
بهروز پناهنده نقّال روایت گر اسمال بزاز و یک دوره قاجار اونم با شهرفرنگ و پناهنده در حال تغییر لحن و رنگ...
بَسی خوشنود گشتیم از دیدن نمایش...
و پیشنهاد می کنم به دیدن اش و البته خستگی یک ربعانه اش..
نمره ۱۴ از ۲۰ بدون ارفاق تعّلق می گیرد به این نمایش..
مخلص کلام جارچیان بجارید که:
" کیانی پسندید روایت مشترک کیانی پدر و کیانی پسر را.. "
مولوی رفتن برام خیلی سخته از بابت وحشیگریهاشون
ولی دیگه بلیت گرفتم براى هفته آینده
۳۰ فروردین
الهام حسینی
سپاس از حضور و نظرتون🙏🏻✨
🙏
۳۱ فروردین
امیر مسعود
با درود متاسفانه دیشب باز رفتارهای ناشایست را شروع کردن
درود بر شما
حیف از هنر، حیف از مولوى.
فضاى زیبا و دوست داشتنى با معمارى و پوشش گیاهى و اون حوض پر از ماهیش، ۱۸-۱۹ سالم بود اولین بار در اونجا اجرا دیدم از همون زمان فضاى اونجا برام عجیب عزیز بود تا پارسال...
۳۱ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش اسب قاتلین i
// قاتلین جون... //
یکساعت و خرده ای عذاب کشیدم..
هیاهو برای هیچ..
برگرفته از فیلم دیگران، مکبث، انسان اسب ۵۰ ۵۰ بود..
فاجعه
فاجعه
فاجعه
بهترین بازیگر اسب بود...
از بچه های شیرازو این همه انرژیو بعیدو...
سلام جناب کیانی عزیز

ممنونم از حضورتون

و ببخشید که کار ما مطابق سلیقه شما نبود

۲۲ فروردین
H.M.kiani2
عزیزی.. همه ماها بعضی وقتها دچار همه چیز دانی می شویم و دوستانی که نهیب می زنند دوستانی گرانبهایند... اینکه اینجا دچار " همه چیز دانی " شدم یا نه؟ نیازمند داوری است که عرض کردم... اینکه ...
ممنون از خودت که چهارچوب بحث و استدلال رو میشناسی و دوست و دشمن رو تشخیص میدی
۲۹ فروردین
محمد کارآمد
ممنون از خودت که چهارچوب بحث و استدلال رو میشناسی و دوست و دشمن رو تشخیص میدی
😊❤👌
۲۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سندروم روسمر i
این کار ندیدم..
دیگه اجرا نمیره..
حالا اگه من دیده بودم ۴ ماه تمدید میشه، تو سال جدید هم اجرا میرفت...
اینجوریاست!
اگه دوباره اجرا رفت ببینش اجرای ایمان بینظیره
۱۸ فروردین
مهرنوش نوری
از کجا متوجه شدین دیگه اجرا نمیره؟ منم که بلیت اجرای آخرو داشتم و دیر رسیدم 🥲
چون اگه قرار بود اجرا بره، میرفت...
توافق نامه را ببین هی این ور و انور اجرا میره...
۱۸ فروردین
Amir Sharifi
چه ضدحالی ! من بودم ی طرفم فلج میشد
خدا را شکر، سالمی...
۱۸ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره کنسرت-نمایش او و دوستانش (۱۹۸۹) i
// تئاترهایی که هست، آهنگ های او و دوستانش را اگر کنسرت بگذارند صدای هیاهو هست! 😲 //

عرض شود که خب حالا که چی؟
۱۹۸۹ واجد چه چیزی بوده که موسیقی ازش انتخاب بشه؟
یا به کنون ما چه ربطی داره؟

حالا اگر x و y و z اجرا می کردند خُب.. اوکی..
ایمان صیّاد برهانی؟
ص، صگ مورد علاقه من هست...
همون بهتر گرجی نبود، آبروی خودشو می بُرد...

۱۹۸۹ آخرین سال قبل فروپاشی کمونیسم...
آخرین ... دیدن ادامه ›› سال قبل از دهه ۹۰
از هم پاشیدن گروهای متال و رَپ و سر برآوردن گروههای جدید..
۱۳۶۸ شمسی، آغاز دوره ای از زندگی ایرانی ها بعد جنگ، تغییر و تحولات، سربرآوردن چرا جنگیدیم؟ شروع یک دوره موسیقی مربوط به شروع امید به آرامش و رفاه و غیره...
حداقل من یک انتظاری شبیه موارد فوق 👆 داشتم..

پی نوشت:
مرد نارنجی پوشی که زمزمه کرد: ای لشگر صاحب الزمان آماده باش آماده باش! و در رورانس بلند نشد و تشویق نکرد اینجانب هستم....
خیلی به جا گفتید 😂👌🏻 منم تو سالن بودم
۰۸ فروردین
رامتین
شما اگر هیچ ایده ای درباره ی گروه و آهنگاش نداشتی میشستی خونه و جای کسایی که دوست داشتن اونجا باشن و بلیت گیرشون نیومد رو پر نمیکردی!
شما که تگ خریدار هم داری و ظاهرا مشکلی برای خرید نداشتین!
متوجه نمی‌شم چه ایرادی داره یه نفر یه کاری رو ببینه و به هر دلیلی دوست نداشته باشه اون کار رو و آزادانه نظرشو بگه. کسی این حقو نداره که با این ادبیات برای دیگری تعیین تکلیف کنه بلیط چه کاری رو بگیره و بلیط چه کاری رو نه!
۱۵ فروردین
رامتین
شما اگر هیچ ایده ای درباره ی گروه و آهنگاش نداشتی میشستی خونه و جای کسایی که دوست داشتن اونجا باشن و بلیت گیرشون نیومد رو پر نمیکردی!
از محضرتان عذرخواهی میکنم..
دفعه بعد که خواستم یک کنسرت- نمایش ببینم حتماً همه نظرات حتی اونهایی که اسپویل داره، همه نقد منتقدین و در صورت داشتن جلسه نقد و بررسی در آن شرکت می کنم، علاوه بر اون همه اطلاعات از دوران پارینه سنگی تا کنون در مورد کنسرت- نمایش گردآوری می کنم و بعد با دوستانی که دیده اند قرار می گذارم در کافه تا نکته ای، آهنگی، چیزی از قلم نیفتد و سپس به تماشا می نشینم و اگر خوشم نیامد چیزی در تیوال نمی گویم تا خاطر شریف شما و امثال شما مُکدّر نشود خدای ناکرده...
ای کاش دیشب نظرتان را می خواندم که شب قدر بود و از خدای متعال استغاثه می کردم شاید این بنده ( اینجانب ) خطا کار مورد عفو الهی قرار می گرفت...
هیهات!
هیهات!
تنها خدایی است که باید مرا نجات دهد...
😥😥😥🤧🤧🤧
۱۶ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره کنسرت-نمایش او و دوستانش (۱۹۸۹) i
به به!
ایمان جون...
قرار گروهی بگذاریم..

گُرجی کو؟
سر تمرین
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
سلام بلیط های ۵ تا ۱۰ فروردین رو کی قرار میدین؟
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
مبینا قرآنی
سلام بلیط های ۵ تا ۱۰ فروردین رو کی قرار میدین؟
درود بر شما...
والا اطلاعی ندادند بی معرفت ها...
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سَنتِز i
// سنتزات //
خب نمایش سنتز۲ به پایان رسید و مقدار متنابهی سنتز بعضاً متناقض کشف شد..
از نظر من این سنتز نسبت به سنتز قبلی حداقل ۲ برابر تماشاگران پروپا قرص تئاتر را به دیدن خود کشاند و نمی شود از نقش بی بدیل خودم در معرفی بگذرم..😙😙😙
نسبت به ۱۰ روز اجرا، ساعت ۱۸ و ۱۵ و سالن شهرزاد تعداد زیادی کامنت و دیوارنوشته گرفت...
با اینکه با اون سنتز قبلی خیلی بیشتر ارتباط گرفتم ولی ابن سنتز هم کار بَدی نبود...
و البته زیست- تجربه ام در سنتز قبلی کمک کرد این سنتز را بفهمم چون وقتی دقیق تر نگاه می کنم، خب حق دارند خیلی ها سردرنیاورند از این سنتز...
در نهایت من هم موافقم که پیچیدن زیاد نمایش دَرهم بیشتر از اینکه مخاطب را درگیر کنه، بیخیال می کنه.. به جای اینکه سنتز تو ذهن مخاطب تشکیل بشه " سنتز گریز ... دیدن ادامه ›› " میشه..
این موضوع زمانی بیشتر خودش را نمایان کرد که به پیشنهادم چند دوست غیر تیوالی که بعضی هایشان دانشجوی تئاتر و سینما بودند درگذشته، گیج شدند و تازه با توصیحاتم در مورد سنتز قبلی و پیشنهادم که اگر فیلم تئاترش هست ببینید، از موضوع سردرآوردند...
درسته که فُرم را دوست داشتند و فکر کردند سرمای سالن شهرزاد جزئی از نمایش است و لذت برده بودند از اون فضای سرد..
ولی در کل نمایش برایشان به کلیتی نرسید...

یا خود خود شیفته :)
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
من به جز موضوع خوب نمایشنامه و ایده کار با اجرا ارتباط برقرار نکردم
۱۸ فروردین
mahaya
من به جز موضوع خوب نمایشنامه و ایده کار با اجرا ارتباط برقرار نکردم
سنتز قبلی بهتر بود...
چه حیف!
۱۸ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
// ناموس نمایش //
قیمت نمایش " ناموس نمایش" است، معترض ناموس های نمایش ها نشوید!
جواب احتمالی همیاری تیوال در مورد هاید کردن نظرات معترضین به ناموس نمایش ها:
" بله! بنده امین ناموس هستم.. "

با صدای پرویز پرستویی در فیلم مارمولک خوانده شود 👇

https://www.aparat.com/v/zdr6H
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سَنتِز i
// توضیح، تصحیح، پوزش //
⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️
اشتباهی در ذکر منابع این نمایش نوشتم که تصحیح کردم...

در اینجا نیز از کاربران تیوال به دلیل این اشتباه عذر خواهی می کنم...
عذرخواهی ام را پذیرا باشید..
🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️

https://www.tiwall.com/wall/post/327474
ما اصلاً متن‌های شما رو نمی‌خونیم که برامون مهم باشه منبعی داره یا نه که بعد برامون مهم باشه منبعشو درست ذکر کردید یا نه!!!
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
شما میگید ببخشمش!
نه باید ببخشمش!؟
بابا میگی ببخشمش!
نه..چرا آرره آره!
کیانو ببخشش!
حالا دیگه ببخشش! :))
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
میثم محمدی
شما میگید ببخشمش! نه باید ببخشمش!؟ بابا میگی ببخشمش! نه..چرا آرره آره! کیانو ببخشش! حالا دیگه ببخشش! :))
از ماتریکس بخشش خارج شو!
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
// اجرای ویژه عکاسان//
با توجه به حضور هنرمندان سرشناس مانند علی پیله ور و حومه ( مرد بالشی و اینا )ما تماشاگران ناسپاس به دیدن این اثر نرفتیم، نمی رویم، نخواهیم رفت ( گذشته، حال، آینده)
اما از کار ارزشمند تیم اجرایی که هیچ ربطی هم به هنرمند شهیر کشورمان با بیش از ۱۵ سال سابقه موثر در تئاتر کشور ( علی پیله ور و مرد بالشی اینا) را ارج می نهیم...
کاری به زمان و مکان و مانی اش ندارم..
اول اعیاد تبریک می گفتید بعد بلیت می فروختید..
مثلاً
پیشاپیش سال جدید، سیزده بدرسال جدید، میلاد امام حسن ( ع) سال دیگه، عید سعید فطر سال دیگه و حضور ما در تئاتر جدید مبارک!
بلیت فروشی تان یک کم دیگه خیلی پیشاپیش بود تو همه زمینه ها...
عیبی نداره من به جای اقای ابر به شما تبریک بگم؟
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
H.M.kiani2
سپاس...🙏
مخلص.🌹
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
بهنام دیناری
مخلص.🌹
🙏
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش فین جین i
// لانچر۵، ۲ //
خب فین جین که هفته اول خبری نبود الان تا سولداوت و خارج ظرفیت کمی فاصله داره..

دو شب پیش اخوی و تنی چند از اقوام دیدند و گفتند:
بازی ها تئاتری، بیان درست و خوب...

وقتی نمایشی بخندونه و دروری نباشه..
مطمئن باشید تا ۲۵ اسفند هم اجرا میره و شب عید...

این نمونه یک اجرای قدرتمند در ژانر خودش است...
نصف تماشاگران به خاطر کمدی بودنش دیدند، ... دیدن ادامه ›› از بنگاه تئاترال هم شاید لذت می بردند درسته ولی نصف دیگر به خاطر خوب بودن در مناسبات خودش می بینید...

در فوج فوج نمایش های بی تماشاگر و آزار دهنده و متکّیان بر کامنت های فیک، نمایشی در ساعت ۲۱ به بعد که معمولاً استقبال چندانی نمی شود و اصطلاحاً " گلدن تایم " نیست، یک نمایش به این خوبی می فروشد..
حتی تهیه کننده اش امثال صمدی و محمد زاده و پرستویی و افشاریان نیست که به خاطر تبلیغ آنها، پرفروش باشد.

پس " فین جین " را الگو قرار دهند دیگر گروههای اجرایی..

سپاس از گروه خوب و حرفه ای فین جین( البته تا اینجا )
شنیدن کی بود مانند دیدن
۰۶ اسفند ۱۴۰۲
اینم باید تنها برم اصلا برنامه کسى باهام هماهنگ نمیشه :((
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
مهرنوش نوری
اینم باید تنها برم اصلا برنامه کسى باهام هماهنگ نمیشه :((
خوش بگذره...
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
// پولِ ۵ تا بلیت ناقابل//
من به عنوان نماینده تام الاختیار مافیا در این تیوال و در همه سایت های فروش بلیت تئاتر همینجا اعلام می کنم فقط با یک میلیون تومن یعنی پول ۵ تا بلیت ناقابل حاضرم بیام خودم معرفی کنم و از این نمایش تعریف و تمجید کنم...
چون حوصله ندارم بیایم کار را ببینم..
یک متنی آماده کنید حالا پلاتش آماده کردید خودم با ادبیات خودم تنظیم می کنم...

فروش آبروی کیانی فقط با یک میلیون تومان....
اگر برایتان سئوال پیش اومده چرا اینقدر ارزون؟
بالاخره تئاتره، سینما نیست، شب عیده و هزینه ها بالاست، دارم دون می پاشم واسه تئاترهای اونور سال...


😂😂😂 کیانی جان خریدار باش نه فروشنده
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
محمد لهاک
😂😂😂 کیانی جان خریدار باش نه فروشنده
👍👌
حاجی بازار بَد خرابه...
😔
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سَنتِز i
// سنتز۲ //
با یک تئاتر رئال و قصه گو و مشخص روبرو نیستید...
صدا حذف شده تا هر کس بر اساس زیست- تجربه اش به تفسیر وقایعی که می بیند تصمیم بگیرد..

با نمایش سنتز آبان ۱۴۰۰، فقط ۲۰ درصد اشتراکات دارد و مثل یک مجموعه موفق است که کلیت شبیه نمونه اولی دارد ولی کاملاً متفاوت است بهتر بگویم با سنتز۲ روبروییم...

برای کسانی که دو مطلب فوق برایشان جذاب است 👆 یا به این سبک علاقه مندند و یا با این موضوعات مشکلی ندارند پیشنهاد می شود.. برای من جذاب بود و آن سنتز قبلی جذابتر بود.
یقیناً از نظر من ارزش یکبار دیدن را دارد و البته نمره ۱۶ از ۲۰ می دهم...
پیشنهاد نمیدین نه؟!
متاسفانه پست قبلیتون اسپویل داره نمیتونم بخونم.
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
H.M.kiani2
پاس شد تو لیسانس.. تو ارشد افتاد...
توی لیسانس هم بالای نه بود بهش ده دادم پاس بشه
۲۵ فروردین
خب پاس شد...
۲۵ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سَنتِز i
// چرا؟!!
چون خدا گفته؟! 😠😠😠😠//
سرنوشت: هر چه کردیم علیرضا اخوان را به حرف بکشیم نَشد.. چون می خواهم نقد خانم امامی و هرچه زودتر خانم ... دیدن ادامه ›› ثانی را بخوانم و به خاطر همان حِسِ فضولی و اینکه نمی خواهم نظر ۲ منتقد صاحب قلم روی نوشته ام موثر باشند متن زیر تقدیم می شود 👇
.......
مقدمه
چون بزرگ شده خانواده ای مذهبی بودم همیشه این جملات در گوشم بود از کودکی، جملاتی مثل: چرا نداره؟! دستوره... خدا گفته! خدا ساخت! خدا نساخت! تقدیر!
و از ۲۰ سال قبل پژوهشگر حوزه تاریخ ادیان و تاریخ اسلام شدم منظور به اینکه اولین گام برای آگاهی تحصیل است..
.......
ورود به نمایش👇
رختشخورخانه ای می بینیم با حضور نادر فلاح( پدر) با لباس خدماتی بیمارستان و دختری با روپوش مدرسه...
در اجرای قبلی سنتز هم یک میزی که در بیمارستان ها دارو یا غذای بیمار را در بخش های بستری توزیع می کنند وجود داشت.
در اینجا پدر قصد قربانی کردن را دارد و دختر ناراحت است اما تسلیم همچون اسماعیل در برابر ابراهیم ( اسحاق به روایت مسیحیان )
تحلیل شخصی ام در مورد این چند صحنه 👆
دختر دوم نقش همون قوچ را برای ابراهیم دارد و دختر مرد نیست، پدر معانی ((کلاه خود)) و دارو را نمی فهمد، مرد باز هم فکر می کند شاید ضربه های دختر اول ( دخترش) روی میز هنگام قربانی کردن دختر دوم باز هم وقفه ای است و قرار است چیزی آورده شود حتی مکث می کند ببینید آیا چیزی آورده می شود با نه...، وقتی رفتار دختر عاصی و یاغی را می بیند گویا معانی دارو و ((کلاه خود)) را می فهمد و مطمئن می شود که دختر دوم باید قربانی شود.
ساندویچ های نان ( احتمالاً پنیر )یادآور، اغذیه های کودکان دهه ۵۰ و ۶۰ بود و شاید هم دهه ۷۰...
.......
تحلیل کلی نمایش 👇
الان نگاه کلی تری به نمایش می اندازم و به مقدمه بر می گردم و موخده ای نیز می گویم: بیراه نیست اگر پرسیدن و پرسش گری و چرا گفتن را عامل پیشرفت بشر بدانیم، سیب در سر نیوتن خورد و پرسید چرا؟ و چرایی که به مطالعه و پژوهش منجر شد و نهایت به کشفیات بشری رسید.. اولین گام پژوهش کردن داشتن سواد است... اگر بخواهم تمثیلی عینی از این نمایش بدهم خودم هستم، سواد آموختم، توانستم به خاطر دانشجو بودن به کتابخانه های معتبر و منابع دسترسی پیدا کنم و بگویم: چرا؟ و در مقابل خدا گفته های خانواده ام بگویم: کدام خدا؟ خدای یهود؟ خدای مسیح؟ خدای اسلام؟ خدای اسلام و شیعه اثنا عشری به روایت کدامین کتاب و تاریخ و فقیه شیعه؟
............
با توجه به موخره فوق 👆 ادامه تحلیل 👇
با توجه به اینکه دانش آموختن هنوز در جامعه گذشته و حتی کنون در بعضی شهرهای کوچک ایران برای پدران تبعاتی مثل مستقل شدن، پُر رو شدن، بی دین شدن فرزندان شان است پس تحصیل گزینه مناسبی نیست و اینبار با نظارت استصوابی " خضروار" بچه ای کشته شود بهتر است تا بزرگ شود وبال گردن شود.. اما پدر قصّه ما بهرحال پدر است و بچه اش را دوست دارد برایش سخت است کشتن دخترش، پس از کشته نشدن دخترش خوشحال می شود و بعد از درک معانی دارو و ((کلاه خود)) مصمم به کشتن گناهکار ( دختر دوم) می شود..
داروهای مختلف به ۲ منظور آرام کردن پدر بعد از کشتن و آرام کردن فرزند در هنگام جان دادن و درد کمتر کشیدن فرزند است ((کلاه خودها)) برای پدر است که یادش بیاندازد تو یک سربازی و نه پدر و ماموری و معذور و چی بالاتر از این که مامور یک امر مقدس باشی؟
دختر دوم برایش فرستاده شد تا گناهکاران که همانا امثال دختران عاصی و یاغی و کسانی که می پرسند چرا؟ را به سزای اعمالش برساند و درس عبرتی هم برای دختر خودش شود...

چرا؟ در اینجا فقط یک پرسش ساده نیست، چون جواب ساده که خدا خواسته جوابی ساده تر است، اما موردی دیگر نیز به ذهنم آمده، و آن شغل پدر است! گویی دختر بارها به پدر گفته: ما چرا اینجاییم؟ و پدر گفته: تقدیر ماست! خدا خواسته! و حالا به تحریک دخترانی مثل دختر دوم، دختر اول که این سرنوست و تقدیر را قبول ندارد به مدرسه رفته و اینجا دیگر باید به سزای عملش برسد... اما دختر خوبی است فریب شیطان ( دختر دوم ) را خورده و از جانب الهویت عفو می شود!
گویا قربانی کردن بیشتر از عقوبت در این نمایش معنامند است اما شاید اینجا معنی قربانی کردن برای صحّت ایمان پدر نباشد... اینجا عقوبت پدر است پدری که باید فرزندش را برای بخشیده شدن خودش در کوتاهی تربیت دخترش قربانی کند.
.......
تحلیل نمادها 👇
با توضیحات فوق به تحلیل نمادها می پردازم....
پوست حیوان حلال گوشت به عنوان محل عبادت و تسبیح که نماد مذهبی بودن و مطیع بودن است، اصرار به پوشاندن مو به زیر مقنعه و نیز پوشاندن دست تا مُچ نماد "حداقل حجاب" فقهاست که به عنوان " سترِ صلاتی " پوشانیدنش واجب است.
آب دادن و آوردن رو به قبله ( البته فرضی) بود جزو الزامات " ذبح شرعی " که با توجه به لباسهای امروزی شان نماد کنونیت اسلام است.
سه ماشین لباسشویی که در اولی پارچه خونی است، نمادی از رویه تکرار پذیر و تاریخی قربانی کردن ( تِز )، دومی: انداختن سجاده و به عبارتی جایگاه مقدس قربانی و لوازم که توسط دختر به ماشین لباسشویی انداخته می شود و معنی نافرمانی می دهد ( آنتی تِز) و سومی نماد برآیند دو ماشین اول و دوم که چیزی درش انداخته نمی شود و نماد سنتز است...
هر ۳ روشن می شوند و هر ۳ می چرخند، نمادی از چرخه تکرار پذیری است و البته که تِز روشن می شود و بعد آنتی تِز روشن می شود و در نهایت سنتز... که اگر دومی که خالی بود چیزی درونش ریخته نمی شد ( سجاده ) لاجرم سومی هم روشن نمیشد، سنتزی که اتفاقاً چیزهایی درونش دیده میشد و در اینجا دستگاه تولید ۲ سنتز بود... دختر دوم که رفت و قاعدتاً تعلّقی به آنجا نداشت و سنتز دختر اول که از قتل پدر پشیمان بود و گریه هم کرد و تعلّق هم داشت اما شجاعت رهایی را از آن دخمه نداشت که چرخه بازتولید تز و آنتی تز و سنتز را یادآوری می کرد، نمی دانم چرا یاد فیلم " عهد کاملاً جدید ۲۰۱۵ " می افتادم؟ جایی که خدا مردی بود که زن و بچه داشت و دخترش از راه ماشین لباسشویی از سلطه پدر فرار کرد و بروی زمین فرود آمد افتادم..
بگذریم!
پدر بازمی گردد! (باز تولید سنتز دختراول)، سنتزی که دختر هنوز نیاز به تکیه گاه دارد و جرات و مستقل شدن را نداشته و یا هنوز در فعل کشتن پدر با خود کنار نیامده و نمی داند کار درستی انجام داده یا نه ؟! حال شغل پدر و محل کسب پدر را تصاحب کرده و این بار پدر گویا مظاهر مُدرن ( پیتزا) و یا حتی تحصیل دختر را تا مقطعی پذیرفته اما چهره و رفتارش شبیه گذشته است و گویا از این موضوع ناراحت است و برای بازپس گیری داشته هایش مادی و جایگاهش ( پدر مستبد بودن) برگشته، در ذهنم طالبان قبل از حمله آمریکا ۲۰۰۱ آمد که همه چیز را از جمله مجسمات بودا را نابود می کردند با اینکه از پیشرفته ترین سلاح های جنگی غربی ( در این نمایش ماشین لباسشویی) استفاده می کردند و بار دوم ۲ سال و نیم پیش روی کارآمدند این بار با سخنگو و وزارت خانه و این بار قول دادند به جایی از جمله سفارتخانه ها حمله نکنند یعنی حق حاکمیت نوین کشورهای کافر مثل ایران شیعه را بپذیرند و تا مقطع قبل دبیرستان، سواد خواندن و نوشتن را برای دختران بپذیرند تا توسط همان نیروی کافر غربی و شیعه سرنگون نشوند! اما طالبان اگر در سوئد هم باشد همان طالبان است شاید پیتزا هم بخورد اما باز طالبان، طالبان است.
......
بعضی از مطالعاتم آگاهانه است و برای آشنایی بیشتر می توانید به منابع زیر 👇 مراجعه کنید.
اول: ذبح اسحاق توسط ابراهیم در تورات..
⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️
" توضیح، تصحیح، پوزش "
با عرض پوزش به اشتباه نوشته بودم ذبح اسحاق در تورات نیامده و در عهد جدید آمده که بدین وسیله پوزش می خواهم.. قبل از سال ۸۸ خوانده بودم و با موصوع دیگری به اشتباه گرفتم... یکی از دوستان غیر تیوالی لینک تورات اش را برایم فرستاد.

عذر خواهی ام را پذیرا باشید...
🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️🤦‍♂️
🙏🙏🙏🙏🙏🙏

⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️
سوم: ذبح اسماعیل توسط ابراهیم در اسلام و فرستاده شدن گوسفند توسط خدا
چهارم: ذبح ایفیگنیا ( دختر) توسط آگاممنون و فرستاده شدن آهو توسط آرتیمیس...
پنجم: نذر عبدالله ( پدر پیامبر اسلام ) توسط عبدالمناف و ماجرای ۱۰ قرعه کشی و نهایت ماجرای ۱۰۰ شتر به عنوان دیه یک انسان کامل در اسلام...
ششم: فیلم سولاریس اثر آندری تارکوفسکی،
هفتم: فیلم عهدکاملاً جدید اثر ژان کو ون دورمل..
هشتم: فیلم آخرالزمان اثر مل گیبسون
نهم: رسم قبایل آشور در قربانی کردن انسان ها به دلایل مختلف از کتاب کارل بروندر برگرفته از سایت رادیوزمانه ۶ فروردین ۹۳
دهم:
بقیه مطالب برخواسته از زیست تجربه ام بصورت ناخودآگاه و البته و صد البته مواجهه با " سنتز " اخوان است...
......
پی نوشت ( آنتی سرنوشت) : دلیل بیمارستان بودن را اینجا نفهمیدم یعنی یا شاید هم واقعاً رختشورخانه بیمارستان نیست.
حتی المقدور با سنتز قبلی مقایسه نکردم..
طولانی نوشتم به خاطر دوستان و البته جناب مسعود زارع عزیز که شاید در فهمش کمک کند و البته حتماً نظرات دوستان دیگر را نیز بخوانید، نگاههای جالب و خواندنی دارند.
اصراری بر درستی اش ندارم و وجود خطای احتمالی را می پذیرم...
.......
سخن آخر 👇
سنتز قبلی را بیشتر دوست داشتم چون در چهره پسر گفتن چرا؟ را دیدم و در چهره پدر 😠😠😠 " چون خدا گفته را دیدم...
در اینجا دور بودم، فقط می دیدیم و در سنتز قبلی حضور داشتم. در اینجا صرفاً یک بیننده بودم...
آقای کیانی عزیز درود بر شما. خیلی منتظر بودم تا نقد شما رو در مورد این نمایش بخونم و با اشتیاق تمامش رو خوندم. بسیار جامع و زیبا نوشتید و خیلی به من در فهم بیشتر کمک کردید. سپاسگزارم که وقتتون رو گذاشتید.
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
محمدمهدی ابدی
بیشتر نمایش و نمادهاش رو درست متوجه نشدی شیخ. حال و حوصله توضیح دادن نمادها رو ندارم ولی داستان رو با ترکیب ادیپ زنانه فروید و مذهب باید تحلیل کرد.
سیدها شیخ نمی شوند شیخ..
بعداً ازت می پرسم...
۲۵ فروردین
H.M.kiani2
سیدها شیخ نمی شوند شیخ.. بعداً ازت می پرسم...
عزیزی آقا. بارها آموختم ازت
۲۵ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش پزشک نازنین i
عالی بود..
بهترین تئاتر زندگی ام که ندیدم هنوز...
حتماً ببینید..
WWWOOO
بیضایی و نعلبندیان و خلج زیر پایتان لِه شدند...
ممنون که چراغ زنبوری تئاتر را با این اثرتان پرژکتور LED کردید..
هر کس از نمایش " پزشک نازنین " به کارگردانی محمد اسدنیا خوشش نیاید، خَر است.
اومدم بنویسم بهترین و عالی ترین تئاتری بود که ندیدم !!! که شما بشقاب . . . ببخشید پیشدستی کردی
بهر حال منم اینجا نوشتم
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
Amir Sharifi
اومدم بنویسم بهترین و عالی ترین تئاتری بود که ندیدم !!! که شما بشقاب . . . ببخشید پیشدستی کردی بهر حال منم اینجا نوشتم
😊👌🙏😁
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
بهنام دیناری
🤣🤣🤣🤣🤣🤣دهنتو
😁👌🙏😊
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش سَنتِز i
هشدار! ⚠️
هشدار! ⚠️
هشدار!⚠️
پنجشنبه ۳ اسفند بلیت خریدم و انشالله به دیدار این نمایش خواهم رفت در کنار تنی چند از دوستان و آشنایان و فَنون مان..
کسانی که علاقه ندارند اینجانب را حضوراً ملاقات کنند می توانند در این روز بلیت نخرند، بلیت شان را جابه جا کنند، بلیت شان را بفروشند، بلیت شان را هدیه بدهند، نیایند و بعد یک روز دیگر بروند، بعد از اتمام نمایش صحنه را ترک کنند یا در جایی پنهان شوند یا به کافه طبقه بالا بروند تا در امان باشند.

جناب کیانی درود و احترام
فک کنم قریب دوسال شد که محرومم از توفیق زیارت حضوریتون، امیدوارم شب خوبی باشه برای شما و همراهان گرامیتون ولی فک کنم بعد از کار در معدن دومین کار سخت جهان، نشستن پای فرمایشات گهربارتون بعد از تماشای یه نمایشه.
البته نه به لحاظ کیفی، بیشتر به لحاظ کمّی 🙃🙃☺️
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
مهرناز خلیلی
امروز بدون هماهنگی قرار گروهی شد گویا، منم هستم 😄😄
👌👍
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
H.M.kiani2
دوره قبلی را ندیدی سید حسام؟
دیدم، دو سه بار، علاقم رو به تئاتر زیاد کرد حتی!
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود جناب طاهری راد..
روز جمعه متنی از شما بروی دیوارنوشته ام در مورد " سوپرایمپوز " بصورت کامنت دیدم و یکبار خواندم..
چون به دیدن اجرا می رفتم میخواستم سر فرصت پاسخی درخور بدهم، پاکش کردید دلیلش را نمی دانم..
اما در همان کامنت مخاطب تان قرار دادم و جوابی نیافتم..
حداقل انتظارم این بود که می نوشتید:
" منصرف شدم... "
H.M.kiani2 (u.nvdadc)
درباره نمایش لندهور i
// کلمات بازی دَدَری... //
خب همانطور که انتظار داشتیم کهبد تاراج واسه مون کلمات مسجع و آهنگین از فرهنگ عامه برامون قطار کرده..
بازی ها خوب، باورم نمیشد لبخند بدیعی بازی خوبی ارائه بده..
هر دو بازیگر خوب بودند به خصوص بیان..
کارگردانی اش هم خوب بود همین که رضا بهرامی نبود دو نفر آدم با لباس امروزی واسه مون مونولوگ بده، جای شُکرش باقیه ولی کارگردانی اش خوب بود..

راستش از این نمایش ها که طرف عشق فیلم و تیاتر بوده و به خاطر پدر و مادر و فقر و انقلاب و جنگ و فضای دهه ۶۰ و غیره نتونسته بازیگر بشه خسته ایم!
البته خدا را شکر کسی نقش های بهروز وثوق واسه ما اجرا نکرد... اصلاً یک زیر ژانر داریم به اسم " بازی کردن نقش های بهروز وثوق " ... دیدن ادامه ››
بعد هم اینکه داستان یک مرد چند زنه را روایت کردن به خاطر این موضوع کلاً نچسپ بود..
یک ربع دیگه طول می کشید فکر کنم باید از خواب بیدارم می کردند...
و اینکه کلمه تمدن اشاره به سینما تمدن ۴ راه مولوی که الان ایستگاه مترو شده به نظرم، خیلی وقته نرفتم...
این ۲ فیلم با یک بلیت تو سینما تمدن هم سال ۷۶ که میرفتم بازار یادمه...

پی نوشت:
اخوی کهتر کهبد ( کهرام) و دوتا از بچه محل هاشون و اینا اومده بودند دیگه غلاف کردم و نظرم حضوری نگفتم، گفتم شاید خون به پا بشه...
البته یکی شون زن که چه عرض کنم، " شیر زن فن کالت گات" هست.. گفتیم خوبیت نداره جلو بقیه بچه محل هاشون هم کلوم شیم یکهو خدای ناکرده رگ غیرته پاره شه،تیزی بکشن، خوش نداشتم چند نفر را با سر و روی پرسپولیسی بفرسم مریضخونه..

بهرحال به خیر گذشت...
جناب میثم محمدی
گات مخفف گرجی، افشاریان، تاراج بدون کژتابی است..

من قبل اجرا دیدمتون
و
چاکریم
دمتون گرم
همین که ما را نوشتید ،کافی است
چون معتقدم خسته نباشید با روی خوش را همه هستند!
ممنونم
❤️
۲۷ بهمن ۱۴۰۲
H.M.kiani2
خب خوشحالم بهتر شدی... بهروز و بهروزیان! اسم- فامیل سینمای قدیم و تئاتر جدید... اشتب متوجه شدی... گفتم تیزی می کشیدند ولی خب خودشون می رفتند مریضخونه قاعدتاً شما قاتل نبودی باعث قتل هم نبودی.. حواسم ...
اینجور وقتا یه سوت بزنید من خودمو برسونم 😎
۰۵ اسفند ۱۴۰۲
مهرنوش نوری
اینجور وقتا یه سوت بزنید من خودمو برسونم 😎
من می دانستم از پرهیزگاری و ایمان و ورع و زهد و تقوا و معرفت فَنون مان شدید نمی دانستم اینقدر عمیق... که با یک سوت از کرج طی الارض کرده به ما بپیوندید...
احسنتکن الله
احسنتنی الله من باب الفَنونی
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید