درباره فیلم "جنایت بیدقت" آخرین ساخته شهرام مکری
به نظرم اون جرقهای که توی "اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر" دیده شد و قبل از اون توی فیلم کوتاههاش مکری نشون داده بود، توی "ماهی و گربه" به بلوغ و در "هجوم" به زایندگی رسید و نتیجتاً پروژه "فیلم لانگتیک" به خونه آخر رسید. تا اینجا رو مکری خودش هم فهیمده و در فیلم جدیدش سعی کرده ازش عبور کنه ولی چیزی که هنور مکری توش گیر کرده و نتونسته ازش رها بشه "تدوین"ه.
تدوین صرفاً چسبوندن انتهای پلان قبلی به ابتدای پلان بعدی نیست و طبیعتاً کارگردانی که فیلمهاش رو لانگتیک/پلان ـ سکانس، ساخته نمیتونه کارکرش رو فهم بکنه. نتیجه میشه یه فیلم اعصابخوردکنِ الکی طولانیِ بیجهت و بیمنطق به اسم: جنایت بیدقت.
اون چیزی که مهمه اینه که مکری روی موضوع درستی دست گذاشته و التهابی رو که نیاز زمانه بوده درست شناسایی کرده ولی بحث اصلی که نحوه ارائه باشه زیر لایهی سنگین موضوع فیلم (آتش زدن سینما یا به قول داروخانهچی "آتشافروزی") گم شده.
هرچقدر در "ماهی و گربه" و "هجوم" این تکرارهای دوّار درست بود و به فیلم کمک میکرد که فضای رعبانگیزی داشته باشه (بهویژه در هجوم این تلاش برای پنهانکاری رو به درستی ارائه میکرد) در جنایت بیدقت این مورد به شدت تو ذوق میزنه و آزاردهنده شده و دیگه هیچ کارکردی نداره جز امضایی که به شدت تکراریه.
ایدههای نخنما شدهی فیلمدرفیلم هم نجاتدهنده نیست و صرفاً در ظاهر باقی میمونه.
شخصاً به شدت با "فرم" فیلم
... دیدن ادامه ››
مشکل داشتم و به نظرم ابداً در ایجاد "حس معین" در تماشاچی موفق نیست.
آوردن افرادی از زمان ماضی به حال با فصل مشترک اقدام خرابکارانه، بهنظرم یه پلات کاردُرستِ شبهمالیخولیایی در حد "شریک جرم" جعفر مدرس صادقی نیاز داره که حتا فیلمنامه بهش نزدیک هم نمیشه.
آوردن کاراکترهای متعدد بدون کارکرد / رها کردن موضوع در فیلم جنایت بیدقت (فیلم در حال اکران در دل فیلم) / رفت و آمدهای بیهوده / عدم استفاده از داستانکهای فرعی کاشته شده / ... و موارد متعدد دیگه که اساساً ایراد فیلمنامه است و هیچکارکردی در موضوع نهایی فیلم نداره.
در نهایت وقشته مکری اصرار بر پیاده کردن تئوریهای آندره بازن رو کنار بذاره و "فیلم" بسازه نه "نماد عینی".