در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آقامیلاد طیبی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:48:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
از روزگار و دورانی که دیگه نیست...

فضاسازی این کار که از لحظه ورود تماشاگر به سالن شروع میشه، همراهی خوب نور و صحنه و موسیقی، باعث ارتباط گرفتن با روایت اثری از استاد رادی میشه، از روزگاری که حرفها بود، از خیلی چیزهایی که امروز رنگ‌ باخته است.

بازیها اغلب یکدست و باورپذیر،‌ فقط اینکه گاهی در شلوغی‌ها دیالوگها سخت شنیده می‌شد. و پایانی که جای کار بیشتری داشت اما چنین اجراهایی متناسب با قدیمی‌ترین تماشاخانه‌ی فعال شهر تهران است، جای امیدواریست که مورد توجه اهالی محله‌ی قدیمی سنگلج نیز قرار گیرد.

به آقا میلاد عزیز دوست گرامی و قدیمی ..
خوشحالم که نمایش دیدین و اینجا ازش نوشتین .
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
میلاد جان دم شما گرم🙏🌱
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
رضا بهرامی
میلاد جان دم شما گرم🙏🌱
خداقوت آقا
۲۷ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خبر خیلی خوبیه ، لیست جامع و شاملی هم داره از فعالیت هایی که میتونه به پویایی هرچه بیشتر تیوال خیلی کمک کنه ، آگاهی و تعامل به پیش می بره ؛
درسته که بی کم و کاست و همین طور بی عیب و نقص نمیشه باشه ، اما تبریک خدمت تیوالی های عزیز❤❤


تئاتر تهران...
هر چند سالن‌های نمایش روزهاست بسته شدن تا سلامت جامعه تامین بشه؛ و البته که چی واجب تر از سلامتی؟
تئاتر یکی از قدیمی‌ترین هنرهاست، در ایران هم ما گونه های سنتی داشتیم مثل روحوضی‌ ها ، نقالی، تعزیه و...
اما تئاتر مدرن بعد از سفر ناصرالدین شاه به فرنگ کم کم و به سختی وارد ایران شد، فراز و فرود بسیار داشت، از روزای اوج برو بیای تماشاخونه‌ها تو لاله‌زار،پاگرفتن تماشاخانه سنگلج و اجراهای بزرگ از نمایشنامه‌های بزرگ، رونق تئاتر شهر و نمایش‌های آوانگاردش، برو و بیای هنرمندان و دانشجوها توی حیاط تئاتر شهر زیر شب های تهران، تا افول روزهای تئاتر، تعطیل شدن تئاترهای کوچک و ...
زنده باد یاد و خاطره همه زنان و مردانی که از رشت و تبریز و تهران برای پاگرفتن این هنر مدرن تلاش کردند...
خدا کنه یه روزی بتونیم دوباره برگردیم توی سالن‌های تئاتر، بشینیم روی صندلی‌ها و با خاموش شدن چراغ‌های سالن، دریچه‌های ذهن و روحمون باز ... دیدن ادامه ›› بشه...
سلامی و یادی بکنیم به خاطره اساتید بزرگی چون عبدالحسین خان نوشین،اکبر رادی ،داود رشیدی،علی نصیریان،حمید سمندریان، عزت الله انتظامی،سعدی افشار ، هما خانم روستا و همه دیگرانی که با تئاتر تا همیشه زنده‌ هستند...
#روز_جهانی_تئاتر ❤
به دوستان و عزیزانم چه بازیگران روی صحنه ،چه زحمت کشان پشت صحنه و همین طور نویسندگان و کارگردانان صبور ،این روز مبارک
و
آنان که صاحب خانه هستند و بی نفسشان صحنه جان نمی گیرد،تماشاگران ارجمند و فهیم ،که افتخار آشنایی با خیلی هایشان نصیبم شده و این قصه را ادامه اند...
خوشبختی اون چیزی نیست که آدم از بیرون می بینه،
خوشبختی تو دلِ آدمه،
دل اگر خوش باشه،آدم خوشبخته!
سن یه قرارداده بین یه نفر و تاریخ...
"به نام خدایی که، بر جانِ عاشق، سلام است"
به عنوان یک مخاطب و علاقه مند به هنر
به نشانه ی همدلی با جامعه ی دردمند و داغدار سرزمینم
و به احترام نام و مقام و حرمت انسان
امسال در هیچ یک از "جشن واره های هنری فجر" حضور نخواهم داشت.(از جمله تئاتر)
همدلی به آدمی شخصیت می دهد چنان که دوست داشتن و عشق به آدمی شخصیت می دهند، هموطنان قوم و خویش همند، ما دچار همیم...
همدلی قلبها را پهناور می کند ، همراه شو عزیز ؛
تنها نمان به درد، کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود...
باقی بقایتان❤️
فرزادخان جعفریان جان ❤️ بدون کپی و نسخه ی دوم❤️
۲۳ دی ۱۳۹۸
ممنون از پیگیر بودنتون جناب کیانی
۲۴ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما از هم دلخوریم ولی تهش رفیقیم
من چه رفاقتی با تو دارم؟ تو نبودی قضیه‌ی تصادف رو توی جمع گفتی؟
۲۶ دی ۱۳۹۸
من ولی خدای حفظ کردن دیااوگ‌ها و آوردنش توی زندگی‌ عادی‌ام.
۲۶ دی ۱۳۹۸
چه خوب ، اینم هنریه
۲۶ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عجیب غریبه یا غریب عجیبه ؟!
متن سختی که تونستن به بهترین شکل و به زیبایی به اجراش برسونن،
(دوستانی که اجراهای دیگه ای از این متن رو دیدن میتونن به خوبی نظر بدن)
همه چیز به جا و به اندازه است، حتی سکوت؛ بازی هایی کم نوسان و در خدمت اثر، موقعیت هایی که می خندونه ( نه از روی لودگی و لاس زدن و اینها ) و پایانی که غافلگیرکننده ست ، همه چیز جوری پیش میره که متوجه زمان تماشا نمیشی (کمتر تئاتری بوده که باعث بشه به ساعت مچیم نگاه نکنم، یادمون نره که بدون گوشی باید تئاتر دید ایموجی چشمک ).
به جمله های شروع کار خوب گوش کنین و با حسی که دارین با لحظه هایی که می بینید مواجه بشین دنبال منطق نباشین؛
شاید دیدین چی عجیب غریبه یا چی غریب عجیبه یا شاید....

آقا میلاد دوست داشتنی و با مهر ممنونم بابت تمام محبت و مهر و حمایتتون ❤❤❤
مرگ بر واکس :))
۲۰ دی ۱۳۹۸
حمیدرضا جان باید بگم که بَزَ❤️
خواهش میکنم دوستی به جا آوردنه و بس، ارادت همچنان باقیست ❤️
۲۰ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هیولا کیه؟
بدون هیچ پیش زمینه و گاردی این کارو باید دید؛
بازی های یک دست و تمرین شده ( نقش‌های سختی که میتونست در حد ادا باشه اما وقتی اینقدر با نقش درگیر بشی و زندگی کنی، باور پذیر از آب در میاد)
که همپا با متنی خوش پرداخت (فکر کردم متنی از یه نویسنده خارجی باشه اما ایده ی نویسنده از زندگی اطراف خودشه در ایران)،
و موسیقی که جایی اضافه تر نبودش به جا به کار گرفته شده بود(از خلاقیت آهنگساز جوان کار به خوبی استفاده شده) و
کارگردانی درخور (ریتم اجرا متناسب با پیش برد قصه به خوبی تغییر میکنه) از ابتدا تا به انتها تماشاگرو همراه نمایش میکنه تا هرکسی با ذهن و افکار خودش هیولایی رو پیدا کنه...
لذت کشف همراه با تعلیق، همذات پنداری و غافلگیری
اونی که باید مردم این شهر رو از خواب بیدار کنه... غریبه نیست
آدم زنده اندازه مرده شعور نداره...
گریه ای که اشک نداشته باشه، پیرت میکنه...
گریه ای هم که اشکش زیاد باشه، کورت میکنه.....
۲۱ آذر ۱۳۹۸
ممنون که به تماشای ما نشستید.
۲۱ آذر ۱۳۹۸
ممنون از دوستان گرامی
۲۳ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کنون رزم رستم و سهراب شنو(اینجا که تئاتره ببین)
دگرها شنیدی این هم اگه صدای شاتر دو عکاس گذاشت شنو!
حیف از تلاش یه گروه تئاتری که توسط بعضی از دوربین به دستان ضایع می‌شود؛
با احترام خدمت تمامی دوستان عکاس که عکاسی حرفه ای تئاتر را بلدند
زنده باد عکاسی حرفه ای ✨✨✨✨✨
۲۱ آذر ۱۳۹۸
اتفاقاً جالبه میلاد جان شبی که من اجرا رو دیدیم خانم عکاس پیشکسوتی حضور داشتند که با کوله باری از تجربه رگباری عکس می‌گرفتند دوربین ایشون هم قدیمی بود هر شات یک شلیک مهلک بود و خوب چون سالن خلوت هم بود صدا بیشتر به گوش می‌رسید
۲۷ آذر ۱۳۹۸
گروه ها به دلایل مختلف به این مسئله توجه ندارن، در صورتی که اثر مستقیم داره بر زحماتی که کشیدن که همانا اجرا بردن کارشون با مصائب امروزه ی جامعه مون هستش، به امید که روزی که در اغلب اجراها بتونیم بدون مزاحمت با اثر ارتباط بگیریم
۲۷ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اینقدر زهر به جون مردم ریختن، که پادزهر افاقه نمی کنه...
⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩
۲۱ آذر ۱۳۹۸
چقدر این جمله آشنا است توی این دوره
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
fariba akbari
چقدر این جمله آشنا است توی این دوره
بله متاسفانه
۲۵ شهریور ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک شاه واقعی...؟!
همه چیز به جا و به اندازه است؛
از طراحی ها تا بازی ها، تا همسفر آخرین شاه قاجار بشویم در سفری پر ماجرا.
استفاده فکر شده و خلاق از تمامی عناصر در خدمت نمایش، باعث می شود مسافری باشیم بین خیال تا واقعیت؛
اینکه روایت تاریخی صرف نمی بینیم باعث می شود خسته نشویم از تماشا و همراه داستان بشویم در موقعیت های طنز و تراژدیک تا ببینیم روزگار یک شاه واقعی را دیده ایم یا نه.
بازی ها یک دست و باور پذیر از کار سربلند بیرون می آیند، بدون اینکه کسی سر تر از دیگری باشد، همگی در خدمت پیش برد داستان هستند.
این شبها در قدیمی ترین تماشاخانه ی فعال شهر تهران ؛ در زمان سفر کنید...
جناب طیبی گرانقدر ممنونم از لطف توجهتون⁦❤️⁩⁦❤️⁩
۰۲ آذر ۱۳۹۸
سپاس از شما نازنینان که در این روزگار کمیاب هستین
۰۴ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کسی حب وطن هیچ به دل داشت؟ حاشا ...
میلاد خان⁦❤️⁩
۰۱ آذر ۱۳۹۸
امیدوارم شبهای پیش رو، لباس جدید پادشاه را پر استقبال ببینیم
۰۱ آذر ۱۳۹۸
ماهرو بانو واقعا هم، هی....
۰۱ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با دوست داشتن میشه آدم کشت...
آقامیلاد طیبی (milad2mt)
درباره اپرای عروسکی مولوی i
گر تو خواهی که شقاوت کم شود
جهد کن تا عشق افزونتر شود...
روایتی کم لکنت...
اینکه که بتونید در عین محدودیت ها و غافلگیری ها حرفی برای گفتن داشته باشید، قابل احترام و ستودنیه؛
ایده بسیار خوب نمایش که از دل تلفیق بر میاد همراه با بازی هایی مقبول و نسبتا یک دست تا انتهای نمایش همراهمان می شوند تا روایت فرزانه به آن حرفی که می خواهد بزند برسد؛
هرچند که متن می تونست بهتر و پرداخته تر باشه تا برای تمامی کاراکترها فضای کافی برای روایتی روان تر و تماشایی تر به وجود بیاد؛
با این همه، با تمام نقص ها و کاستی ها، که اغلب از توان گروه نمایشی خارج بوده، این روایت قابل قبول، قابل تامل و تماشایی ست...

#من_یک_تماشاگرم
گاهی هم باید لذت نبرد!
هر آنچه که در تفکر یک تماشاچی از تماشای تئاتر و لذت از آن دارای اهمیت است، در این اثر به حداقل می رسد و گاهی وجود ندارد؛
در کنار بازی های کم و بیش یکدست از همان حداقل ها هم هوشمندانه استفاده شده است،
در پس روایت های مختلف نمایش، فکری و نکته ای نهفته است اما پی بردن و کشف این نکته ها به دلیل زمان کم و تعداد زیادشان ممکن است مخاطب را تا به پایان با خود نکشاند؛
نمایش از ریتم نمی افتد، همه چیز از قبل فکر و تمرین شده است اما این روند همیشه هم جوابگو نیست، کاش پایان زودتر یا بهتری می دیدیم.