لحظاتی قبل از شروع اجرا هست که بینهایت دوستشون دارم، لحظاتی که اعتیادآورن
درست اون چند ثانیه ی بین تاریکی مطلق و اومدن نور به صحنه
اون سکوت فراگیر لعنتی
جایی که سعی میکنی حتی آب دهنت رو هم قورت ندی تا اون بکر بودن رو بهم نزنی و همزمان برای اونچه قراره ببینی لبریز از ذوق میشی
مهم نیست چند باره اونجا نشستی، چون بازم هیجان زده میشی که این بار قراره چطور غافلگیر شی
صادقانه خیلی وقتا قراره ناامید شی از انچه قراره ببینی، خیلی وقت ها بجز دیشب
چون دیشب اونقدر خوشبخت بودی که یه اجرای معرکه ببینی محمد
یه جدال باشکوه بین دو انسان
یه دوئل عجیب
موسیقی و اتمسفر گوش و چشم نواز
متنی شگفت انگیز
شنیدن صدای کشته شدن رویاهات
و در نهایت لذت
... دیدن ادامه ››
خالصی که این بار به قلب تو قراره شلیک شه
من دیشب آدم خوشبختی بودم
درسته سر زدن به تیوال و نوشتن برام سخت بوده و هست
اما این اعتیاد لعنتی امانی نمیده
اعتیاد به اون لحظات جادویی ابتدایی
به اون چند ثانیه
بین سیاهی مطلق
و برگشت نور...
پ.ن: جناب برهمنی
من دیگه نمیخواستم چیزی در تیوال بنویسم
شما و احتمالا جناب گرجی در ساعات آینده ، باعث شدین توبه بشکنم
کیف کردم از دیدن و گپ و گفت باهاتون
محمد جواد عزیزم، چقدر لذت بردم از دیدنت رو صحنه، لذت دوچندان شد ❤️