در روزهای هراس انگیز و سراسر از اخبارهایی که باشنیدن هرخبر یک تکه از آرامشمون داره کم میشه و باعث انزوای بیشتر میشه
دو دل بودم ،این نمایش ببینم یا نه،بلیط از قبل گرفته بودم.
رفتم ، تماشا کردم،لذت بردم،لبخند زدم،حسرت خوردم،غمگین شدم و یک ساعت تمام در سنه کریم پشه و شیره ایی بودم.

تسلط در اجرا و انرژی آقای رحمتی بی نظیر بود.

من اگر می‌دانستم
دنیا اینقدر شلوغ است،
نمی‌آمدم!
صبر می‌کردم بعدها...

عباس معروفی

سرکارخانم محمودی و آقای شمس
ممنون از شما
نه به خاطر اجرا و متن قشنگ و دلنشین و کارگردانی خوب،
بلکه انقدر اجرا و متن عالی بود،من که قوه بصری قوی و قوه سمعی ضعیفی دارم، کاملا همراه بودم با این مونولوگ، چهره رحیم،همایون،بلقیس،شاباجی،بهرام و موسیو و حتی عمارت عودلاجان ،خونه شیک امیریه و حیاط پشت دارالمجانین و قارچ های سمی مصور دیدم و حظ سمعی و بصری بردم.
موفق و درخشان باشید.

امتیاز من به این نمایش 5به توان 2
کیف کردم و حظ بردم
بازیگران ،اجرا ،صحنه ،کارگردانی ،متن ،آخ امان از موسیقی و صدا همه و همه عالی
ممنون که در یک تئاتر صامت و کمدی ،تجربه های زیسته امون به نمایش گذاشتین
قطعا دوباره خواهم دید ،برای تکرارهیجان ولبخند رضایتمندم که دیشب تا ساعاتی پس ازنمایش و جلسه گفتگو ثابت مونده بود.
گروه بااستعداد و پویا و دوست داشتنی دمتون همواره گرم

نمایش جالبی بود
تسلط بازیگران عالی و اجراشون بی نقص بود ،کاملا نقش ها باورپذیر و ملموس که یک لحظه فکر کردم سرکلاس کد۱۳مدرسه شهید ......هستم نه سالن ۲ نوفل لو شاتو
خیلی ها از اون حس و حال و هواها یادم رفته بود ، یادآوری شد و لذت بردم.
طراحی صحنه به نظرم کاستی داشت که متن و اجرا باعث میشد به راحتی چشم پوشی کرد.
گروه اجرایی عرض تشکر و خسته نباشید

از دیشب چه قدر تو فکر جان براون هستم ،شدید همزاد پنداری کردم ،به دنبال آرامش بود و پیدا نکرد ،برگشت جایی که زمانی طعم آرامش داشت ....
چه قدر با حال و هوای ما مطابقت داره ،به دنبال اندکی آرامش به هر ریسمانی چنگ میزنیم در گذشته و حال که این حس دست نیافتنی پیدا کنیم .

آقای دارابی ممنون ازشما که انقدر تسلط داشتین و زیبا اجرا کردین و جان براون جز شخصیت هایی که برام ماندگار خواهد شد.
آقای سلیمانی عزیز و متواضع ،خسته نباشید دم خودتون و گروه اتون همواره گرم
ممنون که انقدر دغدغه تئاتر و متن خوب دارید و به جزئیات توجه دارید و به مخاطب احترام میزارید

من هیچ وقت جایی زندگی نکردم ،فقط اقامت کردم

عجیب با یاشار نمایش همراه بودم
هیس ،فریاد نزن بهمن میاد،دردت ،جسم ات ،روح ات مهم نیست
هیس، دخترها فریاد نمی کشند وقتی هر جفایی بهشون بشه
هیس، وقتی در رانندگی مردی با قدرت کاذب مردونه راه بهت نمیده فریاد نزن چون ناسزا می شنوی،هنگام برگشت از تئاتر مواجه شدم،سکوت کردم چون ممکن بود بهمن بیاد
هیس زنان جامعه ام جلو هر ظلم و دیکتاتوری باید فریاد درونی بکشند
هیس، وقتی نجوا و حمایت میخواهی،خاطره ۹ماه قبل فقط یادش میاد
هیس ،چون خیلی وقت بهمن روی سرمون هوار شده و ما همچنان ادامه میدیم

ببخشید من دانش و قلم نقد ندارم ،فقط احساس ام گفتم.

تیم اجرایی خسته نباشید

آزمودم مرگ من در زندگی ست
چون رهی زین زندگی پایندگی ست

جناب غریب پور و تیم حرفه ایی عروسک گردانی خسته نباشید، روایت و اشعار و عروسک گردانی عالی بود

شروع بلیط هفته آتی از کی شروع خواهد شد ؟

لذت بردم
متن با زندگی حال ،ملموس بود
اجرا ،امان از اجرا احساس میکردم در ابتدای دهه ۵۰ نشستم و دارم از نمایش لذت میبرم
خسته نباشید و خدا قوت

:همه شکست ها(تغییرها)آخر بُرجِ

هنوز دارم کیف میکنم
استاد صمیمی درخشان بودند
عالی بود
سلامت باشن و سایه اشون مستدام
کارگردانی و طراحی صحنه و نورپردازی دوست داشتم

دست مریزاد به کل گروه
ممنون که ۲ساعت نفهمیدم چه جوری گذشت
از متن و اجرا و کارگردانی خوب
از ساعتی که نمایش تمام شد تا الان همینطور ذهن ام درگیر شده و درحال مرور هستم ،و بیشتر متوجه میشم که چه قدر دلم برای نمایش واقعی و موضوع خاص که به فکر گیشه نیست ،تنگ شده بود.
این دلتنگی امشب رفع شد.
کاش کاش کاش تماشاگران یاد بگیرن بی صدا و قهقهه هم میشه خندید