جوالدوزی که تئاتر بر پیکر تئاتر میزند/ سوژهشدگیِ سوژهپرداز
۱. ساتیر چیست و چه نسبتی با کمدی دارد؟
ساتیر(satyr)، همراه با تراژدی و کمدی، سه گونهی اصلی هنر نمایش در یونان باستان بوده است. با این همه، شاید به دلیل رواج و موفقیت عمدهی کمدی و تراژدی، به گونهی ساتیر، به اندازه ی کافی اهمیت لازم داده نشده است در قیاس با آن دو گونه.
ساتیر گونهای نمایشی، مستقل و ارزشمند است که از ظرفیتها و قابلیتهای نمایشی بسیاری برخوردار بوده و بر شگردها، شیوهها و گونهها و سبکهای ادبی- نمایشی دیگر تأثیر بسیاری داشته است، در دوران جدید نیز با الگوبرداری از نمایش های ساتیری یونان باستان نمایشنامههایی نوشته شده، از طرفی دو نمونه به جای مانده از آن دوره، یعنی «ساتیرهای جوینده» (The Searching Stayr)اثر "سوفوکل" و «سیکلوپ» (Cyclops) اثر "اوریپید"، در دوران معاصر مورد توجه بعضی از نمایشنامهنویسان و کارگردانان جهان قرار گرفته، نو- نویسی نمایشنامهی "ساتیرهای جوینده" توسط "تونی هریسون"
... دیدن ادامه ››
شاعر و نمایشنامه نویس، مترجم و کارگردان معاصر انگلیسی، و همچنین نگارش نمایشنامهی ساتیری "گوش های مایداس" توسط "گون گور دیلمن" نمایشنامه نویس ترک، نمونهای از رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی به ساتیرهای یونان باستان به شمار می رود.
نمایشنامهنویسان یونان گویا ملزم بودند علاوه بر نمایشنامهی تراژدی نوشتن نمایشنامهی ساتیری را نیز تجربه کنند، درواقع در هر مراسم، چهار نمایشنامه اجرا میشد، سه تراژدی و یک نمایشنامهی ساتیری.
سه تراژدی مانند سه پرده یک نمایش بودند و نمایشنامهی ساتیری چهارم، جزئیات افسانهای که در سه تراژدی آمده بود را به شیوهای هجوگونه اجرا میکرد.
در یک تعریف و نگاه اجمالی شاید بتوان اینگونه گفت که وجود عناصر از فانتزی، پارودی و گروتسک به نمایشنامهی ساتیر توان جدا شدن از سایر گونهها میدهد و از سویی جریان نمایشها و نمایشنامههای ساتیری در توسعهی سهگونهی ادبی-نمایشی ذکر شده( پارودی، گروتسک، فانتزی) موثر بودهاند.
اما شکل دیگری از نمایش نیز وجود دارد که در زبان رومی- لاتینی ساتیر(Satire) نامیده میشود. این دوگونه علیرغم اختلاف در واژه شباهتهایی دارند، ساتیر لاتینی-رومی نیز واجد جنبههای فکاهی، هجو و سخره گرفتن است و در آن همچون ساتیر یونانی با امور رسمی و جدی شوخی میشود.
در واقع مخاطبان تصویری از اصلهای جدی و رسمی شخصیتها در ذهن دارند یا برایشان به تصویر کشیده میشود و هنگامی که در نمایش از آن شخصیتها رفتار کمیک سر میزند یا در تصویری مجدد همان شخصیتها را در موقعیت دیگری نظاره میکنند ترکیبی از خنده و تعجب و شگفتی در آنها ایجاد میشود که نمایش ساتیری را واجد جذابیت بیشتر میکند.
نمایشهای ساتیری گرچه شباهتهایی با نمایشهای کمدی دارند اما به نظر خود گونهای مستقل و خودبسنده است.
در واقع مخاطب در مواجهه با ساتیر نیاز به معرفت پیشین دارد تا از مقایسه آن با وضعیت پیشرو دچار لذت شود، خواه این معرفت پیشین دیرزمانی در او شکل گرفته باشد مانند تصاویری که از اسطورهها، قهرمانان و .. دارد، خواه این معرفت در پروسهی تولید نمایش ایجاد شده باشد در فاصلهی زمانی کوتاه. گرچه در وضعیت دوم نیز مخاطب با توجه به روابط بینا و پیرامتنی خالی از ذهن نسبت به شخصیتها، اتفاقها و مصائب پیشروی آنها نخواهد بود.
۲. آیا جنون محض یک ساتیر است؟
با توجه به آنچه گفته شد و البته با امعان نظر به مفهوم نردبان کمدی تامپسون بسیاری معتقدند که نمایش ساتیر باید تا پلهی پنجم این نردبان حرکت کرده باشد.
طبق این نردبان، کمدی شامل شش پله است:
۱- رکاکت و استهجان
۲- رویدادهای ناگوار تنانی و بدنی
3- شگردها و شیوههای طرح داستانی
۴- نغز و ظریفگویی
۵ – ناهماهنگی و بیانسجامی شخصیت
۶- کمدی اندیشهها و طنزها
جنون محض گمانم تا حدود زیادی حائز ویژگیهای پنج پله مورد اشاره هست.
در واقع این نمایش هجو ( شما بخوانید شورش) تئاتر توسط تئاتر است.
در این نمایش دیگر با قهرمانها و افسانههای کلاسیک مواجه نیستیم، بلکه قرائتی امروزی از آن را شاهدیم، آنجا که تئاتر خود نقش فاعلی و مفعولی را همزمان بر عهده میگیرد و همزمان خود سوژهی ساتیر میشود.
آنجا به سان ساحتهای دیگر زندگی مفاهیم و موضوعات امروزی میشود و چالش و هجو از فضای انتزاعی و جهان ذهنی در عینیات متبلور میشود.
نمایشی که بیمحابا بیش از آنکه جوالدوزی بر دیگران بزند سوزنی در پیکر خود فرو میکند.( جز آن چند جملهی جدی پایانی که توسط راوی ارائه شد که گمانم وصلهی ناجور بود)
با این وجود اما نمایش ساتیر همچنان برای مخاطب ایرانیِ تئاتر و البته برای عوامل آن نیز هنوز چندان شناخته شده نیست.
۳. جنون محض یا Noises Off؟؟
آنچه که متوجه شدم جنون محض گویا ترجمهی نمایش Noises Off نوشته مایکل فرین است، از آنچه که صفحهی ویکی پدیای نمایش
https://en.wikipedia.org/wiki/Noises_Off
و فیلمهای اجرای آن در یوتیوب از جمله این اجرا
https://youtu.be/RmJWPGZp1-Y
مشخص میشود.
کارگردان نمایش خود مترجم نمایشنامه نیز هست و گمانم حتما توضیح یا دلیلی برای این تغییر نام وجود دارد، چه اینکه بدیهی است معادل هم نیستن این دو نام.
۴. اما اجرای رزا
گمانم مطابق با آنچه گفته شد نمایش توانسته به آنچه که میخواسته دست بیاید.
از بازیها، متن، فضاسازی و کنشهای مبتنی بر صحنه تا دکور و سایر اجزا.
با این وجود گرچه این نمایش در گونهی کمدی ساتیر دستهبندی میشود اما توقع زیادی نیست که مخاطب لایههای عمیقتر معنایی را نیز مطالبه کند. لایههایی که در حول مفاهیم هرمنوتیکی تبلور یابد، نه اینکه با باند و زخم و شلزدن و البته بیانیهی احساسی پایانی به مخاطب به طور مستقیم القا شود.
پ.ن: خواستم مفصلتر باشد اما نشد، نه اینکه نمیشود اما سوال نخست این است بیشتر از این آیا نیاز است؟ همینها هم که گفته شد زیاده بر موضوع نیست؟ و این وسواس به علاوهی کمدانشی خود عاملاند که به همین مقدار بسنده کنم.
پ.ن۲: برای همین وجیزهی ناچیز نیز از دو مقاله نوشته استاد ناظرزاده پیرامون کمدی و مقالهی "جلوههای ساتیری در ادبیات نمایشی" نوشتهی حساس صدیقی بنفشه و البته حکیم گوگل برای یافتن نمایشنامه و اجراهای دیگر کمک گرفتهام.