در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش نمایشنامه خوانی دو دلقک و نصفی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:42:58
شنبه ۰۷ دی ۱۳۹۲
۱۹:۳۰


مجید بهرامی بازیگر تیاتر و سینمای ایران که در فیلم‌ها‌یی‌ چون بدرود بغداد، گیلانه، دانه‌های ریزه برف و تیاتر سیاه‌ها، خانه‌ای در گذشتهٔ ما، عشق آباد و عجایب المخلوقات ایفای نقش کرده است.او به بیماری سرطان مبتلا شد و برای درمان بیماری او و اعزام او به کشور آلمان خانه هنرمندان ایران و انجمن عکاسان تیاتر نخستین اکسپو عکس تیاترایران را برگزار کردند که درامد حاصل از فروش این اکسپو به درمان بیماری مجید بهرامی اختصاص داده شد.



مجید بهرامی چندسالی است از بیماری سرطان رنج می‌برد اما هیچگاه خم به ابرو نیاورده و صحبت‌های او نشان می‌دهد به این سادگی تسلیم نخواهد شد. روحیه مقاوم بهرامی او را به مرتبه‌ای رسانده که رفته رفته در میان اهل هنر و دوستان همچون الگلوی استقامت در برابر ناملایمات جسمی و روحی مطرح می‌شود. این هنرمند که برای ادامه درمان به کشور آلمان سفر کرده در گفتگو با ایلنا بر حفظ این روحیه مقاوم تاکید کرد و از الگو شدن برای ساکنان شهر محل اقامت خود خبر داد.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نامه ی مجید بهرامی که رضا کیانیان آن را روی صحنه ی تئاتر شهر خواند:

خانم‌ها و آقایان سلام



من یک کودک تئاترم. نامم مجید بهرامی است. آنجا که شما نشسته‌اید نامش تئاتر: یک تاریکی بی انتها که خورشید در آن غرق، سرد و خاموش شده است و شما تماشاگران هستید، به انتظار نشسته بر گدازه‌های سرد شده خورشید. بر شن‌های ساحلی کف آلود در شب کشتی شکستگان. من بیمارم. خرچنگ بد ذات دوباره مرا به ستیزه خوانده. شما دوباره دور هم جمع شده‌اید به یاد من، به امید من. و من به خودم می‌گویم. هی مرد گنده گریه نکن.



تئاتر اتاقی است تاریک از گدازه‌های ... دیدن ادامه ›› سرد خورشید که در آن قومی دور هم جمع می‌شوند تا رنجی را تسکین دهند، تا دردی را درمان کنند. این رنج‌های بی پایان را، این دردهای بی درمان را. تئاتر نجات ما است. شفای ما است، آخرین امید ماست. در میانتان نفس می‌کشم و با فروتنی دوستتان دارم.



مجید بهرامی – کلینیک پیوند مغز استخوان – توبینگن – آلمان
ادامه مطلبو نمیتونم بخونم:((((((((
۰۸ دی ۱۳۹۲
درست شد که الان!

ایول!

همیاری عزیز دمت گرم. درست شد بالاخره
۰۹ دی ۱۳۹۲
وای محشر بود
۱۶ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تأتر اتاقى است تاریک از گدازه هاى سرد خورشید که در آن قومى دور هم جمع مى شوند تا رنجى را تسکین دهند، تا دردى را درمان کنند، این رنجهاى بى پایان را، این دردهاى بى درمان را.

تأتر نجات ما است، شفاى ما است، آخرین امید ما است.
در میانتان نفس مى کشم و با فروتنى دوستتان دارم.

مجید بهرامی
منتظرتیم مجید ...
۰۸ دی ۱۳۹۲
تأتر اتاقى است تاریک از گدازه هاى سرد خورشید که در آن قومى دور هم جمع مى شوند تا رنجى را تسکین دهند، تا دردى را درمان کنند، این رنجهاى بى پایان را، این دردهاى بى درمان را.
چقدر دوست داشتم این قسمتشو
به امید نجات ما و پیروزی محید عزیز
۰۸ دی ۱۳۹۲
نمایشنامه خوانی عالی توسط نگار جواهریان، صابر ابر و علی سرابی و متن زیبای مجید بهرامی با صدای رضا کیانیان آنقدر دلچسب و عالی بود که نحوه ورود آزاردهنده به سالن و سختی محل نشستن رااز یاد من برد
۰۸ دی ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
-کارت چیه؟
-فکر میکنم!
-نه،منظورم دیروز امروز فرداست..
-خوب من دیروز امروز فردا فکر میکنم!

شب گذشته حال خوشی داشت..همه بودند...گوشه گوشه ی سالن را هنر دوست و هنرمند فراگرفته بود..