این بسیار خودخواهانه و سطحینگری است اگر کسی فکر کند جنگ تنها آدمیزاد را متضرر میکند. جنگی که آدمها دستی دستی راه میاندازند، پا به پا موجودات زندهی دیگری را الکی الکی درگیر میکند و این بسیار خودخواهانه است. ژانر دیگری از تکبر و خود بزرگ بینی و خودخواهی آدمها که هر بار زاویهی تازهای از پلیدیهای پنهان خود را آشکار میکند. تا به حال فکر کردهاید وسط میدان جنگ وقتی آدمها سرگرم کشتار همنوع خویشاند، کبوترها و گربهها و خرها و سگها و خرچنگها و ماهیها و کرمها و وزغها و قورباغهها و مگسها و پروانهها و گاوها، چه گِلی باید به سرشان بگیرند بی که جنگ خودخواهانهی آدمها هیچ دخلی به آن زبان بستهها داشته باشد؟!
تاکسیدرمی حکایت همین بیمبالاتی و نافهمی و بیاخلاقی انسانها اولا پیرامون مقولهی سخیف جنگ و دوما پیرامون مضامین جنگ زدگی و سوما مباحث اجتماعی و سیاسی و سوقالجیشی و محیطی و زیستی جنگ است. جایی که حیوانات، زبان به حکایات ناگفتهی جنگی میگشایند که اصلا ربطی به آنها نداشته و انتظار دارند انسانهای فهیم، دقیقهای پای درد دلشان بنشینند.
ایدهای ناب از رسول حقجو، نویسندهی اثر که قاه قاه حدود نود دقیقه شما را میخنداند و دلی اگر در سینهتان باقی مانده باشد کباب میکند و ساعتها درگیر آن خواهید بود یا روزها، بلکم ماهها.
وقتی از سالن مولوی بیرون آمدم، هنوز میخندیدم و از دیدن نمایش کیفم کوک بود. اما زیر متن نمایش چنان درگیرم کرده بود که تا ساعتها لعن و نفرین میفرستادم به هر چه جنگ راه بنداز از خدا بیخبر است.
تاکسیدرمی یک اثر ضد جنگ است. به هیچ وجه کمدی نیست. طنز گزندهای دارد که تا عمق وجود بشر را میسوزاند
... دیدن ادامه ››
تا به این همه حماقت و خودخواهی نسل خود قبطه بخورد.
مجتبی رستمیفر که سال گذشته با نمایش «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» چهار پنجم جوایز جشنوارهی تئاتر فجر را درو کرده بود، این بار پتانسیل دیگری از بر و بچههای خونگرم اهواز و بارقهی موفق دیگری از توانمندیهای خود به عنوان یک کارگردان همه فن حریف را رو کرده و اگر تئاتر سزارش را دیده باشید، بیشتر شگفتزده میشوید. اگر آرزو دارید کمی مشعلههای انسانیت را در لحظاتی سرشار از طنز و درام در هم آمیخته در خویشتن خویش روشن کنید، دیدن این تئاتر جذاب را از دست ندهید.
این ۹۰ دقیقه جزو عمر گذرانتان محسوب نخواهد شد...