-
کارشناسی ارشد / مهندسی کامپیوتر/ مدیریت فناوری اطلاعات
- علاقهمند به کتاب/ تئاتر/ سینما/ ورزش
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این یک دلنوشته است:
مدتها قبل.. سالن تئاتر شهر.. نمایش پروفسور بوبوس
سالهای اول آشنایی با فضا و سالنهای تئاتر، خرید بلیطها حضوری بود و چهار مرتبه در روزهای مختلف در یک صف طولانی ایستاده بودم تا بتونم بلیط نمایش پروفسور بوبوس رو بگیرم. هیجان زده برای دیدن بازی زنده بازیگران مورد علاقه ام و یک تئاتر واقعی.
در انتهای نمایش شگفت زده بودم؛ تله تئاترهایی که دیده بودم و تئاترهایی که ازشون شنیده بودم همه جدی و سنگین بودن اما این تئاتر ترکیب جالبی از منطق و فانتزی بود و برام عجیب تر این بود که هنرمندی کارگردان کار هستن که اون زمان همیشه درنقش هایی جدی و گاهی حتی خشن دیده بودمشون. خودم ذهن دیوانه واری دارم و اینکه حال و هوای کار ایشون هم چنین ترکیب عجیب و جالبی بود برام بسیار جذاب بود.
دیشب در حال تماشای تئاتر جزیره لولو یکهو تمام خاطرات اون روزها و اون نمایش در ذهنم زنده شد.. تا جایی که یادم میاد تمامی کارهای آقای پسیانی رو چه به عنوان کارگردان و چه بازیگر دنبال کردم و تک تکشون رو دوست داشتم.
بعد از پایان کار و دیدن اسمشون دلم بیشتر از همیشه گرفت. دلم گرفت که دیگه ایشون رو نداریم، دیگه تو هیچ کدوم از برگه های تیوال اسم ایشون رو نخواهیم دید و دیگه روی صحنه تئاتر هنرنماییشون مسحورمون نمیکنه.
روحشون شاد
گاهی موضوع کار تکراریه اما با ایده ها و اجرای جالب، تئاتری دلچسب ارائه میشه که متاسفانه در مورد این کار صادق نیست.
بازی ها خوب بود ولی نه در اجراهایی که قبلا از این بازیگران دیدم.
بیشترین مشکلم با پایان بی هیجان این اجرا هستش، یک پایان درخشان میتونست تا حدی این تئاتر رو نجات بده.
باسلام
به نظرم در گذشته افراد وقتی وارد فضای جدیدی میشدن سعی می کردن با قواعد و شرایط اون محیط آشنا بشن و اون رو کاملا رعایت کنن. آدمها از اینکه باعث آزار بقیه بشن یا بهشون تذکر داده بشه، حقیقتا ناراحت میشدن. به همین دلیل جو کلی سالنهای تئاتر هم مساعد بود.
اما الان متاسفانه برخی افراد اصلا نه به قواعد و نه به حقوق سایر افراد احترام نمیگذارند و بسیار راحت از کنار این موضوع میگذرند. برای همین انقدر پیامهای نارضایتی از جو سالنها و شکایت از تماشاچیان در سالنهای مختلف زیاد شده.
تماشای تئاتر یعنی
زمانی در سکوت، آرامش و تاریکی سالن به دور از هیاهوی زندگی، به صحنه روبرو و بازیها نگاه کردن و غرق در دنیای نمایش شدن.
(دوستان عزیز بیرون از سالن فرصت برای چک موبایل، جواب دادن و پیام دادن با موبایل، حرف زدن، تحلیل و تفسیر و نقد کردن و ...خواهیم داشت)
همه حرفاتون درسته اما وقتی نمایش موفق نمیشه تماشاگر رو همراه کنه و از سالن هم نمیشه بیرون رفت مخاطب دچار اضطرابی میشه مثل حالت زندانی بودن و تحمل کردن که باعث میشه خیلی بی هدف فقط برای دیدن گذر زمان سی ثانیه ای گوشیش رو چک کنه. به نظرم اگر به فکر تصحیح عملی هستیم باید ریشه یابیش کنیم از جهات مختلف تا بتونیم راه حل درستی براش پیدا کنیم اینی که من گفتم یکی از دلایل این رفتار هست. شخصا خیلی اذیت میشم از این رفتارها اما گاهی بخاطر وجود یک علت کاملا واقعی درک میکنم اون مخاطبان رو هم.
منم در مورد تماشاگران با سابقه مثل شما فکر میکنم و توضیح دادم منظورم کدام مخاطبه البته که ما باید اعتراض کنیم و تذکر دوستانه بدیم تا کم کم فرهنگش جا بیوفته اما یکم مهربونتر با تازه واردها رفتار ...
متوجه دغدغه و صحبتتون هستم مریم عزیزم
ولى آخرین باری که خیلی اذیت شدم کناریم که موقع ورود به سالن بقیه رو راهنمایی میکرد و به فرد دیگری که احتمالا مسئول سالن بود گفت من امشب میبینم، مشخص بود یه ارتباطی با نمایش داره. فیلم گرفت یک سره گوشی چک کرد دیگه نیم ساعت آخر کلا نور گوشیش خاموش نشد. با اینکه واکنشهاى من رو دید و متوجه اذیت شدنم شد.
بیشتر اوقات اتفاقا از طرف اینجور آدمها مورد آزار قرار میگیریم که خودشون رو اصلا داراى حق، به هر عنوانى میدونند.
خب این آدم اگر یک بیشعور به تمام معنا نیست چیه؟ نمیتونم نازنازیش کنم بگم آخى طفلک بلد نیست بذار خوش باشه! البته اونشب من تذکر زبانى ندادم چون دیگه باعث میشد کلا از کار کنده بشم در حالى که دوست نداشتم حتى یک ثانیه رو از دست بدم، فقط چندین بار برگشتم تو صورتش نگاه کردم.
متوجه دغدغه و صحبتتون هستم مریم عزیزم
ولى آخرین باری که خیلی اذیت شدم کناریم که موقع ورود به سالن بقیه رو راهنمایی میکرد و به فرد دیگری که احتمالا مسئول سالن بود گفت من امشب میبینم، مشخص بود ...
بله متوجهم چی میگید این افراد خودشون به گروه های مختلفی تقسیم میشن واقعا خود برتربینانه و خودخواهانه هست رفتارهای عده ای از اونها و در صورت تذکر هم رفتارشون سادیسمی تر میشه امیدوارم اما که رفته رفته این دست رفتارها کمتر بشه تو سالن ها اما یکم زمان میبره فکر کنید که ما سالهاست نتونستیم فرهنگ برخورد درست با طبیعت و زباله رو جا بندازیم اینکه مستقیما روی زندگی خود افراد تاثیر داره
یک نمایش در مورد حسرت ها و آرزوهایی که یک عمر همراه آدم میمونن. آرزوهایی که قضاوتها و تعصبات بقیه یا تضادهای شخصیتی خودت یا مجموعه اینها مانع رسیدن بهشون میشه و هیچ وقت هم نمیتونی از چنگال اون رویاهای به سرانجام نرسیده و مسائل مرتبط باهاش خلاص بشی.
در اینجا تضاد بین خواننده بودن و خواندن تعزیه مطرح شده بود و نظرهای عده ای که به راحتی در مورد باورهای بقیه قضاوت میکنن و اجازه همراهی آدم های متفاوت رو نمیدن.
این کار تم مذهبی داشت اما موضوعش میتونه در مورد شرایط بسیار دیگه ای صدق کنه. کسانی که به خاطر تیپ خانواده، شرایط مالی خانواده و یا حرف مردم و ... از انتخاب رشته، کار، ازدواج و علاقه ای که داشتن گذشتن یا رهاش کردن.
این روزها هر کار مذهبی شائبه حکومتی بودن داره ولی به نظرم مسئله این نمایش بیشتر خود ما، قضاوتها و افراط و تفریط هامون بود که میتونه یک عمر از رویای آدما براشون سلول شخصی بسازه. "شاید" اگر پیش از اینها این کار اجرا رفته بود، کامنتها انقدر بی رحمانه نبود.
انتخاب سالن کوچکتر میتونست مسئله بلیط های خارج از روال رو حل کنه چون شبی که من حضور داشتم تعداد افراد غیرسازمانی به اندازه سالن های متوسط بود، ممکنه به دلیل بخش تعزیه ترجیح دادن سالن بزرگی رو انتخاب کنند.
بازیهای آقایان تفتی و نوروزی حس و حال قوی داشت.
سلام
چون در تماشاخانه ایرانشهر در همین سالن یک اجرای دیگه کنار اجرای ما به روی صحنه می رود متاسفانه این امکان هنوز فراهم نشده که ساعتی زودتر اجرا بریم .
سلام
چون در تماشاخانه ایرانشهر در همین سالن یک اجرای دیگه کنار اجرای ما به روی صحنه می رود متاسفانه این امکان هنوز فراهم نشده که ساعتی زودتر اجرا بریم .
پرده خانه یک تئاتر بی نظیر بود. اجراهای فوق العاده همه بازیگران خصوصا خانم نوراهاشمی تکمیل کننده نمایش نامه قوی آقای بیضایی بود .مسلما شخصیت و حرفه ای بودن خانم گلاب آدینه باعث بیشتر شدن ارزش های این تئاتر شد.
با سلام
به نظرم استفاده از سه بازیگر در نقش ملکتاج برای نشون دادن وقایع داستان ایده جالبی بود و حس و حال و تغییرات این شخصیت رو از دختری پرشروشور به زنی خسته و غمگین به خوبی نشون میداد.
و شاید اگر در بخش هائی که مربوط به گذشته میشد حامد کمیلی هم با قامت راست و حال و هوای یک جوان نقشش رو بازی میکرد، این ترکیب جالبتر هم میشد.
موضوع شاید تکراری ولی هنوز مشکل متداول در بسیاری از خانواده های ایرانی
بازی ها و بده بستان های بین بازیگران، دلنشین و شیرین
اما نمایش نامه بسیار جای کار داشت.
بدلیل اینکه پیش از نمایش "صدای آهسته ی برف" نمایش لانچر اجرا داره امکان ساعت زودتر را نداریم. البته در تلاش هستیم تا بتوانیم در روز شنبه اجرایی در ساعت زودتر برای مخاطبان فراهم ببینیم. و اینکه ساعت اجرا را از 21 به 21:15 منتقل کردیم تا بدون تاخیر اجرا را شروع کنیم و مدت زمان نمایش هم 60 دقیقه است.
با سلام
از تیوال بسیار سپاسگزارم که به نظرات و پیشنهاداتی که از طرف کاربران ارائه میشه توجه دارن و تا حد امکان اونها رو عملی می کنن.
تغییر سیستم امتیازدهی به پنج ستاره درخواستی بود که از مدتها پیش مطرح شده بود و مسلما دوستان تیوالی از این به بعد میتونن به نمایشها منصفانه تر امتیاز بدن، چون نمایشهای بسیاری در طیف متوسط قرار میگیرن اما دو ستاره برای مقایسه و بیان کیفیت و دوست داشتن همه شون واقعا کافی نبود.
با سلام
معمولا روال اجرای تئاترها به این شکل بود که تاریخی برای پایان مدت اجرا مشخص میشد و در صورت امکان و استقبال از کار، تاریخ مذکور تمدید هم میشد. اما در ماه اخیر حداقل دو نمایش تاریخ پایانشون تغییر کرده (خاموشی دریا و همه چیز درباره آقای ف) و مدت اجرا به مدت یک هفته تا ده روز کوتاهتر شده!!
دوستان در نظر داشته باشن با توجه به تعداد تئاترهای که در هر ماه اجرا میشن و برنامه ریزی که افراد بر اساس مدت اجرای هر کدوم انجام میدن، این تغییر زمان برای برخی مخاطبین میتونه به معنی از دست دادن تئاتر مورد نظر باشه.
و البته به معنای دلخوری و دلسردی مخاطبین و علاقه مندان تئاتر.
کاش بالاخره یه روزی ستاره های تیوال پنج تایی بشن تا منصفانه تر بشه به نمایشها امتیاز داد. یکی دو کار آخری که دیدم نه عالی و کامل بودن که سه ستاره بدم و نه مثل بعضی نمایشها متوسط که دو ستاره رو انتخاب کنم.
: (
با سلام
چرا در بعضی بازه های زمانی تئاترهایی که واقعا دوست داشته باشی ببینی یا به واسطه کارگردان یا بازیگرا برات مهم هستن، محدوده
ولی در بعضی بازه های زمانی دیگه اونقدر تعدادشون زیاده که نمیدونی چه طور برنامه ریزی کنی تا بتونی حداقل بیشترشون رو ببینی؟!
(جدا از هزینه که مسئله مهمی هم هست)
کاش متولیان امر یا حداقل خود سالن ها به این موضوع توجه بیشتری می کردند چون مطمئنا این مسئله روی فروش مناسب و مداوم چرخه تئاتر در طول سال هم تاثیرگذار است.