در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش پس از
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:00:39
خرید بلیت
نمایش برتر جشنواره هم‌آغاز
۲۳ فروردین تا ۲۸ اردیبهشت
۲۰:۰۰  |  ۱ ساعت و ۵ دقیقه
بها: ۱۴۰,۰۰۰ تومان
+ ۱۰% مالیات ارزش‌افزوده
نشان ۳۰ ساله، هنرمند و نوازنده پیانو پنج سال است که دچار انفصال از خود است و در طول این پنج سال با خود مجازش ملاقات کرده و زیسته. این معاشرت، او را حتی از هنر و علایقش جدا ساخته. اما اکنون نشان حتی خودش را در آینه هم نمی‌بیند.

- کسب جایزه اول نمایشنامه نویسی
- کسب جایزه اول کارگردانی
- کسب جایزه اول بازیگری مرد (مهران مرادی)
- کسب جایزه سوم بازیگری مرد (پیمان محسنی)
- کسب جایزه دوم طراحی صحنه
- کاندیدای بهترین بازیگر زن (شیدا پهلوان)
- کسب جایزه بهترین اثر از اولین دوره جشنواره هم‌آغاز


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

اخبار

›› نمایش "پس از" برصحنه می‌ماند

›› ادای احترام گروه نمایش "پس از" به زنده یاد مجید فروغی

›› تا پایان اجرای عمومی، همراه همه گروه‌های جشنواره هم‌آغاز خواهم ماند.

›› پوستر نمایش "پس از" رونمایی شد

›› ۵ فروردین، آغاز پیش فروش نمایش "پس از"

ویدیوها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در کنجی از خانه،مقابل آیینه ی قدی منزل پیانوی نسبتا بزرگی بود.
این آیینه تنها آیینه ای بود که مرا در خود نشان می داد.
یک شب به سَرَم زد که ... دیدن ادامه ›› آهنگی بنوازم...
اما امشب خبری از او نبود.
به محض اینکه شروع به لمس کلاویه ها کردم،او را کنار خود دیدم!
گفت کلاویه های سیاه را من میزنم،کلاویه های سفید مال خودت!!
اولش ترسیده بودم،اما بعد از چند دقیقه به بودنش خوگرفته بودم
آن قرص های لعنتی
آن قرص ها...
با من چه کرده بودند؟
به یکباره که دستانم گرم نواختن شده بود،پدرم صدایم کرد؛
نشان
نشان
کجایی پسر
صدایش از اتاق خواب میامد،اما او آنجا حضور نداشت.
به یکباره مادرم که شاهد صحنه بود پرسید؛
چیزی شده؟
گفتم پدر صدایم کرد،اما او را در اتاق نیافتم
مادر پاسخ داد؛
پدرت یکساله که نیست...
برو آبی به دست و صورتت بزن
پرده را کنار زد و گفت؛
به خودت بیا پسر.
برو از خونه بیرون کاری برای خودت انجام بده.
اما نمی دونست من جزئی از خانه شده بودم ‌و خانه جزئی از من
به محل کارش رفت
دوباره او را کنار خودم دیدم...
چقدر از بودنش خوشحال شدم...
اما مادر
او چه میکند...
محل کارش کجاست؟؟
...
نشان نازنین من….
۳ روز پیش، پنجشنبه
هر شب به سرم زد آهنگ بنوازم
بر قله ی شهر عشق ماهی بنوازم
دستم به دعا و دل به سوی دلدار خوشم
هر بار نشد ، چه آه جانی بنوازم

۳ روز پیش، پنجشنبه
بهنام دیناری
هر شب به سرم زد آهنگ بنوازم بر قله ی شهر عشق ماهی بنوازم دستم به دعا و دل به سوی دلدار خوشم هر بار نشد ، چه آه جانی بنوازم
🌹👌🙏
۳ روز پیش، پنجشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
- آقا ما بابامون خونه نیست
مسافرت هم نیست
کلاً نیست
- بابا یه خورده دیر نیومدی
-بابا چرا من کتک می زدی؟
-بابا چرا من نمی دیدی؟
بابا تو ... دیدن ادامه ›› گند زدی
-دلم می خواد بشورمت پرتت کنم بیرون اما تو دیگه مغزت سفید شده
-مراقب باش هر چیزی میتونه روی ناخودآگاهت تاثیر بزاره!
پدری که تنهای فرزندش نمی بینه چقدر می تونه تاثیر بزاره…….
نقد جناب آریو راقب‏‌کیانی
نگاهی به نمایش «پس از» به کارگردانی مرتضی کوهی

روان‌گسیختگی (اسکیزوفرنی)، اختلالی است که به‌صورت روان‌پریشی نمود ... دیدن ادامه ›› پیدا می‌کند و علائمی چون توهمات شنیداری، ارتباطات اجتماعی بدبینانه، اضطراب وسواس‌آمیز و نابسمانی‌های متلاطم فکری را با خود به همراه دارد و باید گفت عوامل محیطی در پیدایش آن تاثیرگذار است. این اختلال روانی که گاهی دستمایه آثار نمایشی قرار گرفته است، با هدف قرار دادن مستقیم ذهن کاراکتر اصلی و محوری، سیر تحول و فراز و فرود شخصیتی او و عارضه‌های روحی و روانی‌اش را مورد کنکاش قرار می‌دهد و به مخاطب این امکان را می‌دهد که با رویکرد پسیکودرام (تئاتر درمانی)، تا حدودی چالش‌های شخصی خود را بهتر بشناسد و تا حدودی رفع و رجوع نماید.
نمایش «پس از» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی کوهی به‌دلیل پرداخت به جنبه‌های شخصیتی کاراکتر نشان معینی (با بازی مهران مرادی)، تئاتری شخصیت‌محور و در عین حال روانکاوانه محسوب می‌گردد که در آن اختلالات روانی این کاراکتر به همراه هذیان‌ها و توهماتش به نمایش گذاشته می‌شود. بااینکه این کاراکتر دردهایش را به زبان می‌آورد، ولیکن حرکات آشفته، مشوش و پراکنده اوست که وضعیت نابسمان درونی‌اش را ابراز می‌دارد و درنتیجه تمام تکلمات‌اش، حاصل و نمادی از حرکات فیگوراتیو او قلمداد می‌گردد.
او که در تعارض میان آن‌چه هست و آن‌چه می‌خواهد باشد، در تلاطم و کشمکش درونی و در حال در افتادن با خویشتن است، نمی‌تواند از بین دوگانگی‌های مواجه‌اش در مصاف با گذشته و رویارویی‌اش با آینده یکی را انتخاب نماید. مهران مرادی برای پرداخت این شخصیت تاریک‌شده و تاریک‌نما و روایت ترس‌های او در روبه‌رو شدن با کابوس‌های همیشگی‌اش به تناسب موقعیت‌های پیرنگ نمایش که به‌صورت غیرخطی درآمده‌اند، ساز بدن موسیقایی خود را با آن‌ها کوک کرده است و البته خوش می‌نوازد، هرچند فالش‌بودن اندام‌وارگی و تنانگی ‌او را باید مربوط به بخشی از موسیقی این نمایش لحاظ کرد که به‌مرور و در پایان‌بندی همراه با نواختن ساز پیانو به توازن با نت‌ها درمی‌آید.
نمایش «پس از» در طراحی صحنه، مرزبندی انجام داده است و می‌توان «در» گوشه سمت چپ صحنه را به‌نوعی ورود و خروج به دنیای ذهنی کاراکتر تصور کرد که غالباً شکل واقعی به خود می‌گیرد و گاه با تردد بی‌قاعده سایه‌ها، افکار وهم‌آلود و کابوس‌ها روی پالت‌های محاط شده، انگاره‌ای خیالی به خود می‌گیرد. نمایش این سوال را مطرح می‌کند که دقیقاً پس از چه رخداد و اتفاقی، این کاراکتر از مرز اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به‌دلیل اتفاقات ناخوشایند زندگی‌اش (تروما) اعم از خشونت بی‌حدوحصر پدر، بی‌عصمت‌شدن مادر در مقابل دیدگان‌اش، رفتار بی‌شرمانه و تبعیض‌آمیز رئیس شرکت، فروپاشی ارتباط عاشقانه و... عبور کرده است و دچار خطاهای ادراکی از محیط پیرامونی، حالت عاطفی نابهنجار و مسخ در دو جهان واقعیت و خیال گردیده است و مابعد چه حادثه‌ای او از این درخودماندگی رهایی خواهد یافت؟
اینکه در این نمایش پدر به‌عنوان راننده و مادر، شاغل در هتل معرفی می‌گردند، شاید باعث شکل‌گیری الگویی رفتاری در او شده است که آدم‌های اطراف را در ذهن خود به‌صورت مسافر و نه ماندگار و ماندنی و در آمدوشد تداعی نماید، که حتی رسیدن به معشوق نیز به‌صورت آرزویی متبادر می‌شود و او خود نیز همیشه مجاب است که کوله‌پشتی‌اش را به‌عنوان سمبلی از جنب‌وجوش‌های بی‌ثمر یدک بکشد، درحالی‌که در ایستایی مکان خود میخکوب شده است و دست‌وپا می‌زند.
نمایش «پس از»، دنیای مردانه و زنانه‌اش را با سوئیچ‌کردن مدام دو بازیگر مرد (با بازی پیمان محسنی) و زن (با بازی شیدا پهلوان) از نقشی به نقشی دیگر ترسیم و به‌نوعی همسان و متشابه کرده است و درواقع با این اقدام خواسته است که تماشاگر از منظر کاراکتر «نشان» به تمام زن‌ها و مردها به چشم یکسان بنگرد و تصاویر مخدوش مرور شده در خیال او را به‌صورت یک سلسله‌چیدمان تقلیدی از رفتارهای کپی‌شده تماشا کند.



لینک منبع؛
https://hammihanonline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-27/15592-%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%B9%D8%AF