از دیدن نمایش لذت بردم.بازیها، ایده داستان و میزانسن بسیار خوب بود.از آقای کیانی انتظار بیشتری در زمینه شخصیت پردازی داشتم . خیلی از شخصیت ها ناقص معرفی شدند و گاهی صحنه ها تکراری میشد. در مورد داستان به نظرم راه رفتن روی لبه تیغ بود. به نظرم اینکه هرکسی از ظن خود یار داستان شده وبعضی ضد مذهب و بعضی دیگر در طرفداری آن از داستان نتیجه گیری می کنند نقطه قوت نمایش کیانی است. اماازآن مهمتر نشان دادن جهل واثرات آنست که با موفقیت تمام به نمایش درآمده
اگر با این دید به نمایش نگاه کنید که دراصل این اثر برای سال 85 بوده است ( یک سال پس از شروع دولت احمدی نژاد) با فضای اثر ارتباط بهتری پیدا میکنید و مفهوم بعضی جمله ها رو خیلی راحتتر متوجه میشید :)
به نام نویسنده ی هستی
نغز، اجتماعی، تلخ
تاکنون این سه مفهوم را اینقدر خوب در اندیشه ام هضم نکرده بودم که هم اکنون پس از دیدن این نمایش هر سه را با هم تجربه کردم.
اولین بار است که می بینم یک اجتماعی نویس می تواند جدای از دیالوگ با چیزهای دیگری هم به بهترین شکل ممکن به بطن اجتماع برود و دردهایش را اینقدر ملموس به تصویر بکشد.
زندگیِ طبیعیِ یک خانواده ی پرجمعیت، آرزوهای والدین برای فرزندانشان، ایمان با مفهومِ کاذب و حقیقی اش، دلخوشی های کوچکِ یک انسان، محبتِ درونیِ اعضای یک خانواده، عذاب وجدان، پشیمانی، رقابت، حسرت، عشق و نفرت و . . . همه را می توان با هم در این نمایش دید و به آن خندید و یا برایش لب به دندان گزید.
بخاطر موسیقی دلکَش، بازی های روان و تاثیرگذار، صحنه ی دوستداشتنی، متن فوق العاده و درکل تئاتر بیادماندنیتان از تک تک اعضای این گروه سپاسگزارم.
تشکرویژه از سرکارخانم حدادی روابط عمومی گروه که با همکاریشان امکانِ حضورِ جمعی از اعضای کانون سینما و تئاتر دانشگاه تربیت مدرس را در این نمایش دلفریب فراهم کردند.