دیروز به ناگهانیترین شکلِ ممکن، یک ساعت مونده به اجرا، به پیشنهادِ دوستم رفتیم و اجرایِ دوستش رو دیدیم :)
بعد از مدتها، دیدنِ کارِ کودک و همراه شدن با بچههای توی سالن به من خیلی چسبید.
یه روایت از بزِ زنگولهپا، از نوعِ شاد و موزیکال و رنگیرنگی...
احتمالاً برای بچههای زیرِ ۷ سال جذابتره و میتونن با موسیقی و فضایِ شادش همراه بشن.
فقط مامانِ عزیز، بابایِ عزیز، بزرگترِ عزیز...
چرا فکر میکنین بچههاتون رو باید با گونی گونی خوراکی بیارین توی سالنِ تئاتر؟؟
چرا وقتی بچهتون حواسش به نمایشه و داره داستان رو دنبال
... دیدن ادامه ››
میکنه و خوراکی نمیخواد ازتون، دونه دونه پاکتهای چیپس و پفک و پاستیل رو باز میکنین میدین دستش که حواسش پرت بشه به خوراکیش؟؟
چرا وقتی بچه ازتون یه سوال در موردِ داستانِ نمایش میپرسه دعواش میکنین؟ ولی خودتون بیوقفه با صدایِ پاکتها و کیسههای خوراکی تمرکزِ بقیه رو به هم میزنید؟
قبل از تئاتر، بچهها رو با خوراکیهای سالم سیر کنید و از الان بهشون یاد بدید که توی سالنِ نمایش نباید خوراکی بخورن...
و بدونید سوال پرسیدنِ بچهها موقعِ تماشای تئاتر خیلی طبیعیه... به جایِ دعوا کردن، خیلی آروم بهشون جواب بدین.
یه آقا کوچولویِ خیلی قشنگ با بلوزِ طوسی به همراهِ مادرش توی سالن بود که با اشتیاقِ زیاد داستان رو دنبال میکرد، هیجان داشت، خوراکی نمیخورد و گاهی هم سوال میپرسید...
کاش همه مثلِ همین آقا کوچولو تئاتر ببینن... چه بچه و چه بزرگ...