در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | یاسر متاجی درباره نمایش سیزیف: مرا به آغوش ابرها بازگردان، با کفش‌هایی که حریص به بلعیدن مِه بودند و
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:59:20
یاسر متاجی (yasmat2018)
درباره نمایش سیزیف i
مرا به آغوش ابرها بازگردان، با کفش‌هایی که حریص به بلعیدن مِه بودند و جامه‌ای که از دیار لیمو و نعنا تنم را می‌پوشاندند.
به آنجا که نگاه، مثنویِ حضورت را حکاکی و آفتاب زاویه‌ی تندش را در هراسِ حضور تو پنهان می‌کرد.
تبخیر می‌شدم، تبخیر می‌شدم و این شدن سبک مرا به انگشت‌هات متصل می‌کرد، به آن بند بندِ زنجیر شونده، زنجیر کننده، اسیر گیرنده.
مرا به آبی‌ها بازگردان، به آبیِ دریا، آسمان، موهات و موج‌هایی که شناسنامه‌ی تو بودند.
می‌بافم حضورت را، مه را و رویا را و این بیماری مدید و شدید شده است، دیگر از گل‌های کوهی، از گیاه، کاری ساخته نیست.
ناگزیرم از آن جامه‌ی مهار کننده که پشت را به روی برمی‌گرداند و آستینی ندارد برای تَر شدن.

پ.ن: بعد از مدت‌ها یک مقداری چک کردم تیوال رو امروز، فقط منم که فکر می‌کنم کم رمق شده اینجا یا واقعا اینطوره؟ از اون گفتگوها، پیشنهاد برای دیدن و خوش و بش‌های دوستانه خبری نیست.
ارادت جناب متاجی عزیز ، چه خوشحال و البته غافلگیر شدم شاعرانه ی دلنشین شما رو دیدم و خوندم .
متاسفم که بگم درست احساس کردین و از اون حرارت حیات بخش مطبوع خیلی وقته خبری نیست و زمستان طولانی مدت بر ما تاخته .
به امید دیدارتون
یاسر متاجی
میثم‌جان سلام ارادت آقا ممنونم از لطف و محبت شما و خوشحالم از حضورت‌. سرده همه‌جا و سخته همه‌چی و خب اینجا هم جدای از بیرون نیست، اما خب اینجا یک گعده‌‌ی کوچکی بود که حس و حال و فضای خوبی ...
ممنونم ازتون و امیدوارم بیشتر تشریف بیارین این طرفها و شعله بشین .
میثم هنزکی
ممنونم ازتون و امیدوارم بیشتر تشریف بیارین این طرفها و شعله بشین .
ارادت آقا
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید