در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش گاومیش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:03:55
امکان خرید پایان یافته
۲۰ مرداد تا ۰۶ شهریور ۱۳۹۴
۲۰:۴۵  |  ۱ ساعت
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

گزارش تصویری تیوال از نمایش گاومیش / عکاس: یاسمن ظهور طلب

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› دکتر صدر به دیدن نمایش گاومیش نشست.

›› زهره‌ پرتوی : حضور پنج ساله در منطقه‌ جنگی و تجربه‌ هر روزه‌ ی پناه گرفتن در خانه باعث شد که وقتی نمایشنامه« گاومیش»را خواندم ، مرا جذب کرد

›› زهره پرتوی » کارگردان نمایش« گاومیش » از هنرمندان تئاتر تقاضا کرد که با جوانان این حرفه با لطف و محبت بیشتری مواجه شوند

›› «گاومیش» سراغ جنگ در خوزستان رفته است.

›› «حضور پنج ساله در منطقه‌ی جنگی و تجربه‌ی هر روزه‌ی پناه گرفتن در خانه باعث شد که وقتی این نمایشنامه را خواندم، مرا جذب کرد.»

آواها

مکان

خیابان انقلاب، ضلع شمال غرب چهارراه ولیعصر، جنب داروخانه، پلاک ۱۴۷۸
تلفن:  ۶۶۹۷۹۴۶۸، ۶۶۹۷۹۴۷۵

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
گاو میش؛ اثری که فکر نمی کنم دیالوگ آخرش هیچگاه فراموشم شود: این جنگ مادر فرزندی چیست؟؟؟
بازی روان بازیگران و هماهنگی و یک دستی آنها با هم نشان از مدت طولانی تمرین و تسلط آنها به متن دارد پایان و انتهای نمایش بسیار خوب بود و در طول نمایش درام کار مخاطب را مبهوت خود مینمود البته ای کاش افت و خیزهای دراماتیک کار بالاتر بود و کارگردانی کار نمایان تر بود ...
اما آنچه گاو میش را موفق کرد جذب و احترام به مخاطبین و سلیقه آنها بود به نظر میرسید نمایش با مخاطبینش صادق بود و همین باعث میشود مفهوم خوب به آنها برسد و مخاطب حس نکند که دارند سرش کلاه میگذارند این یعنی کسانی که در این کار بازی و همکاری کرده اند حس واقعی خود را داشتند ...
و ای کاشهایی که باید گفت:
ای کاش تبلیغات منسجم تری داشت تا حرفشان را بیشتر میشنیدند
ای کاش این صداقت را خیلی ها فریاد میزدند و همه آدمهای مربوط را دعوت میکردند تا بیشتر دیده شوند
سربازی یعنی همین که در این تئاتر دیدیم و اصلا کارکرد تئاتر صداقت است
نکته بعدی اتفاقا کاملا به نفع ایدئولوژی این روزهای ما در منطقه هست ... دیدن ادامه ›› آنهایی که نقد میکنند که این اثر خدشه ای بر دفاع مقدس ممکن است وارد کنند توجه بنمایند که امروز ما در کنار دولت عراق با داعش میجنگیم و نقش مادر و فرزندی خویش را بازی میکنیم... در کل سوژه مناسب نمایش «گاو میش» و انتهای خوبی که برای نمایش در نظر گرفته بودند صداقت متن، بازی خوب و با تمام جان و دل بازیگران نتیجه ای جز رضایت مخاطبین را به همراه ندارد که امیدوارم در نمایشهای بعدی تکرار شود...
ایکاش بیشتر از این ها به خودم یادآوری کنم که کارهای اینچنینی رو ببینم، نه برای حمایت از تئاتر (که این تئاتر نیاز به نگاه ترحم برانگیز ما نداشت)، نه برای حمایت از گروه های کم سن و سال (که سن و سال فاکتور خیلی خوبی برای سنجش خوبی و بدی اثری نیست) و نه برای هزارتا مورد کوفتی دیگه؛ فقط برای اینکه یادم باشه هنر لزوما تو بوق و کرنا و وحدت و سالن اصلی و ... نیست. ممکنه تو عین گمنامی هم باشه ... بیخیال!
خسته نباشید گروه محترم
دیدم
دوست نداشتم
کار و کارگردانی گویا معطوف شده بود به بازیگران و گرفتن بازی که اگه این حدسم درست باشه سه بازیگر رو موفق بودند در گرفتن بازی ازشون و سه بازیگر رو نتونسته بودند
اما اگه حدسم درست نباشه
این نمایش فقط سه بازیگر خوب داشت یعنی ابوذر زارع (هویچم) و شهاب ولیخانی (استوار) و سرباز یزدی که فکر کنم مسعود اسماعیلی باشه. براشون آرزوی بهترین ها رو دارم.
متن خوب نبود. ایده زیبایی داشت اما دیگه پرداخت نشده بود. ایده یک خطی این بود:
وسط جنگ گاومیش ترکش میخوره و اگه گاومیش بمیره مادر پیر ... دیدن ادامه ›› تنها خانواده شجاع باقیمانده در منطقه دق میکنه.
اما
این دو شخصیت مهم حذف شده بودند. خبری از ننه و گاومیش نبود. ننه که حضور فیزیکی نداشت این به کنار
حتی
ما هیچ آثاری از این دو ندیدیم. خیلی سر دستی بخوام بگم نه این سربازهای مقیم در خونه ننه، صبح خامه گاومیش خوردند و شب شیرش رو و نه ننه موقع مثلا بیماری ازشون پرستاری کرد یا نیومد یه نصیحتی درباره ازدواج به سرباز یزدی بده یا این سربازها یه غذایی از دست ننه نگرفتن که مثلا عاشق دستپختش باشن.
خوب ترکش خوردن گاومیش و احتمال دق کردن ننه چطور باید روی این چند تا جوان اثر بذاره که بخاطرش وسط جنگ یه دکتر رو بکشونن منطقه صفر و نذارن بره که الا و بلا باید گاومیش ننه خوب شه.
کار از نور پردازی و صدا بی بهره بود اما گریم خوبی داشت.
در حدی نبود که نیاز به حمایت خاص داشته باشه.
مثل کارهای دیگه بود. با کلی ضعف و یکی دو نکته مثبت.
مجتبی مهدی زاده و سارا حدادی این را خواندند
عمو فرهاد قصه ها این را دوست دارد
در جریان ماجراهای این نمایش، قرار نبود که همه جزئیات بیان بشود. در حقیقت، دلسوزی سربازان برای گاو میش نشان می داد که پیرزن و گاوش له اندازه کافی برای آن ها مفید بوده اند.
اگر چه وجه انسانی اقدام آن ها بیشتر بود.

به هر حال در چنین سالن کوچکی که کارگردان مجبور است به خاطر گرمی هوا از تماشاگران عذرخواهی کند، بیشتر از این نمی شود انتظار داشت.
۰۶ شهریور ۱۳۹۴
خریدار
مهدی خان احمدی (khanahmadi)
برادر خوبم میثم عزیز
هملت هم اقلا یه بار روح پدرش رو دید.
اما در مورد گرمی هوا
من مشکلی نداشتم چون تئاتر رو با نداری هاش قبول کردم.
۰۶ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید