چند روز پیش داشتم داستان منطق الطیر رو دوباره میخوندم که یاد این اجرا افتادم
اگر زاویه دیدمون رو عوض کنیم میشه این اجرا رو به عنوان یه اسپین آف یا یه پشت صحنه از داستان منطق الطیر دید. یعنی واقعیتی که نویسنده یا عطار نیشابوری اونو به عمد روایت نکرده و از داستان حذفش کرده
تصور کنید، تصور کردن هنوز جرم نیست، در واقعیت پرنده ها برای به سیمرغ رسیدن ابتدا کلاغ رو به خاطر زشتیش گذاشتن کنار. بعد به پرهای طاووس حسادت کرده باشن و به بهونه پاهاش اونو از جامعه کنار گذاشته باشن. و در آخر از دیدن شکوه و جلال عقاب خشم گرفته باشن و اونو در پشت صحنه به قتل رسونده باشن و عطار فقط گفته باشه که عقاب از جمع جدا و ناپدید شد.
و در آخر پرنده ها یا جامعه اصلا به سیمرغ نرسیده باشن فقط اون جامعه فهمیده که به خاطر کارهای قبلیش هیچوقت سیمرغ نمیشه و به مدینه فاضله یا اوتوپیا راهی نداره. و همه این واقعیت هارو عطار از عمد روایت نکرده باشه
حالا باز هم تصور کنید، تصور کردن هنوز جرم نیست، از شاهنامه چندتا اسپین آف میشه درآورد و چندتا سریال قوی تر از گیم آف ترونز میشه ساخت!
در آخرین اجرا این را به تماشا نشستیم
کامنتای عجیب دوستانی که نوشتن شب آخر بلیط داشتیم و به خاطر شرایط نیومدیم منو بهت زده کرد واقعا این رفتار خیلی عجیبه و ……
اما درباره نمایش
آقای نصاری و خانم خدادادی چقدر خوب بودند واقعا من لحظه لحظه از دیدن بازی های این دو عزیز لذت بردم همچنین آقای ریحانی و تمامی بازیگران اجرایشان را به درستی انجام دادند
طراحی صحنه، لباس، گریم، نور و همچنین موسیقی در نوع خودش فوق العاده بود
کارگردانی بسیار عالی بود و نمایشنامه روان و تأثیر گذار
خسته نباشید به همه عوامل و به امید موفقیت ها و اجراهای به همین خوبی یا حتی بهتر
امیدوارم سزار امشب که شب اخره کنسل نشه، بازیگرا همه شهرستانین و کلی هزینه اقامت دارن