در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سارا حدادی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:53:42
 

فعال روابط عمومی و تبلیغات تیاتر و استراتژیست

 ۱۲ خرداد ۱۳۶۹
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فصل شکوفایی شبیه خوانی با آنتیگون
المیرا نداف/ منتقد تئاتر


«شبیهِ شبیهِ آنتیگون» به کارگردانی ندا شاهرخی و نسیم ادبی از آن جهت نمایش خوبی است که شبیهِ آنتیگون است و از آن شکلِ روایی ارسطویی و از آن قصه‌گویی و اجرای تماماً دراماتیک در آن خبری نیست. زمانه ما بیش از هر زمان دیگری در نیم قرن اخیر، نیازمند آثاری این چنین است؛ آثاری مبتنی بر سبک برشت و فاصله‌گذاری، آثاری که تماشاچی در حین تماشای آن‌ها در قصه و روابط دراماتیک آن غرق نشود و هر لحظه نسبت به آن‌چه روی صحنه رخ می‌دهد هوشیار باشد. چنان‌چه از نام نمایش برمی‌آید تماشاچی قرار نیست آنتیگون سوفکل را روی صحنه ببیند. بلکه قرار است یک شبیه‌خوانی از آنتیگون ببیند. در همان نام نمایش تماشاچی در می‌یابد که آن‌چه قرار است ببیند، بازسازی یک قصه است با اشارات مداوم به این‌که در حال تماشای یک قصه است و بس؛ درست چیزی شبیه به آن‌چه در تعزیه‌خوانی دیده است. صحنه و نورپردازی نیز در شروع نمایش مهر تاییدی است بر همین سبک بر فاصله‌گذاری، بر شبیه خوانی. تنها دکور صحنه دو داربست در دو سوی آن است و بس. از طراحی صحنه تداعی کننده قصر و زندان و قبرستان و چه و چه خبری نیست. دکور ساده و نمادین است، بی‌آن‌که چشم تماشاچی را از اصل ماجرا منحرف کند و یا او را ... دیدن ادامه ›› در عالم خیال غرق کند. چیدمان صندلی‌های تماشاچیان نیز کاملاً درست و اصولی است. دوسویه است و در تعداد ردیف‌های کم و به خوبی تداعی‌گر فضای تعزیه‌خوانی در ایران است. جز این‌ها تنها ابزاری که کارگردانان برای خودشان در نظر گرفته‌اند تا بتوانند معنا را به مخاطب القا کنند نور و موسیقی است. حتی برای نشان دادن قبرستان تنها از مشتی خاک استفاده می‌شود و این یعنی رعایت تمامِ اصول شبیه‌خوانی و البته سبک برشت. حضور پرسوناژ‌هایی با نام «مردم معمولی» که خود را به تماشاچی نیز با همین نام معرفی می‌کنند، یادآور گروه هم‌سرایان در آثار برشت است، که وظیفه جدا کردن مخاطب از قصه و اتصال دادن او به جهان واقعیِ بیرون از سالن نمایش را بر عهده دارند، از نقاط قوت نمایش «شبیهِ شبیهِ آنتیگون» است. زمانی که «مردم معمولی» دیالوگ‌هایی با زبان و لحن مردم امروزی و رو به مخاطب می‌گویند و چراغ‌های تماشاچیان نیز روشن می‌شود، اتصال تماشاچی با قصه کاملاً قطع می‌گردد و هر بار بعد از این صحنه‌ها تلنگری محکم به او می‌خورد؛ که او هم می‌تواند «آنتیگون» باشد، می‌تواند «کرئون» باشد، می‌تواند «ایسمنه» باشد، و این انتخاب‌های او است که زندگیش را و قصه پیرامونش را می‌سازد. شجاعت کارگردانان اثر در استفاده تماماً ایرانی از موسیقی و نیز استفاده از کلمات رایج در شبیه خوانی توسط قوم اشقیا* (آدم‌های بد قصه) مثل «…بزن طبال!» و غیره توسط کرئون در شبیهِ شبیه شدن آنتیگون بسیار موثر است. در مقابل، بازیگرانی که نقش آدم‌های خوب قصه را ایفا می‌کنند، علاوه بر بازی‌های به اندازه، توانایی خوبی در اولیا** خوانی (آدم‌های خوب قصه) دارند. صدایی رسا و خوش لحن دارند و می‌توانند مخاطب را تا لبه اشک ریختن ببرند. اما هوشمندی کارگردانان اثر نمی‌گذارد مخاطب جلوتر از این برود و هرجا که تماشاچی تحت تاثیر فضای قصه به مرز اشک می‌رسد، با استفاده از عنصر مختلف (موسیقی، گروه هم‌سرایان و غیره) دست او را می‌گیرد و از قصه فاصله‌اش می‌دهد تا در آن غرق نشود. «شبیهِ شبیهِ آنتیگون» دقیقاً همان تئاتری است که امروزِ روز جامعه ما به آن نیازمند است، چیزی فراتر از فرم‌بازی و سر و ته کردن محتوا و الصاق به زورِ مفاهیم روز. تئاتری که اندیشه خلق کند، مخاطب را به خودش بیاورد و به او تلنگر بزند و شاید بتواند به او نیروی حرکت بدهد؛ و همه این‌ها را کاملاً اصولی و هنرمندانه و منطبق بر سبک برشت و فاصله‌گذاری انجام می‌دهد؛ درست مثل سایر آثار ندا شاهرخی که همواره در این سبک موفق بوده است.
* اصطلاحی که در شبیه‌خوانی برای سپاهیان شر استفاده می‌شود.
** اصطلاحی که در شبیه‌خوانی برای سپاهیان خیر استفاده می‌شود.

منبع: تئاتر فستیوال

https://theaterfestival.ir/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%B4%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A2%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%AF%D9%88%D9%86-%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1%D9%81%D8%AC%D8%B143/
سارا حدادی (hadisara)
درباره کنسرت-نمایش سیصد (گات) i
‏تو فرصت داری اصلا تا ابد تا زود برگردی

‏‬⁩
.
سی و یک رویا نمایش عجیبی است؛ نه چون من بخشی از این پروژه‌ام. که باید تاکید کنم بخش کوچکی از یک تیم یک دست و همدل‌ام.
عجیب از منظر اینکه ... دیدن ادامه ›› تکه‌ای از من در این نمایش جا مانده…
فرقی نمی‌کنه کدام صحنه از نمایش، از سنگ آتش‌فشان پمپئی ایتالیا که رویاهایت را برآورده می‌کند تا توری که روی زمین کشیده می‌شود تا لی‌لی سوگند روی زمین سیاه سالن…من با آوازهای این نمایش سربالایی‌های کوچه پس‌کوچه‌های استانبول را زار زدم و پیاده رفتم…
با کلیدی که بر زمین ِ سرد می‌افتد جان دادم.
با تنهایی‌های غربت زندگی کردم، چون نباید بفهمن کم آوردی؛ مخصوصا وقتی که یک زنی…
توی صندوق عقب یک پژو ۴۰۵ جا ماندم، بی نفس شدم، جان دادم.
من حالا اینور میز بازجویی‌ام… نمی‌دانم حق دارم این بار من سوال بپرسم! که چرا این همه رنج بر من فرود آمده؟ که چرا دورم از جایی که دوستش دارم؟ که چرا این چنین زندگی سخت است؟
یا باید پاسخ بدهم که چرا و چرا و چرا و چرا …؟
من روی کاخن نشسته‌ام و به صدای موسیقی خیابانی گوش می‌دهم؛ با یاد داریوش مهرجویی و هامون و سینما و خیابان ولیعصر.
من این روزها در میان رویاهایم گم شدم.
من این روزها دلم می‌خواهد در کالسکه‌ای زیر باران مرا جا بگذارند و بروند…

~ این قصه‌ی شنیدنی برای من بیش از رویاهای از دست رفته‌ام مهم است.

با قلبی پر از تلخی ۴:۱۴ به وقت بامداد استانبول می‌نویسم
تکه‌ای از من در این اثر جامانده..
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش ریش آبی i
دوستان عزیز تیوال بلیت فروشی سه روز جدید (سه‌شنبه، چهارشنبه و پنجشنبه ۲۳ الی ۲۵ مرداد) امروز ساعت ۱۶ باز خواهد شد
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
Rezajm این را دوست دارد
میشه ساعت باز شدن روزهای بعدیش رو هم اعلام کنین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من بر آسمان خراش‌ها و بام‌ها؛
پرنده‌های مهاجر بسیار دیده‌ام
که چشم‌هایشان از عشق؛
چیزی کم داشت…
گر به یک ره گشت این نه طشت گم
قطره‌ای در هشت دریا گشت گم
📷 یه نیمه‌مون می‌خواست پدر باشه
و یه نیمه‌ی دیگه هیچ وقت خودش رو مادر نمی‌دید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینجا پنجره‌ای باز مانده است از نگاه رضا معطریان در سایت «ایران تئاتر»
https://theater.ir/fa/gallery/166989
امیر مسعود، سپهر و بهاره مکرم این را خواندند
نیلوفر ثانی و پرک این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش پروین i
نرگس محمدی [پروین] را زندگی می‌کند.

رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی، شاعر ایرانی که به واسطه اشعار مناظره‌ای به شهرت رسید، در مضامین اشعارش دلبستکی به پدرش، استعداد و شوق فراوان او به آموختن دانش، روحیهٔ ظلم‌ستیزی و مخالفت با ستم و ستمکاران و حمایت و ابراز همدلی و همدردی با محرومان و ستم‌دیدگان به چشم می‌خورد.
او زیر نظر اساتیدی چون ملک الشعرای بهار، علی اکبر دهخدا سرودن شعر را آغاز کرد و از او به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» یاد شده است.
از پروین، تنها دیوان اشعاری با ۶۰۶ شعر شامل اشعاری در قالب‌های مثنوی ، قطعه و قصیده به یادگار مانده است.

شعر اعتصامی از دیدگاه طرز بیان مفاهیم و معانی، بیشتر به صورت «مناظره» و «سؤال و جواب» است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این لحاظ در میان شاعران فارسی برجسته ساخته‌است. این مناظره‌ها نه تنها میان انسان‌ها و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیاء – از قبیل سوزن و نخ – نیز اتفاق می‌افتد. اعتصامی در بیان مقاصد خود از هنرهای «شخصیت‌بخشی» و «تخیل» و «تمثیل»، با شیوایی کم‌نظیری استفادهٔ بسیار کرده‌است.
چقدر بد بازی کردن باعث تاسفه
۱۴ خرداد ۱۴۰۱
بازی به شدت بد، اولین اصول یک بازیگر را هم ایشان بلد نیستند، از اون بدتر رضایت دادن حسین کیانی به این فاجعه ست، اینکه کارگردان پروین به یک همچنین چیزی مبدل شود
تاسف آور بود و مطمئنا ضعیف ترین بازیگر تئاتری هم می تونست از ایشون بهتر باشن روی صحنه

ایشون در سینما و تلویزیون هم هیچوقت نقش خوبی را بازی نکردند، تنها کاری که در آن دیده شدند همان ستایش بود که آن هم اول کار بودند و چهره شان غریب و کمی باورپذیر که در نسخه های بعدی همان هم از بین رفت، در تئاتر اما دو تئاتر بازی کردند، عجیبه که در ویکی پدیای ایشون از سر ... دیدن ادامه ›› کنجکاوی سری زدم که نوشته بود جایزه بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر را در سال 95 گرفتند که من بعید میدانم درست باشد زیرا در آن سال وی اصلا نمایشی در فجر نداشته است
۱۵ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش آنتی اویل i
به همه‌ی‌ عزیزانی که در تیوال و علی الخصوص در این برگه این یادداشت را می‌خوانند ابتدای امر سلام و تشکر از اینکه تئاتر و هنر نمایش را برای دیده شدن انتخاب می‌کنند.

فکر نمی‌کنم خانواده‌ی قدیمی تیاتر و تیوال و مخاطبان فهیمی که همواره نظراتشان را می‌خوانم من را نشناسند. اما لازم دونستم تاکیدا موردی رو اعلام کنم.
من شخصا در تمام این سال‌های که در تئاتر در مقام طراح ارتباطات، مدیر روابط عمومی، مشاوره رسانه‌ای و تبلیغات و عناوینی نظیر این فعالیت داشتم، مخالف جدی نظرات فیک و غیر واقعی بودم و هستم و همین جا مجدد تاکید می‌کنم همواره کامنت‌های منفی رو با جان و دل می‌خونم، به جز موارد سلیقه ای که کاملا برایم قابل احترام است، مواردی که نقد سازنده باشه رو با گروه اعم از بازیگر و کارگردان مطرح می کنم و تلاش کردم اصلاحاتی در اثر در صورت امکان فراهم بشه. کارگردان جوان و قدیمی و تازه کار و حرفه ای هم برام فرقی نداره همواره این نظرات سازنده و البته منفی رو طی جلسات با گروه مطرح و بررسی کردم.

به گروه های جوان علی الخصوص تاکید می کنم کامنت ها رو بخونن و نظرات رو مورد اهمیت قرار بدن.
در نمایش آنتی اویل برای کسانی که کار رو دیدند ... دیدن ادامه ›› که آشناست عزیزانی که هنوز به دیدن مان نیامدند توضیح بدم که حین ورود به شما بارکدی داده می‌شود که هویت شماست در قصه . با اسکن بارکد بعد از نمایش شما به همین برگه در بخش نظرات هدایت می‌شین و می تونین حس و حال تون رو بنویسید . به طبع هر اثر نمایشی می‌تونه به نظرم مخاطبی جدید به تیاتر اضافه کنه پس عزیزان( دوستان / اقوام و آشنایان هر گروه نمایشی ) یک عضو جدید در خانواده‌ی تیوال و صد البته تیاتر هستند که نظرشون مثبت یا منفی محترم هست برای ما.

فرهنگ سازی نوشتن نظرات در برگه ی هر نمایش سال‌هاست رخ داده و من هم همواره به دوستانم اعلام می‌کنم بعد دیدن هر نمایش نظرتون رو فارغ از مثبت یا منفی بودن بنویسید.

هنوز نیلوفر ثانی و آقای فدایی برای شخص من کسانی هستند که نظرشون در انتخاب یک اثر برای دیدن برای من ارجح هست چرا که به درستی و با صداقت کامنت می ذارن . (( چه مثبت چه منفی ))
بیاییم شبیه این عزیزان باشیم، واقعی باشیم و نظرمون رو بنویسیم تا این خانواده بزرگ تر بشه و همان طور که همیشه گفتم شفاها و حالا مکتوب فیک هم نباشیم .
همچنان می خونم نظرات رو و یاد می‌گیرم از تک تک مخاطبین تئاتر
~ سارا
الآن چشمام قلبی قلبی شد که????
مثل یه طفل دبستانی ذوق کردم????
خانم حدادی شما لطف دارید به من، امیدوارم موفق و سربلند باشید??????
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
سارای عزیزم ممنونم از لطفی که همیشه داری و من در تجربه هایی که درباره اجراهات داشتم واقعن این خصوصیت حرفه ای تو رو دیدم و شاهد بودم که جزو معدود افرادی در حوزه تئاتر هستی که به ماهیت " نقد" بیش از هر چیزی اهمیت می دی نه صرفا موضعی که منتقد داره. و این مسیر گفتگو و جریانی رو باز می کنه که به تعامل مخاطب و گروه اجرایی ختم بشه. مطلبی درباره این نمایش در حال نوشتن هستم که بزودی منتشر می شه و ممنونم از دعوت و مطلب ارزشمندت.
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
سارا حدادی (hadisara)
آرمین
این خبر خوبیست، ممنون. فقط امیدوارم این آینده واقعا نزدیک باشد و در حد وعده نباشد
بعد از مدت ها داشتم تیوال گردی می کردم یادم افتاد بنویسم تیوال به وعده اش عمل کرد و بج خریدار و غیر خریدار رو اضافه کرد در کنار نظر کاربران
اینجا در ادامه ی همین گفتمان جا داره بنویسم دست مریزاد و دیدین که به تعهدشون عمل کردند تا تئاتر و خانواده ی تئاتر سالم بماند
۰۲ مهر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش دن کیشوت i
توی هیچ کتابی نخوندم که یه شوالیه با خر سفر کنه ...
خانم حدادی احتمال تمدید کار هست؟!
۲۳ آبان ۱۴۰۰
امیرمسعود فدائی
خانم حدادی احتمال تمدید کار هست؟!
هنوز مشخص نیست باید با سالن مذاکراتی صورت بگیره در صورتی که گروه نمایشی امکانش رو داشته باشه
۲۳ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش مطلق i

می نویسم، یادم نمیاد
می سازم، یادم نمیاد
حس می‌کنم احساسم یادم نمیاد
از اینجا برو...
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش مطلق i
تـــاریــکــی...
خود تاریکی که ترس نداره...
شناخت نداشتن از محیط اطراف که ایجاد ترس می‌کنه
سارا حدادی (hadisara)
درباره نمایش برگشتن i
تو این روزایی که دلم برای تئاتر پر می کشه خوشحالم موفق شدم شب آخر به دیدن این نمایش بشینم
ممنونم همچنین از مدیریت خوب امیر حسین شفیعی که بی اندازه برای سالن سرو زحمت کشیده
نیلوفر ثانی، پویا فلاح، امیر مسعود و آقامیلاد طیبی این را خواندند
رویا کاظمی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

09124543195
haddadisara