یک نمایش تمیز ، روان و بدون شک بی نقص! هیچ نکته منفی ای در این نمایش وجود نداره از نظر من و من به قدری لذت بردم که هنوز بعد از گذشت چند روز فکرم درگیرشه و کاش فرصت دوباره ای برای دیدنش وجود داشت.
از نکات جالب و مثبت این نمایش میتونم بگم این بود که به جزئیات تک تک کاراکترها با دقت فکر شده بود و طرز رفتار ، زبان بدن ، ظاهر ، لباس ، کفش و حتی آرایش هم دقیقا مناسب شخصیتها انتخاب شده بود! مثلا آرایش خانم مدیر و مدل مقنعه اش و حالت راه رفتنش دقیقااااا برای یک مدیر دبیرستان دخترانه بود که سعی داره کمی با دخترا راه بیاد ولی منافع خودشو ترجیح میده! یا مثلا آهو با اون طرز تکان دادن دست و پاش و حرف زدنش و انرژیش ، دقیقا تو دنیای واقعی همین شکلیه!!
شاید اینجا این بار جنسیتم به کمکم اومد و به واسطه زن بودن بهتر میتونستم تک تک صحنه ها رو درک کنم طرز نشستن و حرف زدن تک تک دخترها و خدمتکار مدرسه و مدیرش برام کاملا واقعی و تداعی گر خاطرات دبیرستانم بود
نکته دیگه انتخاب بسیار خوب بازیگرا بود طوریکه انگار نمیشد برای نقش دیگه ای تصورشون کرد! مثلا بازیگر نقش امینه دقیقا مناسب امینه بود و نمیتونم برای نقش ندا تصورش کنم! یا نقش آهو که دقیقا مناسب یه دختر قدبلند و لاغر با طرز بیان بازیگرش بود!
در آخر ، واقعا خسته نباشید و خدا قوت میگم به تمام عوامل این اجرا ، بازیگران فوق العاده اش ، نویسنده و کارگردانش و بازیگردانش آقای زارع عزیز که ثابت کرده ان دغدغه هنر دارن و در این راه تلاش میکنن و شرایط موجود نتونسته از این راه درست منحرفشون کنه.
با آرزوی موفقیت و دیدار دوباره این گروه
بسیار متعجب و متاسفم از دوره ی کوتاه اجرای این کار. یکی از روان ترین کارهایی که ممکن است از یک گروه کاملا جوان و نوجوان انتظار داشته باشی. این را تنها برای کسی نوشتم که می رود تا نمایشی ببیند که اوقاتش را در فضایی فرهنگی بگذراند.
اما حکایت کد 13، حکایت ما، حکایتی از آغاز پیری در دوران نوجوانی بود. ریتم زندگی برای نوجوانان به طرز خیره کننده ای توسط نویسنده خوب و درست درآمده و کارگردان و بازیگران، آنچه نیاز بود تا بتوانید برای تحلیل یک موضوع وارد ذهنتان کنید را بدون تکلف به دست شما می دهند. گاهی شاید یک متن روان و شیرین و ساده، شما را به تحلیلی عمیق از جامعه تان ببرد، که این کار می برد.
خیلی خیلی مایلم بار دیگر خبر آمدن این کار را بر روی صحنه بخوانم و اگرچه در تقریبا تمام اجراها سالنش پر شد اما سالنی چند برابر با طیف گسترده تری از مخاطبان را برایش پر شده ببینم.
.
کد۱۳- رئالیسم/ تراژدی مدرن به درست ترین وجه آن- غرق در دنیایی میشوی که تئاتر نیست حقیقت تامّ است و در آن صداقت رویارویی با حقیقت-باز همه به دنبال حقیقتند!!!
“ما در حقیقی ترین شکل ممکن، حقیقت را باز نمی یابیم” .
شروع نمایش ورود نا بهنگام ما به زندگیست ، صادقانه- زندگی که از دنیای روز ما حقیقی تر است گویا تمام اتفاقات زندگی ما تا قبل ورود به سالن ۲ نوفل لوشاتو تئاتر بوده و اکنون زندگی شروع شده است- عریان/ زیبا/ زشت / جذاب/ فریبنده/ شکننده - ۱ ساعت زنده ایم و بدنبال حقایقی که گم شده است- ای کاش آرتورمیلر ، چخوف ، گورکی و ... امشب بودند و خلق تراژدی ترین گره دراماتیک را در ساده ترین وجه رئالیسم میدیدند.
بازیگران- زندگی کردند- عالی
لذت بردم
ایمان اشراقی