- علاقهمند به عکاسی -کتاب - تیاتر - آشپزی - سفر - فیلم - موسیقی و...
از آینه بپرس نام نجات دهنده ات را
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به نظرم کارهای سروش صحت دو حالت داره: یا دوسش داری یا اصلا دوسش نداری
من از دسته اول هستم
این سریال رو خیلی دوست دارمپ
انرژی جاری در کار خیلی خوووبه،
موسیقی خوبی داره ،
آموزه های خوبی در روند داستان بیان میشه،
بازی ها ، طراحی صحنه و قاب بندی های قشنگی داره،
اونچه که درباره ضمیر ناخودآگاه در قالب سولاخ بیان میکنه خیلی جذابه
و بدون اینکه سخیف و مبتذل باشه میتونه بخندونه مخاطب رو
اجرای خوووبی بود
بازی های خیلی خوووب...طراحی صحنه عالی...موزیک عالی ...
گریم کراکترهای دیو و ماه و همچنین نقش آفرینی شون عالی بود
به نظرم داستان پردازی جای پختگی بیشتری داشت
معنا و دلیل حرکات خاص بازیگرها در بعضی از صحنه ها (مثلا نوع حرکت کردن شکارچی در یک صحنه) رو متوجه نشدم
ولی در کل اجرای راضی کننده ای بود
این نمایش رو به بخاطر علاقه به وحید اقاپور و شناخت نسبی اتابک نادری دوست داشتم ببینم ولی تردید داشتم چون هیچ توضیحی درباره داستان ارایه نشده بود
درنهایت با اعتماد به نظرات مثبت فراوان تصمیم به تماشای این کار گرفتم
ولی….
کاش میفهمیدم اینهمه رضایت از این اثر بابت چیه؟الان بعد دیدن این کار،اومدم دوباره نظرات رو خوندم و از دیدن پیام های مثبت واقعا حیرت زده ام.
با اختلاف بدترین تجربه ای بود که از تماشای یک اجرا داشتم
چی میخواست بگه؟مفهوم و محتوای داستان چی بود؟حتی طنز کار جوری نبود که بگی کمدی بود لااقل خندیدم
بازی ها خیلی خووب بود
به نظرم اجرا طولانی بود و می تونست کوتاه تر باشه
کاش اجرا تو بلک باکس نبود،صندلی های کنار اصلا دید خوبی ندارن
گارکردان در نظر داشته یه کاری رو به صحنه ببره که هم طنز باشه، هم موزیک زنده داشته باشسه و مفرح باشه،هم مونولوگ های تاثیر گذار و اجتماعی
و به نظرم شامل شدن همه این موارد با هم باعث شده بود کار انسجام نداشته باشه و طولانی هم بشه
البته که مونولوگ ها رو دوست داشتم به خصوص مونوگ علی رو که درباره استانه تحمل درد میگفت
در پایان هم خسته نباشید میگم به تیم اجرا، که همچین اجرای طولانی ای رو در دو سانس اجرا میکنن و شما هیچ تاثیری از خستگی در اجراشون حس نمیکنید
من در اولین شب اجرای این نمایش رو دیدم و به نظرم برای اولین اجرا خیلی خیلی خوووب بود همه چی
شروع به موقع با کمترین تاخیر
بازی های عالی ...نور و صحنه و موزیک خیلی خوب
اولین اجرایی بود که از اقای ناصر نصیر می دیدم و خیلی خوووب بود
وقتی برای دیگران نقش بازی می کنی، باید توقع داشته باشی که برات نقش بازی کنن. اون وقته که دیگه تشخیص راست و دروغ، حقیقت یا بازی خیلی سخته. کی خودشه؟کی داره نقش بازی می کنه؟
فیلم های مستند حس و حال بیشتری دارن نسبت به این فیلم
نگار جواهریان شده لیلا حاتمی دوم؟چقدر سرد و بی حس آخه؟
تدوین ش هم که ...
نکته مثبتش جدید بودن سوژه داستانش بود
یه دفعه دیگه هم این جمله رو برای یه فیلم دیگه شنیدم؛ «در دنیای تو ساعت چند است؟!» بعد از اون فیلم که نابود و فروپاشیده بودم... امیدوارم این مثل اون نشه...
بالاخره دیشب دیدمش ولی نمی دونم دوسش داشتم یا نه...
فضا سازی..فیلمبرداری و انتخاب قاب ها عالی بود...همین طور بازی ها
درست انگار داری تیاتر غنی زاده رو روی پرده نقره ای می دیدی
ولی میتونست کوتاه تر باشه...وجود یه صحنه هایی رو نفهمیدم و گاها اغراق آمیز میشد
قطعا برای اونایی که خیلی فیلم بازن تجربه شیرینی بود دیدنش بخاطر ارجاع هایی که به فیلم ها داشت
و در آخر باید بگم که
بسیار سلیقه غنی زاده رو در انتخاب موزیک می پسندم
*مدت ها بود سینما به این شلوغی نرفته بودم...کل سالن پر بود و برام جالب بود که اکثر چهره ها راضی بود
تکنیک عالی
محتوی خیلی نداشت
زیادی کش دار بود
و البته برای کسی که فیلم بین حرفه ای نیست ملال آور
اینکه صضابر ابر تمام زندگی اش شده بود علاقه اش و عملا داشت در زندگی هم نقش بازی می کرد نکته جذابی بود که به خوبی بیان شده بود
اون قسمتی که توهمات صابر ابر به فیلم پاپیون رسید
عالی بود
یک تیاتر تماشا می کنید
یک تیاتر واقعی
با تمام چیزهایی که باید داشته باشه:طراحی صحنه، نورپردازی،حرکات فیزیکال، نمایشنامه، چهره پردازی ،موسیقی و...
اجراها، خصوصا اجرای اون دو بازمانده عالی بود...مدام به این فکر می کردم اجرای همچین اجرای فیزیکال سنگینی برای هرشب واقعا دشواره
طراحی صحنه خلاقانه و مناسب
اوایل نمایش گیج بودم و نمیفهمیدم چی به چیه ولی هرچی جلوتر رفت و داستان مشخص شدبیشتر لذت بردم
تبریک و خسته نباشید می کم به گروه اجرایی که بدون حضور هیچ بازیگر معروف، تبلیغات خاص و یا سالن های مجلل این چنین درخشان بودند