هنگامی که یک اثر نقاشی یا عکاسی را به قابساز میسپاریم تا آن را قاب کند انتظار آن میرود که تابلو بیشتر از قاب به چشم بیاید. قابساز خوب و کاربلد کسی است که این مهم را در نظر داشته باشد که قاب هرچیز نباید بیش از خود اثر خودنمایی کند. درواقع قاب باید در خدمت اثر باشد و آرام و بیصدا از جلب توجه خودداری کند.
موسیقی، طراحی صحنه و طراحی لباس در سینما وقتی درست انجام شده است که متوجه حضورشان نباشیم. یعنی تنها در خدمت اثر باشد و به فضاسازی اثر کمک کند. طراحی گریم را هم به این سه مقوله در تئاتر میافزاییم. وقتی متوجه گریم نباشیم و کلیت کاراکتر را بپذیریم یعنی نه گریمور و نه بازیگر قصد نداشتهاند که از متن اثر پیشی بگیرند و با خودنمایی یکهتاز صحنه باشند. تنها در این صورت است که هارمونی صحنه حفظ میشود و تماشاگر دل به متن نمایش میسپارد. بارها تجربهٔ کارهایی را داشتهایم که ناخودآگاه دستمان به دنبال ریموت کنترل میگشته تا صدای موزیک را در حین دیدن نمایش کم کنیم! اینگونه موارد از بیسلیقگی کارگردان است.
یا درمورد گریم پیشتر اصطلاحی معمول بود به نام «گریم تئاتری» که نشان از گریمهای اغراقشده داشت. این مشکل با این توجیه پیش میآمد که ردیفهای انتهای سالن متوجه گریم نمیشوند؛ حال آنکه ردیفهای اول مجبور به تحمل بار سنگین گریم بر چهرهٔ بازیگران بودند که بعضاً تصنعی و باورناپذیر بود.
خانه روشنی با هوشمندی طراح گریم اثر، شبنم روزبهانه در دام چنین مصیبتی نیفتاده است و همین امر سبب شده که کاراکترها برای بینندهای که به تماشای یک اثر امروزی نشسته است، باورپذیرتر باشد.
شهاب شریفی و زهرا گلزاری هم با طراحی صحنهای چشمآشنا و لباسهایی که به درستی اغراق نشده است، حال و هوای
... دیدن ادامه ››
نمایش را برای بیننده ایجاد کردهاند.
تنها مورد اغراق آمیز و گلدرشت مربوط به کاراکتر خانم شهناز نوروزی است که با نقش نامادری جوان در نمایش بهطور کامل مرتبط است.
اینها جزو ویژگیهای خوب این اثر است که ناخواسته در ناخودآگاه بیننده احساسی صمیمی ایجاد میکند و در کل، بیننده با احساسی خوشایند و خاطرهای شیرین، تماشاخانه را ترک میکند.