در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال حمیدرضا مرادی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:59:16
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تصویر یک موقعیت تراژدی
من نمیخوام بمیرم

این درست ترین دیالوگی بود که شنیدم
متاسفانه انقدر بت سازی و تقدس و شعار سازی برای شهدا تو تمام این سال ها انجام شده که تا اسم کار دفاع مقدسی میاد ناخودآگاه گارد میگیرم و منتظر کار سفارشی هستیم
ولی
دویست و هشتادمین شب سال اجرایی بدون شعار

این کار پر از خلاقیت و پر از جزئیات و پر از زیبایی

باید باید حتما از این جنس کارها حمایت بشه

دم همتون گرم 😍😍
جناب مرادی عزیز
ممنونم از حضورتون
و
اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
نگار امیری
جناب مرادی عزیز ممنونم از حضورتون و اینکه نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید
🙏😍
۱۹ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مثلث

بودن یا نبودن مسئله این است

چه کسی قرار است سردر دستشویی مرکزی باشد ؟؟؟
مسئله این است


اجرایی خلاقانه ، مدرن ، جذاب و دوست داشتنی و اندازه

فقط ای کاش ای کاش ای کاش ای کاش
اون لهجه ترکی و تقلید لحن احمدی نژاد رو انجام ... دیدن ادامه ›› نمی گرفت چون واقعا نیازی نبود ، تاتر داره کار خودش رو میکنه ، به اندازه خنده میگیره و درسته و شیکه
نیازی نیست واقعا به این اضافه کاری

دم همتون گرم که تاتر کار می‌کنید
دم همتون گرم که تاتر اجرا می‌کنید

😍
نمایش بامزه و خلاقانه ای بود
بدون اضافه کاری
یا تلاشی برای دیده شدن
یا خنده گرفتن
ساده و اندازه و درست

تلفیقی از همه چی
از اهانت به تماشاگر گرفته تا شکسپیر ، سوفکل، تعزیه ، بازی تنیس و ........ در یک بستر درست.
(البته ماست ها تو قیمه ها ریخته نشد )

بازی های درست و اندازه و بدون اضافه کاری

البته کارگردان خودش رو ملکه زنبورها کرد 😁


حالتون خوب میشه
حال ما خوب شد
دمتون گرم 😘😍
حمیدرضا من می‌خوام هر دو سانس بلیت بگیرم، به نظرت منطقیه؟
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
حمیدرضا مرادی
نه امیر جان البته دیر جواب دادم ببخشید کاش تماس میگرفتی 😘😘
حله داداش، دمت گرم، همون سانس اول جمعه بلیت گرفتم.
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
قربانت رفیق جان
۱۳ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برهوتی که سال های سال است که همه ما درونش زندگی می‌کنیم


هارولد پینتر بی نظیره
واقعا یکی از بهترین نویسنده های مدرن جهان است
اما فکر میکنم این متن اصلی نبود یعنی به دلایلی متن کوتاه شده بود و همین اتفاق باعث گم شدن پازل هایی شده بود که مخاطب نمیتونست حداقل با یکبار نگاه کردن ارتباط موثر بگیره و هی توسط متن ... دیدن ادامه ›› قطع میشد

اما در مورد بازی ها و کارگردانی و طراحی ها همه پر از جزئیات، زیبایی ، حساب شده و فکر شده بود

و از همه مهم تر شهامت کارکردن متن پینتر تو این بلبشو تاتری و متن ها و کارهای فاجعه بد خودش قابل تحسین و قطعا این شهامت باید حمایت بشه

دم همتون گرم 😍😍
درود بر شما ممنون از حضور و نگاه زیبای شما و اینکه بله ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردیم تا این کار رو به صحنه ببریم و کاملا همونطور که خودتون فرمودین موانعی وجود داشت که این اثر به شکل کامل ارائه نشه 🙏🌹
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
رحیم مهراندیش
درود بر شما ممنون از حضور و نگاه زیبای شما و اینکه بله ما با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردیم تا این کار رو به صحنه ببریم و کاملا همونطور که خودتون فرمودین موانعی وجود داشت که این اثر به شکل ...
😍😍
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیدن یک بازیگر آینده دار و توانا و جذاب روی صحنه

بازی تکنیکی، دقیق ، اندازه و متمرکز و کنترل شده
تسلط کامل بر تک تک حرکات و اکت ها
بیان درست و کامل
نگاه درست و کنترل شدا

حسن فضلی قطعا قطعا بیشتر و بیشتر ازش خواهید شنید
بازیگر کاملا حرفه ای توانا

نورپردازی درست و جذاب
سایه روشن های درست از کاراکتر ... دیدن ادامه ››

و در مجموع کاری که ارزش دیدن هنر بازیگر جوان آینده دار روی صحنه رو داراست

قطعا اجرا خیلی بهتر میتونست باشه ولی همین هم کلی نکته و جذابیت برای فهمیدنش داره
😍😍
هیدن

اجرای رو به جلو از کوروش شاهونه
اجرایی به مراتب قوی تر و درست تر و خلاقانه تر از مانستر
چه در مورد بازی ها ، چه طراحی های صحنه ... دیدن ادامه ›› و لباس و نور و موسیقی و کارگردانی

اجرایی پر از خلاقیت ، پر از نشانه ، پر از تعلیق و جنون

حمید رحیمی بی نظیر روی صحنه ، بازی پر از جزئیات، پر از خلاقیت با تمرکز بالا ، حفظ راکورد حسی و حرکتی ، با بدن و بیان بسیار قوی و مسلط و حضوری جاری و ساری روی صحنه

ریحانه رضی درست و اندازه و بدون اضافه کاری و متمرکز

حضور دو بازیگر روی صحنه بشدت قوی و جاری و بدون قطع

صحنه و لباس و نور و حرکت و صدا کاملا تکمیل کننده پازل های اجرا و از جنس اجرا

ریتم درست و دقیق

هیدن اجرایی روبه جلویی برای کوروش شاهونه و تیم اصلیش بود و این اتفاق بسیار جذابی بود

فقط داشتم به ۲ مورد فکر میکردم
که اگه اینجوری میشد چی میشد

۱_ اگه اجرا دقیقا در لحظه ای که میت وارد خانه میشه و ژان را با مرد اورژانس میبینه ، تموم بشه چه اتفاقی می افتاد؟؟؟؟؟
شاید کانسپت اجرا میتونست عمیق تر بشه ؟؟؟
شاید
البته جنون کوروش شاهونه ناقص باقی میموند .
(بعد از اون صحنه ریتم اجرا کمی میافته )


۲_ اگه رئالیتی صدای ژان کمتر میشد چی میشد ؟؟؟؟؟
چون میت رو با بیان متفاوت تری می‌شنویم، با لحن و مکث و اکسان هایی که باعث شد بیان همچون بدن کمی از دفرمه شده و از حالت رئالیتی خارج بشه.
اما صدای ژان کاملا صدای رئالی هست .


و نکته آخر لحظه ورود میت در صحنه تقابل ژان و مرد اورژانس، اگه ژان کمی در حد ۱ یا ۲ قدم عقب تر بره کسایی که سمت راست سالن و گوشه نشستند هم میتونند چهره و میمیک میت رو ببیند و صورت میت ماسکه نمیشه
چون یکی از نقاط عطف و جذاب اجرا دقیقا همین نگاه میت و لحظه ورود اون هست

و در آخر دمتون گرم که کورسوی امید و نور تو این دالان و پنهان خانه پنج در شدید. ❤️❤️❤️
ممنونم
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
چه خوب که شما هم هیدن رو دیدین 👍 چه عجیب ، چه غریب ! چه تصادفِ عجیب غریبی 😝
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
مهرنوش مومنی
چه خوب که شما هم هیدن رو دیدین 👍 چه عجیب ، چه غریب ! چه تصادفِ عجیب غریبی 😝
😁😁😁😁😁

بَزَ. بَزَ. بَزَبَزَ


۲۱ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تاترشهر هم مثل همه یادگاری های این سرزمین در حال نابودیه ، و خیلی زود مثل ارومیه و گاوخونی خشک خواهد شد.


چجوری آنقدر برای نابود کردن چیزی تبحر دارید ؟؟؟؟؟؟
واقعا عجیبه ، غریبه

عنوان شغلی :
راه میرم تو سالن ها ، ببینم کی چیکار میکنه ، کی چی رو سرشه ، کی یه لحظه تار مویی یا پوست پایی یا دستی بیرون باشه
بعد بدو بدو بیام امر الهی رو انجام بدم

واقعا عنوان شغلی اش چی میشه ؟؟؟
عنوان شغلیش میشه خرمگس فرهنگی
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
پویا فلاح
عنوان شغلیش میشه خرمگس فرهنگی
زه بر تو، احسنت، درود بر تو👍🏻👍🏻👌🏻👌🏻
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
با هر برخوردشون ، ما هم گاردِ حمله گرفتیم. چ کلامی چ فیزیکی ،، برای ما ک جوابگو بود. توصیه میکنم امتهان کنید و از ترس و عقب نشینیشون لذت ببرید اگر ب اجبار وارد این مکان شدید .
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فاجعه ای به نام تئاترشهر

جایی که قرار بود شهر تئاتر باشه اما تو این بازار مکاره همه چی هست جز تئاتر

واقعا هیچی دیگه مهم نیست
فقط اتوبوسی پر کردن این شهر و سالن


من مردم برای این آروغ روشنفکری که تو اجرا زدید

نور تو صورت تماشاگران
دیالوگ احساسی : چرا ساکتید؟؟؟ چرا هیچی نمیگید؟؟؟؟

چند ... دیدن ادامه ›› دقیقه بعد
برای کی ؟؟؟ برای چی ؟؟؟؟؟؟؟

وای چه نگاه نقادانه ای به اوضاع

و در آخر تنها راه نجات و اون فرشته نجات و ناجی همه ماها همونه که هممون فکر می‌کنیم آدم بَدَه است ، و ما تمام این مدت در موردش اشتباه قضاوت میکردیم
همون که سوراخ کشتی رو گل میگیره تا ما غرق نشیم

عالی 😃😃😃
دست مریزاد 😃😃😃😃😃
خدا قوت 😃😃😃😃😃



سلام عزیزانم

قصه ی خانم آوازخوان کله طاس ۱۳ مردادماه ۱۴۰۲ برای همیشه ، تموم میشه.

قصه ای که از سال ۹۶ اولین بار برای من بعنوان بازیگر آقای مارتن در همایش مکتب تهران شروع شد و بعد از ۶ سال ، جمعه برای همیشه تموم میشه.

قصه ای پر از اتفاقات تلخ و شیرین ، پر از رسیدن و نرسیدن ، پر از امید و ناامیدی

قصه ای که خود خود زندگی بود ، انگار خودم با این قصه خوابم برد و به رویاها پناه بردم تا از تلخی خود زندگی بکاهم.

قصه ی بچه ای که بدنیا ... دیدن ادامه ›› آوردم و خودم همزمان با بزرگ تر شدنش ، رشد کردم و دیگه من همون حمیدرضا قبل خانم آوازخوان کله طاس نیستم ، انگار خانم آوازخوان کله طاس منو بدنیا آورد و بزرگم کرد.


اینا یکم درد و دل بود با قصه ای که ۶ سال بخش مهمی از زندگی من شده بود و جمعه ۱۳ مرداد ماه ۱۴۰۲ برای همیشه رو طاقچه خونم و تو قلبم جا خوش خواهد کرد.

دم همتون گرم که همیشه ازم حمایت کردید 🙏❤️

فقط ۵ اجرا
حمیدرضا جان سلام. بخاطر ساعتش تا الان نیامدم و منتظر بودم جای دیگر و ساعت زودتر اجرا برید. حالا که گفتی تمدید نخواهد شد سعی ام را خواهم کرد ولی اگر نشد، من را ببخش
آرزو می کنم همیشه موفق و پیروز باشی 😍
۰۶ مرداد ۱۴۰۲
درود بر شما...
حتما دیگه وقتش رسیده که داستان جدیدی رو شروع کنین و با هرچه که از خانم آوازخوان کله طاس آموختین و کفش هایی که از اون بافته شده راه رو ادامه بدین...
امیدوارم بر سکوی دیگه و در زمانی نزدیک ببینیمتون...

۰۸ مرداد ۱۴۰۲
شاهین نیک آپان
درود بر شما... حتما دیگه وقتش رسیده که داستان جدیدی رو شروع کنین و با هرچه که از خانم آوازخوان کله طاس آموختین و کفش هایی که از اون بافته شده راه رو ادامه بدین... امیدوارم بر سکوی دیگه و در ...
ممنونم جناب نیک آپان عزیز و بزرگوار 🙏❤️

حتما و با انرژی و انگیزه و قدرت بیشتر

با افتخار برای من 😍😍
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام وقت بخیر بزرگواران

اجرای ما به مدت ۴ شب تمدید شد

شنبه ۳۱ تیر
یکشنبه ۱ مرداد
دوشنبه ۲ مرداد
سه شنبه ۳ مرداد

ساعت اجرا ۱۹ شد
تا دوستانی که ساعت ۲۱ برایشان دیر بود بتونند تشریف بیارند

خوشحال میشم افتخار داشته باشم تا یک اجرای متفاوت و درست رو از خانم آوازخوان کله طاس، شاهکار اوژن یونسکو ببینید
🙏❤️
حمیدرضا نازنین موفق باشی، ارادت فراوان برای خودت و گروهت
۳۱ تیر ۱۴۰۲
آرمین
حمیدرضا نازنین موفق باشی، ارادت فراوان برای خودت و گروهت
ممنونم آرمین عزیز از انرژی خوبتون 🙏😍
۰۱ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

به چالش کشیدن دنیای متمدن غرب و جنتلمنیسم، نابرابری های اجتماعی و غیره قبل از دهه ۶۰ میلادی _جایی که جنبش های چپ اجتماعی مثل رپ، هیپی، وود استاک، جنبش های دانشجویی در اروپا علیه نظام سرمایه داری_ توسط یونسکو به چالش کشیده می شود.

در اثر فوق یونسکو تلاش دارد مناسبات یک خانواده انگلیسی _که هم اکنون ( قرن ۲۱) نیز به شرافت خانوادگی معتقد است _ را به نمایش بگذارد و بگوید اصیل زادگان چگونه رفتار می کنند.. مردمی دو رو، فریب کار، دروغگو که حفظ ظاهر می کنند و تفریح شان سرک کشیدن در کار مردم است، آنها همدیگر را تحمل می کنند با اینکه از هم خوششان نمی آید فقط به خاطر اینکه مهمانان اشراف زاده هستند و با طبقه کارگر و متوسط فرق دارند.
ورود آتش نشان ( طبقه متوسط) و علاقه اش به تامین نظر اشراف چالش دیگری از جامعه ای است ( البته امروز هم مصداق دارد ) که آرزو دارد مثل اشراف باشد عنوان (( با کلاس )) در جامعه امروز خودمان موید این حرف است.

و این نمایشنامه در تلاش است ((مضحکه بودن)) این مناسبات را نشان دهد، جایی که یونسکو می خواهد بگوید غیبت کردن و سرک کشیدن در کار مردم و ... دیدن ادامه ›› غیره فقط مخصوص افراد از طبقه پایین اجتماعی و خدمتکار نیست و اشراف فقط بر اساس شانس تولد و پول همان انسانها هستند و حتی بدتر و فقط لباس های گرانقیمت تری می پوشند...
شاید این متن در مقابل (( در انتظار گودو )) که هنوز تازگی خود را حتی بیشتر ارزش هایش درک می شود، تازگی کمتری داشته باشد اما متن خوبی است که حداقل با واقعیت های امروز ایران تطابق دارد.

نوشته از محمد حسین کیانی
سلام بزرگواران
من یک تماشاگرام

میخوام قصه اجرای خانم آوازخوان کله طاس تعریف کنم ، قصه ای که بخشی از وجود زندگی من تو این ۶ سال شده است.

۱۳۹۶
اولین بار بعنوان بازیگر نقش آقای مارتن با این اثر روبه رو شدم ، ۶ ماه تمرین و نرسیدن به اجرا

۱۳۹۷
تصمیم گرفتم با گروهی که سال ها میشناختمشون این متن تمرین کنیم و اجرا ببریم ، یک سال تمرین سخت و فشرده. هی ساختیم، خراب کردیم ... دیدن ادامه ›› و دوباره ساختیم ، بازیگر عوض کردیم. هرچی کلنجار میرفتیم که بشه اما نمیشد ، متن خیلی خیلی سخت بود ، یه متن سهل ممتنع ، به ظاهر همه چی ساده بود ولی بشدت سخت و پیچیده بود.
در آخر بعد از یک سال تمرین ، بالاخره شد ، بالاخره اون چیزی که می‌خواستیم شد ، و قرار شد دی ماه ۹۸ تو سالن سپند اجرا بریم.
آبان ۹۸ رسید ، آبان خونین ، آبانِ ..........
اجرا شروع شد با کلی ذوق و شوق و کلی اتفاق های خوب برای اجرامون که خبرهای بد یکی یکی رسید.
هواپیمای اوکراینی.......زدن.......... جوونامون........ هموطنامون......
خبرایی که دیگه نه حالی برای اجرا بود نه ذوقی نه ضرورتی.
اجرا تموم شد ، اجرایی که به گفته خیلی از بزرگان تاتر و دوستان تیوالی که من همیشه خودم تیوالی میدونم تا تاتری ، اجرای درست و دقیق و هنری از این شاهکار یونسکو بود.

کرونا اومد، بیش از ۲ سال کرونا همه چی رو تعطیل کرد.

۱۴۰۱
خرداد ۱۴۰۱ با حمایت خانه نمایش دا قرار شد از ۱۳ آذر اجرای مجددی از خانم آوازخوان کله طاس بریم. از تیرماه شروع به تمرین کردیم. تمرین فشرده و سخت با گروهی که بعضی از دوستانش رفته بودند و دوستان جدیدی به ما اضافه شدند.
دوباره از صفر شروع کردیم، ساختیم، خراب کردیم و دوباره ساختیم و دوباره چالش های این متن سخت و پیچیده.
آخر شهریور رسید و فقط ۳ ماه به اجرا که باز خبر رسید ، خبرهای تلخی که گویا همیشه همراه ما هست. گویا جزئی از تار و پود ما شده، در ما تنیده شده.
انگار این خاک همیشه بوی خون میده
این بار تلخ تر، وحشتناک تر ، طولانی تر و امیدوارانه تر
بازهم اتفاقاتی که همه چی رو تحت تاثیر قرار داد حتی خود تاتر رو ، دیگه تاتر نه ضرورتی بود نه چراغی

۱۴۰۲
خیلی مناسبات تغییر کرده بود، خیلی چیزا مثل قبل نبود ولی گویا زندگی ادامه داره و باید ادامه داد.
روزی که تصمیم به اجرای متن داشتم به نظر کانسپت های این متن نیاز و ضرورت جامعه مون بوده. جامعه ای که آدم ها دیگه باهم حرف نمی‌زنند، حرفی برای گفتن ندارند ، ارتباط آدم ها داره از بین میره ، حرف زدن به جای اینکه آدم ها رو به هم نزدیک کنه از هم دور میکنه و .......
ولی بعدا فهمیدم که این حرف ها برای جامعه و مردمی هست که درگیر حداقل های زندگیشون نباشند و برای به دست آوردن حداقل هاشون در حال جنگ نباشند، اما بحث تعهد اجرا بود و قرار شد که از خرداد ماه اجرا بریم که باز چند بار عقب افتاد.
تا این که بعد از یک سال از فردا یعنی ۱۴ تیرماه ساعت ۲۱ خانه نمایش دا قراره این شاهکار اوژن یونسکو رو به صحنه ببریم، اجرایی که به نظرم پخته تر و کامل تر و درست تر و دقیق تر شده است ، انگار بعد از این همه سال خود یونسکو باهامون حرف زده و مسیر درست‌تر و دقیق تر رو بهمون نشون داده.

این قصه من و گروهم و یونسکو و خانم آوازخوان کله طاس بود
میدونم بعضی از دوستان تیوالیم چند وقتی هست که تاتر نمی‌بینند و نظر و تصمیم شون کاملا برام محترم هست و بعضی از دوستان هم تاتر دیدن رو شروع کردند.
نمیدونم با توجه به همه شرایط این مدل اجرا رفتن ضرورت و نیاز هست یا خیر، واقعا جوابی ندارم.

در آخر خانم آوازخوان کله طاس بخشی از زندگی و هویت و شخصیت من و گروهم شده و دوست دارم این بخش از هویت من رو ببینید ، هویت و زندگی که برای بدست آوردنش خیلی سختی کشیدیم و الان احساس میکنم این درخت میوه داده و به ثمر نشسته و این اجرا بدون ادعایی میتونه که از درست ترین و نزدیک ترین اجرای های خانم آوازخوان کله طاس باشه البته که قضاوت با شماست.
باعث افتخاره که ببینمتون ❤️
بسته شدن تاتر به نفع چه کسی است؟؟؟؟؟؟؟؟
ما واقعا چه کردیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ما به جز چند استوری و کامنت و شاید پستی
آن هم در راستای تعطیلی و تحریم تاتر یا
انتقاد تند و شدید از دوستانی که بنا به هر دلیلی اجرا رفتند یا
حمایت مجازی از هنرمندانی که در بند هستند

واقعا چه کردیم ؟؟؟؟؟

تعطیلی تاتر و خلوت شدن سالن ها به نفع چه کسانی هست ؟؟؟؟؟

چرا یکبار تجمعی آرام تاکید می‌کنم آرام در حمایت ... دیدن ادامه ›› از دوستان در بند نکردیم؟؟؟؟؟؟؟

آیا در یک سالن تاتر با حضور مخاطبان تاتری امکان و فرصت و ظرفیت یک اجتماع یا همفکری یا ایجاد یک جریان یا یک اعتراض مدنی یا نافرمانی وجود ندارد؟؟؟؟؟؟؟
آیا یک سالن با وجود جمعیت نمیتونه هر لحظه آبستن یک اتفاق یا حرکت بشه؟؟؟؟؟؟؟

قدرت استوری و کامنت بیشتره یا حضور ؟؟؟؟؟؟؟
آیا قدرت دیدن تاتر بیشتر هست یا در خانه ماندن ؟؟؟؟؟؟
آیا قدرت اجرا رفتن بیشتره یا اجرا نرفتن ؟؟؟؟؟؟؟

بحث من در مورد حضور هست نه اجرا

پس تعطیلی تاتر به نفع چه کسی هست ؟؟؟
منفعل بودن به نفع چه کسی هست ؟؟؟؟؟

هر سالن میتونه یه انبار باروت باشه

یاد فوتبال میافته که به چه راحتی بازی خوردیم و با تحریم و بایکوت کردن تیم ملی اتفاقی تاریخی که میتونست روز جمعه بعد برد ایران رقم بخوره رو براحتی از دست دادیم و فقط در خانه در حال نگاه کردن استوری بودیم

لطفا کمی منطقی فکر کنیم و هیجانی تصمیم نگیریم
دم همتون گرم ♥️🕊
از کجا با اطمینان میگین کسی کاری نکرده و همه منفعل بودن ؟؟ مگه قراره هر کسی که کاری میکنه علنی اعلام کنه؟
در مورد تیم ملی حرکت مردم درست ترین حرکت تاریخ فوتبال ایران بود که نشون دادن خائن توی هر جایگاهی باشه از طرف مردم بایکوت میشه ، وقتی خانه ورزشکار به جرم حمایت از مردم تخریب میشه ، وقتی بازیکنان ساحلی به طور معنادار از تیم ملی خط میخورن ،نه تنها فوتبال بلکه کل سیرک ورزش ایران باید تحریم بشه... اتفاقا جمعه یک اتفاق تاریخی و نقطه عطفی بود در ورزش ایران
۱۲ آذر ۱۴۰۱
حمیدرضا مرادی
شاهین جان کاملا درست میگید متاسفانه امکان صحبت هم از بین رفته و یک جریان یکطرفه و چرخه به وجود آمده
افرادی هستن که میگن تئاتر هنر بی روح و بی خاصیتی هست اما در طرف دیگه حرکت تئاتری کسانی مثل محمد عمرانی رو تحسین میکنن...

وضعیت به گونه ای پیش رفته که هر کسی به پشتوانه مدرک دانشگاهی و تعدا فالووراش شده تئوریسن انقلاب و بیانیه صادر میکنه و نظریه پردازی میکنه در حالی که تا قبل 22 شهریور در کار مشاوره مهاجرت و آموزش شیوه زندگی و بلاگری ... دیدن ادامه ›› و...بوده

آگاهی نداریم...باگ زیاد داریم...در حالی که منفعل در واقعیت هستیم و فعال در مجازی, پرتوقع هستیم... قبول هم نمیکنیم درستشون کنیم فقط میخوایم هر ماه در 3 روز کشور رو فتح کنیم...

آگاهی و اعتراض در کنار هم باید پیش برن...ته این ماجرا به خوبی میرسه اما زمان صرف شده و هزینه ها باید کم بشه...
۱۳ آذر ۱۴۰۱
باید دید که جامعه هنرمندان تئاتر برای مردم چقدر مایه گذاشته
یک عمر به هنرمندان عرصه موسیقی و خوانندگان و نوازندگان لفظ مطرب اطلاق کردن کدوم خواننده مطرح و غیر مطرح حتی از مذهبی ترین قشر این جامعه مثل محمد اصفهانی تو غم مردم اومد اجرا گذاشت کنسرت برگزار کرد؟
کسانی که سالها ارزوی کنسرت گذاشتن داشتن و سالن میلاد براشون رویا بود چرا قبول نکردن
چرا گفتن به اهالی موسیقی تسهیلات بدین بیان به جز انگشت شماری آدم دو زاری هیچ ... دیدن ادامه ›› کس نرفت؟
جامعه تیاتر به جز اینکه دغدغه جیب خودش را داشته باشه کدوم کار همسو با درد مردم را ارائه کرد؟
پرده‌خانه😉😂
پست های دو پهلو تو اینستاگرام فیلتر؟

من به شخصه دغدغه تیاتر دارم اما
چرا باید رفت تو سالنی که برای کسی محدودیت پوشش ایجاد کنه
هوا گرم و سردش را تحمل کنی رو صندلی غیر استانداردش بشینی
آخرشم با بعضی از افراد این جامعه که فکر میکنن از دماغ فیل افتادن مواجه بشی
حمایت از این جامعه هنری مثل حمایت از تولید ملی و سایپا هست
زیان ده و باعث و بانی مرگ هموطنانمون در تصادفات یا به صورت تصادفی
پس حالا من میپرسم
تعطیلی تاتر و خلوت شدن سالن ها به نفع چه کسانی هست ؟؟؟؟؟
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر

موهای

همتون

قشنگهههههههه

♥️
آقای مرادی، چقدر حس و حال ش خوب بود.... از قشنگ ترین تعریف هایی که به جسم و جانم نشست....
.
.
.
.
.
.

آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم‌زد؟
۱۳ مهر ۱۴۰۱

شاید این شعر خیلی مناسب این پست و حال نباشه......
ولی واقعا دلم نیومد.... حالا که صحبت گیسو و مو و زلف و این همه تمناهای قشنگ هست.... از این شعر بگذرم...

حمید مصدق میگه؛



من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشان تر از اندیشه ی من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل ... دیدن ادامه ›› عطرآلود
شکن گیسوی تو
موج دریای خیال
کاش با زورق اندیشه شبی
از شط گیسوی مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر می کردم
کاش بر این شط مواج سیاه
همه ی عمر سفر می کردم
من هنوز از اثر عطر نفسهای تو سرشار سرور
گیسوان تو در اندیشه ی من
گرم رقصی موزون
کاشکی پنجه ی من
در شب گیسوی پر پیچ تو راهی می جست......


آخ از این جماعتِ ......

باشد که رستگار شوند.....
۱۵ مهر ۱۴۰۱
neda moridi
شاید این شعر خیلی مناسب این پست و حال نباشه...... ولی واقعا دلم نیومد.... حالا که صحبت گیسو و مو و زلف و این همه تمناهای قشنگ هست.... از این شعر بگذرم... حمید مصدق میگه؛ من در این ...
♥️
۱۵ مهر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
▪️
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چقدر همه چی درست و اندازه و هارمونیک و یکدست بود
و چقدر درست بکت و فضای ابسورد رو فهمیدید و درک کردید
دم همتون گرم ❤
حامد ادوای این را خواند
شاهین، mahaya و شادی ضیایی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زمستان
برف
سرما
گپی صبحگاهی
روزمرگی زن و شوهری
غرغر زدن ها و خستگی های مرد
شوق و اشک زن
زخم هایی از یک خاطره
حسرت روزهای گذشته
.
.
.
.
نقره ای قصه زن و شوهری گرفتار روزمرگی و حسرت خاطره ای بجا مانده و زخم هایی که هنوز ... دیدن ادامه ›› اثرش بر روح و تن زن و شوهر بجا مانده
مرد خسته از روزمرگی و کار و زن در تقلای فراموش کردن و به یاد نیاوردن

متنی جذاب ، کمینه و پر از پاساژ
بازی های خوب ( مخصوصا تارا یونس تبار با بازی اندازه و درست )
کارگردانی و فرم و طراحی درست و متناسب با جهان متن
استفاده درست از رئالیسم و نماد و استعاره
نورپردازی خوب

قطعا نکات و موارد و نقدهایی وارد هست اما
در آخر کاری قابل دفاع از تجربه اول یک کارگردان مستعد است

دم همتون گرم ❤❤
میثم هنزکی و محمد تنها این را خواندند
تارا یونس تبار این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یاسمینا رضا اینجوریه که یه بهونه پیدا کنه و بواسطه آن آدم ها خود حقیقیشان رو ، ضعف و عقده ها و حقارت های خویش رو ببینند ، انگار آیینه ای روبه روی کاراکتر ها میگیره و اون ها تو خلوت خودشون ، خودشان رو عریان میبینند .
تابلویی همچون آیینه ای در برابر انسان و روابط انسانی
قصه آرت نیز قصه روابط آدم ها با خودشان ، با اطرافیانشان
قصه ای به بهانه یک تابلو
قصه ای همچون آثار دیگرش دیالوگ محور

نمایش آرت با توجه به تجربه اول کارگردان_ بازیگرش کاری هست که میشه در موردش حرف زد ، نکات مثبت و منفی داره چه تو بازی ها چه تو طراحی ها و کارگردانی و ......
در مجموع تبریک به این گروه جووون بابت جسارت کار کردن هم
این متن که به ورطه مونوتونی و از ریتم افتادن و کسالت نیافتاد
و هم اجرا در این شرایط سخت
پر قدرت ادامه بدید دمتون گرم?❤
حمید جان ممنونم ازت که وقت گذاشتی
خیلی مخلصیم❤?
۱۴ بهمن ۱۳۹۹
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر دلم گرفت
چقدر این پنهان خانه برایم آشنا بود
من این پنهان خانه را با تمام وجودم درک کردم
تئاتر
ای غریب ترین و مظلوم ترین که سال هاست تو رو تو این پنهان خانه محبوس کردند و درهاشو غل و زنجیر کردند
چراغ هاتو شکستند و تو را کم سو و بی نور کردند
گرد و غبار و خاک به روی در و پنجره اش نشاندن
و تو غریبانه سکوت کردی و دم نزدی
و چه کم اند آدم هایی که از جان مایه گذاشتند برای این پنهان خانه

و این تکراری ترین اتفاق تاریخه

پنهان ... دیدن ادامه ›› خانه ای که باید آشکارخانه شود و از نور و رنگ و بویش یه سرزمین استشمام کنند و سیراب شوند حالا دیگه نه نوری داره نه رنگ و بویی و سرزمینی گرسنه و تشنه

پنهان خانه ای پر از آدم های ترسو ، پر از ادعا
( هرچه احمق تر ، راحتتر )
دلم گرفت
ای پنهان ترین پنهان خانه این سرزمین

اجرای جذاب ، دقیق ، درست ، فکر شده
تسلط و تفکر در جزئی ترین موارد و نکات
فرم ، موسیقی ، زبان ، لباس ، گریم ، نور و ........ کاملا درست به اندازه جذاب و ستودنی
دمتون گرم که شمعی روشن کردید تا این پنهان خانه خاموش و تاریک نشه
❤❤
شنبه ۲۸ دی ماه ساعت ۲۱ اجرا ویژه داریم
سلام جناب کیانی
فردا درست میشه
بله جناب کیانی هست
۲۷ دی ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید