«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
طراحی عروسکها عالی بود. اکسسوریهای استفاده شده هم جالب و دقیق بودند. عروسک گردانی هم که حرف نداشت؛ اما متن اصلا برای من جذاب نبود و کشش نداشت. با اینکه مدت اجرا ۵۰ دقیقه بود اما خیلی خیلی طولانی برای من گذشت و فقط دوست داشتم زودتر تموم بشه. تعداد تماشاگران اضافه ظرفیت دیگه خیلی بیشتر از حد معمول و واقعا اذیت کننده بود. خندههای اعصاب خرد کن هم که به اوجش رسیده بود. درکل اصلا انتظارم برآورده نشد و حالم گرفته شد.
عجب اجرای جسورانهای بود. طراحی لباسها، گریمها، طراحی ساده صحنه و به خصوص طراحی نور عالی بود. من به شخصه تا حالا همچین اجرایی ندیده بودم و از خیلی جهات برام بدیع و چشم نواز بود. بازیها هم بشدت عالی و در جهت اجرا بودند. مشکل من این بود که خیلی دنبال واکاوی موضوع بودم و همین باعث میشد از اجرا کَنده بشم. بنظر من یه مقدار اجرا طولانی بود و ریتم اجرا یه جاهایی میفتاد.
از پدر مادرا خواهش میکنم بچههاشون رو به این اجرا نیارن. دیشب یه پسر بچه ۸،۹ ساله اومده بود و من تمام مدت نگرانش بودم چون اجرا اصلا مناسبش نبود و تاثیر منفی میتونست روش بذاره.
قطعا یکبار دیدن اجرا کافی نیست و باید حداقل یکبار دیگه هم به تماشاش بشینم.
هر چند که تا اواسطِ کامنتت فکر کردم شوخی میکنی 😄 ولی چه خوب که شما هم از دیدنش انصراف ندادین 👌
منم پیشنهادم این بود که هر کسی بلیت داره ببینه اجرا رو، بعد خودش تصمیم بگیره در موردِ خوب و بد بودنِ کار.
خیلی درست گفتید فکر میکنم تنهایی بچه های امروز بود باوجود اینکه مادر و پدرشون هستند باز هم احساس تنهایی و گم شدن دارند،
من که فضای اجرا رو دوست داشتم.به نظرم دیدنش خالی از لطف نیست بچه ها😊
هر چند که تا اواسطِ کامنتت فکر کردم شوخی میکنی 😄 ولی چه خوب که شما هم از دیدنش انصراف ندادین 👌
منم پیشنهادم این بود که هر کسی بلیت داره ببینه اجرا رو، بعد خودش تصمیم بگیره در موردِ خوب و بد ...
حدس میزدم کامنتم خیلی برات عجیب باشه :)) حقیقتا تجربه جالب و منحصر بفردی بود و چه خوب شد که گفتی بیخیالش نشیم و ببینیمش.
این اجرا یک نمایشنامه خوانی بود!! خیلی خیلی ناامید کننده بود. کیفیت صدا افتضاح بود و خیلی از کلمات درست شنیده نمیشد. بازیها هم خوب نبودن و آقای سرابی از همه بدتر بود. فقط تلاش شده بود امکانات سن مثل چرخیدن و بالا و پایین رفتتش به رخ کشیده بشه. هر زمانی هم تماشاگرای محترم دوست داشتن وارد بشن کاملا اکی بود و هیچ مشکلی نبود… حیف که یادم رفته بود اجراهای اینچنینی مناسب نیست برای ماهایی که تیاتر برامون فقط سرگرمی و دورهمی نیست.
در کل رای بودم.
بازی آقای ابر معمولی و شبیه به اجرای به صرف بورش و خون
بازی خانم کردا بی نظیر
بازی آقای سرابی برای اون نقش خیلی خوب
نکته بسیار قابل توجه نورپردازی و طراحی صحنه بود، به شدت عالی بود.
نکات منفی:
نامناسب بودن سالن برای اجرای تاتر
رفت و آمد و ... دیدن ادامه ›› پچ پچ کردن متصدیان سالن که به شدت رو مخ بود
طولانی بودن دیالوگ ها که گاهی بدون افت و خیز بود و خیلی از مخاطبان رو خسته میکرد و نهایتا منجر میشد به صحبت با کناری هاشون و پرت شدن حواس بقیه.
شاید اگر سالم مناسب تر بود و مخاطب با میمیک صورت بازیگرا و اجرا نزدیک تر بود، نمایش رو کش دار تلقی نمیکرد.
پیام به عوامل : نتیجه چندین ماه زحماتتون رو با اجرا در یک سالن نامناسب هدر ندید.
در کل رای بودم.
بازی آقای ابر معمولی و شبیه به اجرای به صرف بورش و خون
بازی خانم کردا بی نظیر
بازی آقای سرابی برای اون نقش خیلی خوب
نکته بسیار قابل توجه نورپردازی و طراحی صحنه بود، به شدت ...
نظرتون محترم ولی بازیها بنظر من واقعا خوب نبودن. بازی صابر ابر تو اجرای بورش لحظهای با این بازی رو یه کفه ترازو قرار نمیگیرن. فقط شاید اون تیکههایی که شوخ حرف میزد این حس رو منتقل میکرد. نقشها هیچ چالشی برای این ۳ بازیگر حرفهای نداشتند ولی علی سرابی واقعا انگار یکی دیگه بود!
عجب تجربهای بود دیدن این اجرای درخشان برای بار دوم… از اول تا چندین ساعت بعد از اجرا صدای قلبم رو میشنیدم و نمیتونستم درست نفس بکشم. تغییراتی داشت نسبت به اجرای جشنواره دانشجویی که انگار اجرارو سنگینتر کرده بود. چشمام دائم از اشک خیس بود. چقدر همه بازیگرا عالی بودن و تمام و کمال حس رو بهمون منتقل میکردن. حس بعد از دیدن این نمایش تا چند ساعت که هیچ، تا روزها با آدم میمونه.
تشنه دیدن اجراهایی با این میزان خلاقیتم که چند ساعت از دنیا کنده بشم.
حسین پوریانی فر خلاق و باهوش، امیدوارم همیشه بدرخشی و مارو از تماشای اجراهات غرق لذت کنی.
اجرای عجیبی بود ولی متاسفانه عجیبِ خوبی نبود. انقدر اتفاقات مختلف و از نظر من بی ربط تو اجرا میفته که من همچنان سردرگمم. وقتی اجرا پیش رفت داشتم اندکی امیدوار میشدم، یعنی نیمه دوم اجرا بنظرم داشت بهتر میشد که باز افت کرد برام. بازی رض بنظرم خوب بود و حتی بهتر بود از بقیه. بازی بچهها خیلی بهتر از بزرگسالان بود و لذت بردم از دیدنشون؛ مخصوصا پسر بچه خوشتیپی که دل همه رو برده بود و من فقط داشتم ایشون روتماشا میکردم. خیلی از طرفدارای رض داخل سالن بودن و تعداد زیادیشون تو ردیف ما نشسته بودن. مرسی ازتون که انقدر تماشاگران فهیم و خوبی بودین و غرق اجرا شده بودین. وقتی رض میخوند داشتم طرفداراشو تماشا میکردم که محو خوندنش بودن و داشتن لذت میبردن.
فکر کنم تو دیدن اجراهای جابر رمضانی باید تجدید نظر کنم یا حداقل بعد از خوندن نظرات تصمیم بگیرم که برم یا نه.
خیلی اجرای خاصی بود. متن بشدت سنگین و پربار بود و با وجود سنگین بودن کشش لازم رو برای من داشت. فقط امااان از صندلیهای ناراحت این سالن :(((
بازیها عالی بودن. من قبلا از جناب سیاردشتی بازی دیده بودم و خیلی بازیشون رو دوست داشتم، دیشب هم غرق لذت شدم و خوشحالم که بعد از مدتها رو صحنه دیدمشون. امیدوارم با این هنر و نبوغ فعالتر باشن و اجراهای بیشتری از این هنرمند ببینیم. و اما خانم شهپرست، چه کردین شما…واقعا آفرین به این بازی و این قدرت صدا. لذت بردم از بازی فوقالعادتون و امیدوارم تو اجراهای بیشتری شاهد درخششتون باشم.چقدر هم خوش اخلاق و خوش انرژی بودین وقتی در پایان نمایش جلوی در سالن دیدیمتون. نمیدونم این هدف نویسنده بوده یا نه، ولی من ترغیب شدم درمورد همه عزیزانی که اسمشون توی اجرا آورده شده بود برم تحقیق کنم و بخونم و حیف که انقدر اطلاعاتم درمورد این اشخاص پایین بود.
جمع دوستان فوقالعاده هم لذت اجرای دیشب رو چند برابر کرد.
اعععه سلاام سیدمهدی
همین الآن شما رو از پیج زهرا خلیلیان پیدا کردم
حال شما چطوره؟
دوست تئاتری تان لطف داشتند به من و چشم فرمودن!
🌻🙏
خود شما نیز میتوانید مطالب مرا بخوانید یا نخوانید
اختیار باشماست برای مطالعه کردن یا خیر،
فقط اینکه
بعد سالها نمایش مختلفیم را سه مرتبه دیدم
باعث بسی خوشحالی و افتخار است.
درود بر شما سید آقا.
اعععه سلاام سیدمهدی
همین الآن شما رو از پیج زهرا خلیلیان پیدا کردم
حال شما چطوره؟
دوست تئاتری تان لطف داشتند به من و چشم فرمودن!
🌻🙏
خود شما نیز میتوانید مطالب مرا بخوانید یا نخوانید
اختیار ...
درود و احترام سرکار خانم احمدیان.
خوبم ممنون، امیدوارم شما هم سلامت و خوشحال باشید.
بله حتمن خواهم خواند با کمال میل
بنده مدت دو سالی میشد نمایشهای مجوزدارو نمیرفتم و دور بودم از این فضا، به تازگی دوباره میبینم.
خوشحالم که نمایشی رو انقدر دوست داشتین که سه بار به دیدنش رفتین ☺️
حتمن از فرمایشاتتون استفاده خواهم کرد 🙏
لذت بردم از تماشای این اجرا و خوشحالم که از دستش ندادم. کاملا روی لبه بود اجرا و چقدر عالی که به سمت لودگی نرفت. قطعا نمایش خاصی هست و ممکنه سلیقه خیلیها نباشه. چقدر بازیگر نقش ریچارد مسلط و عالی بود.خداروشکر تماشاچیای امشب عالی بودن و بسیار کم میخندیدن.
فقط اون تماشاگر عزیزی که ردیف یک نشسته بودند و بنظر از آشناهای بازیگر نقش دوشس یورک بودند، وقتی ایشون وارد صحنه میشدند شروع میکردند به عکس گرفتن و بعد چک کردن عکسها و زوم کردن روی عکس و این روند هروقت ایشون مجدد وارد صحنه میشدند تکرار میشد…. تذکر به این تماشاگر هم فایدهای نداشت و کار خودشون رو انجام دادن تا انتها. خواهش میکنم وقتی به عزیزانتون میگین بیان اجراتون رو ببینن نکات اولیه و بدیهی تماشای تیاتر رو هم بهشون بگین. من اگر زوم میکردم رو ایشون قطعا اجرا کوفتم میشد و حالم گرفته میشد.
حقیقتا آفرین بهتون. چقدر دقیق بودین، چقدر درخشان، چقدر بی نقص و بدون کوچکترین ایراد و تپق. میخکوب اجرا شده بودم و پلک نمیتونستم بزنم. بعد از مدتها بازیهای محشری دیدم. چقدر شما دو عزیز به معنای واقعی کلمه درخشاااان بودین بازی عالی رو حقیقتا معنی کردین. چقدر متن درگیر کننده، زیبا و پر از معانی و برداشتهای متفاوت بود. خیلی خوشحالم که اجراتون تمدید شده. امیدوارم بیشتر و بیشتر دیده بشین. مشتاقانه منتظردیدن این دو عزیز در اجراهای آینده هستم.
فقط خانم تهیه کننده عزیز دل که امشب در سالن بودین، اولا خیلی ممنون ازتون برای تهیه کنندگی این اجرای فوقالعاده و ثانیا جسارتا در طی اجرا صحبت نکنین. اگر من پشت سرتون بودم قطعاا تذکر میدادم بهتون.
ممنون از دوست بسیار بسیار عزیزمون برای پیشنهاد دادن این اجرای معرکه.
چقدر شیرین، دوست داشتنی، خلاق و حال خوب کن بودین. از هر لحظه تماشاتون لذت بردم. ممنون که حال بد عصر جمعه رو به لبخند و انرژی مثبت تبدیل کردین :)) موفق باشین حسابی
نوشته شده بود رعایت حجاب اسلامی الزامیه، اصلا حدس هم نمیزدم که به قد شلوار و باز بودن یقه هم گیر بدن!!!! به من فرمودن برو جوراب تهیه کن و گفتن راهم نمیدن…. خیلی ضدحال بدی بود قبل اجرا و واقعا بهم ریختم. واقعا نمیدونم چه باید کرد، باید قید چیزی که دوست داری و یکم حالتو بهتر میکنه بزنی یا نه…اصلا هیچ جوابی براش پیدا نمیکنم.
من مونولوگ خییلی دوست دارم و فکر میکردم اگر مونولوگی از اسماعیل گرجی ببینم غرق لذت میشم، متن خیلی خوب بود و اسماعیل گرجی هم مثل همیشه عالی بود ولی شاید دقیقا مثل همیشه بود! و این تکرار خیلی جالب نبودش. خلاصه نشد که بشه.
یادمه شبی که مانستر رو دیده بودیم خانم رضی تصادف کرده بودند و در این اجرا هم سرفه میکردند که بشدت عالی کنترلش میکردند، براشون آرزوی سلامتی میکنم.
و اما اجرا… ای کاش ندیده بودم این اجرارو تا خاطره خوب مانستر هم خدشه دار نشه، ایرادات کار بنظر بسیار زیاد بود و اگر توجهم رو فقط به موزیک جلب نمیکردم قطعا باید از سالن بیرون میومدم، پسرفت ناراحت کنندهای بود.
موافقم باهاتون، خداروشکر شما با موسیقی ارتباط گرفتید.
البته طراحی صحنه و لباس از کار قبلی جلو تر.
البته که از اون روز دچار گوش دردم😅 بله در دو مورد دیگه باهاتون موافقم ولی کلا از اون ناراحتیهایی بود که انگار تو ذوق آدم میخوره بخاطر انتظاری که داشته.
البته که از اون روز دچار گوش دردم😅 بله در دو مورد دیگه باهاتون موافقم ولی کلا از اون ناراحتیهایی بود که انگار تو ذوق آدم میخوره بخاطر انتظاری که داشته.
دقیقن، من عمومن موسیقی با صدای بلند گوش میدم، و متال هم زیاد گوش میدم، هیچوقت انقدر سرم به خاطر صدا درد نگرفته بود.
شاید دلیل اینکه خوشحال از دوباره بازی بیرون نیومدیم هم همین بوده.
دقیقن، من عمومن موسیقی با صدای بلند گوش میدم، و متال هم زیاد گوش میدم، هیچوقت انقدر سرم به خاطر صدا درد نگرفته بود.
شاید دلیل اینکه خوشحال از دوباره بازی بیرون نیومدیم هم همین بوده.
ولی من اصلا به صدای بلند عادت ندارم و واقعا کاش از قبل این صدای بلند و نوع نور استفاده شده اطلاع رسانی شده بود، هرچند که خودم رو سپردم به موسیقی تا سالن رو ترک نکنم، متاسفانه گوش دردم خیلی اذیت کنندس.
درباره دوباره بازی فکر میکنم عوامل بیشتری بود برای خوشحال نبودن موقع اتمام نمایش متاسفانه.
یه توضیحی درمورد فروش روز پنجشنبه میشه بدین؟؟؟ الان دوباره دیدم تو لیست هست و تعداد کمی بلیط مونده! روزی که بلیط فروشی باز شد هم چند دقیقهای روز پنجشنبه تو لیست بود و اونموقع هم تعداد کمی بلیط مونده بود… شخصا روز پنجشنبه خیلی برام راحتتر بود ولی وقتی دیدم نیست مجبور شدم روز دیگهای بگیرم.
وای از جادو و معجزه تیاتر، وااااای… درخشان و خیره کننده بودین، تک تکتون ستاره بودین رو صحنه، هرکدوم به نوبه خودتون درخشیدین. کل زمان اجرا قلبم تند تند میزد و دعا دعا میکردم تموم نشه. اصلا دوست نداشتم از سالن بیام بیرون و واقعا نمیدونم دیگه چی میشه از یه اجرا خواست. قطعا بارهای بعدی هم خواهم اومد تا دوباره غرق لذت بشم.
خدا قوت به همگیتون عزیزای دل❤️❤️ بدرخشییییین
خدایی یه فکری به حال این سالن بکنین، اولای اجرا که همینجوری آب چکه میکرد رومون و در ادامه هم داشتیم از گرما خفه میشدیم، اگر بروشور وسط اجرا بهمون نمیدادن که خودمون رو باد بزنیم واقعا نمیشد تا آخر تحمل کرد. چرا دوتا اسپلیت بزرگ باید به سمت صحنه و ردیف اول باشه و بقیه ردیفها آب پز بشن؟؟؟ کاش حداقل احترامی به حقوق تماشاگران گذاشته بشه. من بشخصه که دیگه برای تماشای هیچ اجرایی به این سالن نمیرم.
همیاری جان اون پست پین شده درباره مشکلاتی که داریم چی شد؟؟ پاک شده اون پست؟
خدایی این مشکلات فنی قرار هست درست بشه؟ من واقعا کلافه شدم از بس برای خوندن مطالب دیوار باید از اکانتم خارج بشم مگرنه پستهارو نشون نمیده. آخه این چه باگی هست؟؟🥲
8 تیر (تاریخ پُست همیاری) کجا، 20 مرداد (امروز) کجا ! قطعاً اگر اراده ای برای اصلاح بود، حداقل چند مورد از مشکلاتِ ذکر شده تا به امروز برطرف شده بودند یا طبق ادعای همیاری گزارش انجام، گزارش زمانبندی انجام یا توضیح دلایل عدم امکان انجام در زمان مشخص، ارائه شده بود.
شاید هم ما برداشت درستی از زمان مشخص نداریم !! این "زمان مشخص" ممکن هست یک سال، دو سال یا چندین سال آتی باشد !
8 تیر (تاریخ پُست همیاری) کجا، 20 مرداد (امروز) کجا ! قطعاً اگر اراده ای برای اصلاح بود، حداقل چند مورد از مشکلاتِ ذکر شده تا به امروز برطرف شده بودند یا طبق ادعای همیاری گزارش انجام، گزارش زمانبندی ...
واقعا نمیدونم چی میشه گفت، چه امیدی داشتیم به برطرف شدن مشکلات🤦🏻♀️
دوستانی که آسم یا تنگی نفس دارن حتما اسپری همراهشون باشه و ماسک رو اصلا برندارن و اینکه عزیزان اگر حوصلتون سر میره خوهشااا گفتوگو و خوش و بش نکنین حین اجرا🤦🏻♀️
همیشه دیدن دوستامون روی صحنه خیلی لذتبخش و خوشحال کنندست و من امشب با دیدن بازی خوب دوست قشنگم خیلی ذوق کردم?
متن رو دوست داشتم و خیلی خوب باهاش همراه شدم، که اگر دوتا عکاس محترم!! تو سالن نبودند مطمئنا بیشتر لذت میبردم. انتهای اجرا هم رفتم و به یکی از عکاسها تذکر دادم چون قبل از شروع ازشون پرسیدم شاتر دوربینتون سایلنت میشه یا نه که گفتن دوربینشون خیلی کم صداست و من معنی کم صدا بودن رو امشب با پوست و گوشت و استخوون حس کردم….طنز اجرا روی لبه تیغ بود و موفق شد به سمت لودگی نره و خیلی اندازه بود. بازی نقش اصلی دلنشین، قوی و خیلی خوب بود و بازیگر نقش پلیس هم خیلی شیرین بودند.
خسته نباشید به بچه های گروه که شب قشنگی برامون ساختند.