تئاترهایی که بدونِ ادا و بدونِ تلاش برای پیچیده و عجیبغریب بودن، حرفهایی از زندگیِ واقعی رو میگن، اغلب برای من دوستداشتنی هستن و "انگلیسی"
... دیدن ادامه ››
از همین اجراهاس...
همه چی متعادل، همه چی به اندازه، همه چی درست...
حداقل برای من که اینطور بود.
به عنوانِ یه آدمِ [نسبتاً] ضدِ مهاجرت، غمِ "رویا" رو میفهمم و حرفهای "امید" که شاید به نظر شعاری بیاد رو کاملاً درک میکنم...
و آرزو میکنم کسی مثلِ "امید" توی زندگیِ همهمون باشه... حامی، راضی، خوشحال.