«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خسته نباشید به گروه.
1. آهنگ واویلا لیلی بهتر از صدای رادیو است. اول نمایش صدای رادیو من رو جذب نکرد...
2. کر بودن حسین آقا برام جذاب نبود . میتونست شوخ تر و هیز تر باشه.
3.بهترین بازیگرها به نظرم حسین آقا(حمیدرضا کتول) و ناهید(راضیه شریفی) بودند.
4. به امید دیدن اجراهای خفن تر از تک تکتون.
من دوبار نمایش را دیدم. از دو گوشه متفاوت سالن. واقعا دوست دارم دفعه سوم هم ببینم. نمایش بدون دکور و با بازی های جذب کننده و موسیقی زنده بسیار هماهنگ. حتما این کار رو ببینید. آقای مجید رحمتی بازیگری که بزودی تبدیل به سوپر استار بازیگری ایران میشود. اولین بازی که از ایشون دیدم و بعدش به تماشای نمایش تختی رفتم. اینکه بفاصله کمتر از یک ساعت دو نقش متفاوت را در د سالن قشقایی و ایرانشهر اینقدر خوب و روان اجرا میکند نشانه این پیشبینی است. و اما شاهکار کار لحظه تیر اندازی است... عاااالیه ...ممنون از همه عوامل.
روایت خلاقانه و ظرافت ذهنی ،برجسته ترین نکته این کار است. بازی ها عالی. مطمنا تا لحظه آخر با کار همراه خواهید بود و حتی بعد. امیدوارم این کار در سالنی مناسب تر و با دکوری درخور این روایت زیبا دوباره تکرار شود. مرررسییی
بنده یک تماشاگر علاقمند به تئاتر هستم! به نظرم اجرای 2 بهمن شلخته و بی سلیقه و بی حوصله بود! هرچی خواستم مثلا اینها رو به ذهن آشفته آرتور که به نظرم داستان از کابوسهای او روایت می شد ربط بدهم، اما نشد! لباس ها! گریم ها! صحنه! .... راضی نبودم! البته باید محدودیتهای گروه رو در نظر گرفت! در کل برای من نمایش همون یک دقیقه اولش بود! دیالوگ ها و صداهای قوی! وقتی شروع شد، تموم شد!
مثلا اون صحنه که بازپرس برادر کوچک رو آب میدهد: چقدرررر مصنوعی بود!!!
این نمایش نقطه قوتش صدا بود! صدای بازیگرا! صدای موسیقی!
بسیار متشکریم که انقدر ریز بینانه به کار نگاه کردید و بسیار متاسفیم که نتونستیم نظر شما رو جلب کنیم. و اما چند نکته. مسأله ی گریم که ما از همون ابتدا گریم خاصی رو مد نظر نداشتیم حتی در ایده های اولیه. مسأله ی بعدی لباس هاست که به خاطر حرکات بازیگران ما نتونستیم لباس هایی که متعلق به تاریخ نمایش (١٩١٢) استفاده کنیم به همین دلیل لباس ها امروزی تر بود. همیشه در بی نظمی ها هم میتونه نظم وجود داشته :)) مرسی بابت اینکه وقتتونو به ما دادید.
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازهی ما به نام «پناهکاه» از ۲ تیر در تماشاخانهی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.
دوست عزیز گروه تئاتر «ریگولیتو»، نمایش تازهی ما به نام «پناهکاه» از ۲ تیر در تماشاخانهی ایرانشهر اجرا خواهد شد. امیدواریم شما را در سالن نمایش ببینیم.
نمایش خوبی بود! طراحی صحنه من را یاد سکانس های آخر فیلم اینر استلار انداخته بود که پدر در فضای اتاق خواب با دختر و گذشته خودش در میان مکعبهای زمان حرف میزد! در واقع نمایش در ذهن ابن ملجم اتفاق می افتاد! مثل وسوسه ها! رویای مادر! اونجایی هم که صدای اخبار آلمانی و فرانسه می آمد من رو یاد نظریات یونگ درباره ناهشیار جمعی انداخت! انگار ذهن همه تروریستهای تاریخ در ذهن ابن ملجم به اشتراک گذاشته شده بود... مرسی آقای نعیمی و هنرمندان عزیز و گرامی! لذت بردم! به امید اجرای نمایش های بعدی
دوستانی که تفکر انتقادی دارند نقد هایی که به متن و نوع اجرا نمایش وارد هست رو خواهند گفت!
من در کل نمایش رو اینطوری توصیف میکنم: چند تا مداد سیاه و رنگی که صفحه روزگار رو خط خطی میکردند و یک پاک کن بزرگ و سفید که هر از چند گاهی اونها رو از صفحه پاک میکرد تا جا برای خط خطی کردن مدادهای دیگه باز شه!
فقط دوست دارم بگم: اووووم خلاقانه بود! من که این نمایشو دیدم واقعا خوششم اومد!:D
صفحه گسترده اجتماعی 16 تکه نا مسطح؛ جایی شاید برای 4 نفر!
بی قانونی و قانون گریزی و خویش تنبیهی و دیگر تنبیهی انسانها در این صفحه به خوبی نمایش داده می شد! جایی که هر صندلی برای یکیه! جایی که انقد باید داد بزنی تا یکی ساکت بشه! جایی که یا باید فرار کنی یا دنبال کنی! همراهی وجود نداره! یا باید تمسخر پیشه کنی یا طعنه بزنی! همدلی بی معنی است! باید بزنی ! چک یا زیرآب فرقی نداره! والا می خوری! هم یاری کیلو چنده؟
نمایش خوبی بود! واقعا بازیگرها خیلی زحمت کشیده بودند! امیدوارم کامل تر بشه!
1. سپاس از گروه نمایش برای زحمات و اجرای خوبشون
2. از دید بنده بازیگران کمی بی تمرکز بودند که در اوایل کار خیلی به چشم می اومد.
3. همونطور که جاواد بزرگ خانواده بود امیر خان جعفری هم بزرگ نمایش بود.
4.شیدا خلیق و ناهید مسلمی همون مادر و دختر نمایش ماضی استمراری بودند و امیر جعفری هم همون گنده لات نمایش شکلک فقط در بسری دیگر
5.نقش دایی می تونه بهتر اجراشه! نقش دایی یاد بازیگرای جنگ شادی رو تداعی می کنه! و این برای نمایش خوب نیست!
6. متن خیلی شعار زده است! انگار پای منبر نشستی تا نمایش! هرچند جعفری ، خلیق و مسلمی عالی هستند ولی یک نخ نا مریی این وسط گم شده که نمایش رو آنچنان که باید دلچسب نمی کنه!
7. ...
سپاس
طی این برنامه برای من کل زندگی یک انسان و عمر هستی مرور شدند از پرواز قطرات باران به آسمان و جشن ابرها! از حرکت کرات و کهکشانهااااا! آب شدن برفهای کوهستان و رویش گلهای وحشی! از آفتاب مهتاب زدن با نت های نواخته شده!!!! اووووووووووووووووووووو! عالی بود!
*** خطر تأثیرگذاری بر ذهن مخاطبینی که کار را ندیدهاند ***
امیدوارم حالت "مگه اینکه ..." اتفاق نیفته هما بانو! وقتی که قرار باشه ماحصل تلاش اونها رو که دوتاش به زبالهدان و یکی بر روی مزار میره نبینی ، نمیدونم همون حس سابق تداعی میشه یا نه!