چند جمله دربارهی قصهی پر غصهی اجرای نمایش «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» در سالن استاد ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر ، به قلم رضا گشتاسب و کارگردانی مجتبی رستمیفر
لابد این هم برآمده از همان موضوع غم انگیز «جبر جغرافیایی» است که اگر دستت به جایی بند نباشد، رفیق رده بالا و رانت نداشته باشی و در خط مطلوب مدیران حرکت نکنی، راه همواری برایت وجود نخواهد داشت؛ حتی اگر محاسبات منطقی و دو دوتا چهارتایی روی کاغذ نشان بدهد که قرار است این بار راه هموار باشد. در شرایطی که سالهاست شعار حمایت از تئاتر شهرستانهای مدیران دولتی تئاتر، گوش فلک را کر کرده و ایجاد فضای مناسب برای دیده شدن آثار برجسته تئاتر که در خارج از پایتخت تولید شدهاند ورد زبان همه مسئولان پشت میز نشین تئاتر است، سال گذشته و در چهلمین جشنواره تئاتر فجر نمایش «مرثیهای ...» از شهر اهواز حسابی میدرخشد؛ نمایش برگزیده صحنهای جشنواره میشود، تندیس بهترین کارگردانی، بهترین طراحی صحنه، بهترین طراحی نور و بهترین طراحی لباس را میگیرد و تماشاگرانش را هم حسابی راضی نگه میدارد؛ تا اینجا همه چیز خوب است، وعدههایی هم برای حمایت از این نمایش و کمک به اجرای عمومی آن در تهران و سالن اصلی تئاترشهر داده میشود و کارگردان نمایش این بار مطمئن است که همه چیز قرار است به نفع اجرا و دیدهشدن آن پیش برود، اما «جبر جغرافیایی» و اثر محتومش را فراموش نکنید. یک مرتبه ورق برمیگردد و مدیران اداره کل هنرهای نمایشی در شاهکار مدیریتیشان مسیر هموار اجرای نمایش را به سنگلاخی پروحشت تبدیل میکنند تا ثابت کنند هیچ عامل مخربی به اندازه فهم کج مدیران نمیتواند به فرهنگ و هنر آسیب برساند.
با اینهمه گروه از تکاپو نمیایستد و سرانجام با حمایت و همراهی رئیس تماشاخانه ایرانشهر، نمایشی که ابتدا قرار بود در سالن اصلی تئاتر شهر روی صحنه برود این شبها در سالن استاد ناظر زاده ایرانشهر ساعت ۱۸ روی صحنه است.
هدف از نوشتن این چند خط ذکر مصیبت نیست، تاکید و توجه به این موضوع است که در این روزها و به مدد معجزات مدیریتی در اداره کل هنرهای نمایشی دیگر قرار نیست هیچ حاشیه امنی برای اجرای نمایشها وجود داشته باشد. این اثر نمایشی است پرکار، پرزحمت و دقیق. نمایشی که برای مخاطبانش احترام قائل است و به هیچ عنوان کمکاری نکرده است.
طراحی صحنه دقیق؛ توجه به موسیقی و کارکرد آن در نمایش؛ حضور درست بازیگران روی صحنه و نمایشنامهای که بیشک مخاطب را به اندیشه وا میدارد. «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» ممکن است مثل هر اثر هنری دیگر با سلیقهی تئاتر برخی از مخاطبان جور نباشد اما مطمئنا همان مخاطبان را هم به احترام وامیدارد. اما با همه این امتیازات به خاطر لجاجتها و کمفهمیها و سیاستبازیهای مدیران در نهایت و پس از کشمکشهای بسیار؛ با استرس و احساس ناامنی روی صحنه رفته است و بعید هم به نظر میرسد که فرصتی برای تمدید اجرا داشته باشد.
علی جعفری فوتمی • عضو کانون ملی منتقدان