من هستم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
جلال تهرانی در اجرای دو دلقک و نصفی مدام با پرسش
من کی ام ؟
اینجا کجاست ؟
من اینجا چیکار میکنم ؟؟
آیینه ای تمام قد در برابر مخاطبش قرار میده و اینجا در بونکر ۲ یک مرحله عقب تر میرود و هستی بودن را به پرسش
... دیدن ادامه ››
میگرد
من هستم ؟
تو هستی ؟
آیا به واقع ما هستیم ؟ یا خیال میکنیم که هستیم ؟
در دو طرف صحنه اجرا، دو مخاطب میبینیم ، مخاطبی که به ظاهر انسان هستند ، گوشت و پوست و قلب دارند و بلیط خریدند و به نظاره یک تاتر نشستند
و در طرف دیگر مخاطبی به ظاهر از جنس آهن و فلز که روی صندلی هایی گویا از قبل نشسته اند .
کدام یک از این مخاطبان، هستند ؟ هستند نه به معنای وجود داشتن یا بودن ، هستند یعنی هستی دارند
نمیدانم
اینجا کسانی هستند که تو رو میبینند ، تو رو میشنوند.
گویا، هستی بازیگر ها هم مشخص نیست ، همه چیز در هاله ای از ابهام و خیال و حقیقت قرار دارد.
بازیگری که در بخش زیادی از اجرا، بازیگر هست به ظاهر از جنس انسان و پوست و گوشت و در بخش پایانی، قامتی به ظاهر از آهن و فلز و رباط
هستی بازیگر هم در هاله ای از خیال و وهم
آیا اصلا من هستم ؟؟؟
تو هستی ؟؟؟؟؟؟
اجرایی به شدت سخت در همه سطوح
متن ، فرم، میزانسن، نور ، صحنه ، بازی ، کارگردانی
و چقدر این سختی و جان کندن برای فهم و لذت برای من مخاطب دلنشین و گوارا بود
همه چی در همه سطوح عالی و درخشان بود😍❤️