"یک شب ب صرف ابر و فاطمه و رقصیدن روی چهارمین دیوار.. "
ابتدا بروشور بورش!، زیبا، تلخ!، تاثیر گذار و پر از احترام ب مخاطب..
طراحی و اجرای نور عاااالی،
طراحی صحنه 9 از 10، شیر سینک مدرن هست و دوست داشتم میخک ها سرخ بودن.
طراحی لباس نقص داشت؛ لباس هاوایی ابر با کمربند براق، بیشتر شبیه لباس رقص سامبا بود و نیز بوت طرح پوتین خانوم نقوی.
گریم هم بی ایراد نیست؛ مدل مو و سیبیل صابر و البت دوست داشتم رنگ موهاش روشن میبود و اون حجم از موی زیر بغل صابر با شخصیت داستان متضاد مینمود.
بازی صابر ابر بی نظییییر..، تسلط فوق العااااده، ارتباط با تماشاچی عالی، دقیقن یک کلاس درس کامل. خانم نقوی از طراحی شخصیت تا اجرای نقش
... دیدن ادامه ››
دقیقن اندازه و لذت بخش و حال خوب کن.
آهنگ هایی ک انتخاب شده بودن رو نپسندیدم؛ برای متنی روسی، اجرایی روسی و فرهنگ و موسیقی غنی شوروی، ترانه های انگلیسی چرا!!؟
اما متن..بسیار گیج و ناپخته هست؛ در واقع از داستانی پخته چون بورش، چنین ناپُختگیی درآوردن خیلی سخته!؛ نمایشنامه میتونست برش کوتاه تری از رمان باشه با روی جزئیات فوکوس بیشتری ب خرج بده و درک مخاطب رو از نحوه ی شکل گیری اتفاقات بالاتر ببره.
بعضی کارای نویسنده توو ذوق میزنه؛ از اسم ایرانی گذاشتن روی رقیب عشقی، تا گنگ بودن تاریخ رخ دادن اتفاقات و .. .
و شاه کار نمایش، پایان بندی اثر هست ک متن اقتباسی رو بالا میکشه.
قطعن بورش صابر ارزش چشیدن داره؛
امتیاز من 7 از 10
با آرزوی تماشای دوباره ی رقصیدن ابر بر صحنه ی اجرا.. 🍀