داستان جنایت و انتقام
شاید اگر فقط داستان نمایش رو برای یک نفر تعریف کنیم به نظرش مشابهش رو زیاد خونده یا شنیده، اما وقتی اجرا رو میبینیم دیگه نمیشه این رو گفت.
اجرایی به شدت قوی و تاثیرگذار. وقتی از سالن اومدم بیرون بازیگرها در ذهنم شمایل گرگهای گرسنهای رو داشتند که با قدرت و ولع تمام افتاده بودند به جان متن، صحنه و شخصیتها و طوری اونها رو متعلق به خودشون کرده بودن که انگار منظور و اشاره نویسنده مشخصا این سه نفر بوده. (سینا ساعی، آیدا ماهیانی و فرزین محدث) سطح کیفی بازیها بسیار بالا و حرفهای بود.
همچنین باید به این کارگردانی و شکل بازی گرفتن از بازیگرها آفرین گفت.
صحنهای که روانشناس لباس سفید رو از تن سهراب درآورد و به جای اون مشکی تنش کرد، نشانِ گذر از بیگناهی و معصومیت کودکی و ورود به دنیای خشن و بیرحمی رو داشت که در آن زندگی میکرد، بسیار ظریف و نکتهدار بود.
نور به شدت عالی بود، خشونت، پَستی و هبوط رو به درستی نشان داد و البته که اوجش لحظههای زد و خورد توی
... دیدن ادامه ››
عروسی بود.
شنیدن ترانه آینه فرهاد مهراد با خوانندگی سینا ساعی یکی دیگه از جذابیتهای دلنشین کار بود.
کارگردان و بازیگرها رو بعد از اجرا دیدم، به شدت مردمدار و خوشاخلاق بودند، یک لحظه فکر کردم یکی از دوستانشون هستم که به دیدن اجراشون اومدم.