نگاهی نو به جنگ،
در جنگ مردمان نقش میافرینند ومیبازند و برندگان جنگ معمولا پنهان هستند.
یک جانباز جنگ که در خاطرات و تروماهای جنگ اسیر شده است.
از یک سو قهرمان ماست و از سوی دیگر بخاطر ناراستیهایش عذاب وجدان دارد.
البته در این نمایش این جانباز مسئول شکست خواهر و برادرش، معشوقه مسیحی اش، اعدامی کمونیست یا جاسوس، وحتا قتل عامهای صدام حسین است!
آیا بهتر نبود برای ترکیب همه این بدیها شخصیتی بجز یک جانباز پیدا میکردیم وکانتکست نمایش عوض میشد؟
یادم میاید در آمریکا که بودم در زمان کشته شدن یک سرهنگ زن سیاهپوست که در جنگهای متجاوزانه آمریکا کشته شده بود انتقادی کردم وگفتم با اینکه از اینکه یک زن که سیاهپوست هم هست و به مقالات بالا رسیده خوشحالم ولی باید دانست که جنگ آمریکا با عراق متجاوزانه و امپریالیستی بوده است که در نتیجه آن ایشان کشته شده است. ناگهان همه جانبه از طرف آمریکاییهای دانشگاهیم حتا بمن حمله شد که تو چه حقی داری که به قهرمان جنگ در آمریکا انتقاد میکنی؟ این از
... دیدن ادامه ››
آمریکا که کعبه آمال بسیاری از روشنفکران ماست.
بجز آن بسیاری از شخصیتها کامل پرداخت نشده بود. مثلا این جانباز چگونه باعث بدبختی خواهرش نرگس شده بود؟ برادرش یحیی را چرا بدبخت کرده بود؟ ووو
کلا بدسلیقگی در انتخاب پرسوناژها شده بود و بنظر میرسید جانباز جنگ بعنوان سمبل حکومت ایران محاکمه ومسئولیت همه بدبختیها را بدوش وی میاندازند.