تأتر اتاقى است تاریک از گدازه هاى سرد خورشید که در آن قومى دور هم جمع مى شوند تا رنجى را تسکین دهند، تا دردى را درمان کنند، این رنجهاى بى پایان را، این دردهاى بى درمان را.
تأتر نجات ما است، شفاى ما است، آخرین امید ما است.
در میانتان نفس مى کشم و با فروتنى دوستتان دارم.
مجید بهرامی